English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
continuous data U دادههای پیوسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
away U پیوسته بطور پیوسته
transaction data U دادههای تراکنشی
raw data U دادههای خام
qualitative data U دادههای کیفی
primary inputs U دادههای اولیه
objective data U دادههای واقعی
quantitative data U دادههای کمی
numeric data U دادههای عددی
raw data U دادههای اولیه
source data U دادههای منبع
t data U دادههای ازمون
objective data U دادههای عینی
test data U دادههای ازماینده
test data U دادههای ازمایشی
tidal data U دادههای کشندی
mechanized data U دادههای ماشینی
master data U دادههای اصلی
data U دادههای اماری
experimental data U دادههای ازمایشی
experimental data U دادههای تجربی
data aggregate U دادههای متراکم
input data U دادههای اولیه
continuous data U دادههای متوالی
census data U دادههای سرشماری
mass data U دادههای انبوه
biographical data U دادههای زندگینامهای
transmitted data U دادههای ارسال شده
generation data set U مجموعه دادههای تولیدی
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
input data U معلومات یا دادههای ورودی
market information U اطلاعات و دادههای بازار
active database U پایگاه دادههای فعال
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
cross sectional data U دادههای برش عرضی
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
transmitted data U دادههای مخابره شده
input data translator U مترجم دادههای اولیه
internal data representation U نمایش دادههای داخلی
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
legato U پیوسته
cohesive U به هم پیوسته
continued U پیوسته
married U پیوسته
uninterrupted U پیوسته
continuous U پیوسته
ceaselessly U پیوسته
eternal U پیوسته
proximate U پیوسته
perpetually U پیوسته
attached U پیوسته
continous U پیوسته
conjoint U پیوسته
coalescent U پیوسته
bursts U پیوسته
burst U پیوسته
coadunate U پیوسته
syndetic U پیوسته
incessant U پیوسته
allied U پیوسته
never ceasing U پیوسته
everywhen U پیوسته
alway U پیوسته
concomitant U پیوسته
in connexion with U پیوسته به
incessantly U پیوسته
round-the-clock U پیوسته
cursive U پیوسته
unremittingly U پیوسته
for ever and aday U پیوسته
contiguous U پیوسته
for evermore U پیوسته
non-stop U پیوسته
annexed U پیوسته
continual U پیوسته
on and on U پیوسته
on end U پیوسته
affined U پیوسته
d. in U پیوسته
ceaseless U پیوسته
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
gap U فضای بین دادههای ذخیره شده
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
gaps U فضای بین دادههای ذخیره شده
rdbms U سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
hdic U کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
high level data link control U کنترل پیوند دادههای سطح بالا
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
burst mode U حالت پیوسته
nid nod U پیوسته جنباندن
linked list U لیست پیوسته
connected measures U اقدامت پیوسته
accrete U بهم پیوسته
collateral measures U اقدامت پیوسته
contiguous U همجوار پیوسته
nid nod U پیوسته جنبیدن
burster U فرم پیوسته
connecting arrangement U ترتیب پیوسته
continuous tone U اهنگ پیوسته
continuous tone U ته رنگ پیوسته
continuous traffic line U خط پیوسته امد و شد
continuous variable U متغیر پیوسته
inseparate U بهم پیوسته
gamosepalous U پیوسته کاسبرگ
ex post U بوقوع پیوسته
to be in a state of f. U پیوسته درتغییربودن
against U پیوسته مجاور
indiscrete U بهم پیوسته
incessant drinking U پیوسته گساری
end to end U سرهم پیوسته
flow chip U براده پیوسته
full time U پیوسته کار
gamopetalous U پیوسته گلبرگ
continuous spectrum U طیف پیوسته
continuate U پیوسته بهم
aggregates U بهم پیوسته
aggregate U بهم پیوسته
continuous distributions U توزیع پیوسته
continuous duty U کار پیوسته
continuous error U خطای پیوسته
insobriety U شرب پیوسته
continuous form U ورقه پیوسته
continuous process U فرایند پیوسته
continuous forms U ورقههای پیوسته
continuous function U تابع پیوسته
continuous paper U کاغذ پیوسته
continuous phase U فاز پیوسته
continuous processing U پردازش پیوسته
continuous scrolling U حرکت پیوسته
gamophyllous U پیوسته برگ
sympetalous U پیوسته گلبرگ
pealing U صدای پیوسته
peals U صدای پیوسته
to whittle at U پیوسته بریدن
adjoined U پیوسته بودن
diligence U کوشش پیوسته
adjoins U پیوسته بودن
accretion U رشد پیوسته
adjoin U پیوسته بودن
pealed U صدای پیوسته
peal U صدای پیوسته
sustained yield U بازده پیوسته
forever U جاویدان پیوسته
symphsis U عضو پیوسته
compacts U بهم پیوسته
compacting U بهم پیوسته
collective U بهم پیوسته
compacted U بهم پیوسته
compact U بهم پیوسته
whittle U پیوسته کم کردن
thereunto U بضمیمیه ان پیوسته به ان
permanent water level U تراز پیوسته اب
haunts U پیوسته امدن به
haunt U پیوسته امدن به
diligency U کوشش پیوسته
without rest U پیوسته لاینقطع
without intermission U پیوسته لاینقطع
vicinal U در همسایگی پیوسته
conjunct U بهم پیوسته
softer U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softest U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogation U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogations U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
sub- U تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
to run on U بهم پیوسته بودن
to breed in and in U پیوسته باخویشاوندان پیوندکردن
to hang together U باهم پیوسته یامتحدبودن
to chop and change U پیوسته تغییررای دادن
to keep on U پیوسته نگاه داشتن
to peg a way at some work U پیوسته درسرچیزی کارکردن
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
steadying U پیوسته ویکنواخت کردن
gamophyllous U دارای برگ پیوسته
gamopetalous U دارای گلبرگ پیوسته
steadily U بطور پیوسته و یکنواخت
gamosepalous U دارای کاسبرگ پیوسته
steadies U پیوسته ویکنواخت کردن
steadiest U پیوسته ویکنواخت کردن
steady U پیوسته ویکنواخت کردن
steadied U پیوسته ویکنواخت کردن
he kept on speaking U پیوسته سخن میگفت
uniterrupted U پیوسته غیرمقطوع دایم
direct connected U ماشینهای بهم پیوسته
indiscretely U بطور بهم پیوسته
continuous background radiation U تابش زمینهای پیوسته
continuous rating U کار پیوسته اسمی
statement with debate U بیانیه با بحث پیوسته
continuous flow analyser U تجزیه گر جریان پیوسته
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
so let us always be kind U پیوسته مهربان باشیم
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
continuing appropriation U تامین اعتبار پیوسته
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
always U پیوسته همه وقت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com