English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
racemiform U خوشه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
spicular U مانند خوشه کوچک
Other Matches
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
virgo U خوشه
rar U خوشه
virginis U خوشه
gregarious U خوشه خوشه
clump U خوشه
clumping U خوشه
clusters U خوشه
beard U خوشه
clumped U خوشه
beards U خوشه
raceme U خوشه
bunching U خوشه
clumps U خوشه
bunched U خوشه
bunch U خوشه
cluster bomb U خوشه
cluster U خوشه
grouped <adj.> U خوشه ای
cluster bombs U خوشه
bunches U خوشه
vintager U خوشه چین
ear U خوشه زائده
gleaner U خوشه چین
tuffet U کلاله خوشه
eared U خوشه دار
globular cluster U خوشه کروی
oval faced chaser punch U قلم خوشه
galactic cluster U خوشه کهکشانی
mealie U خوشه ذرت
mine mooring U خوشه مین
staller cluster U خوشه ستارهای
gleaning U خوشه چینی
earing U خوشه بندی
ears U خوشه زائده
clumpy U خوشه دار
icker U خوشه ذرت
racemose U بشکل خوشه
super cluster U ابر خوشه
open cluster U خوشه باز
glomerule U خوشه دسته
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
cluster bomb U خوشه مین خوشهای
spadix U خوشه گریبانه دار
botryoidal U شبیه خوشه انگور
cluster U خوشه مین خوشهای
clusters U خوشه مین خوشهای
open star cluster U خوشه باز ستارهای
cluster bombs U خوشه مین خوشهای
gleans U خوشه چینی کردن
gleaned U خوشه چینی کردن
globular cluster U خوشه ستارهای کروی
glean U خوشه چینی کردن
gleanings U خوشه چینی کردن
tucket U خوشه نرسیده ذرت هندی
ear U خوشه دار یاگوشدار کردن
botryoidal U دارای شکل خوشه انگور
alpha virginis U سماک اعزال الفا- خوشه
eared U خوشه کرده سنبله دار
grain ear U خوشه دانه [گیاه شناسی]
grain head U خوشه دانه [گیاه شناسی]
spica U الفا- خوشه سماک اعزل
ears U خوشه دار یاگوشدار کردن
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
married failure U عمل نکردن خوشه اتصال مین
ear U هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه خوشه
glomerule U خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
ears U هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه خوشه
foxtail U یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
grape shot U گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
cluster bomb U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
bunched U دسته کردن خوشه کردن
bunching U دسته کردن خوشه کردن
bunches U دسته کردن خوشه کردن
bunch U دسته کردن خوشه کردن
clusters U جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb U جمع کردن خوشه کردن
cluster U جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs U جمع کردن خوشه کردن
frothy U کف مانند
plumelike U پر مانند
penniform U پر مانند
impish U جن مانند
tough U پی مانند
tougher U پی مانند
toughest U پی مانند
liplike U لب مانند
fulidal U اب مانند
lambdoid U مانند
inapproachable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
feathery U پر مانند
mammilary U مانند
incomparable U بی مانند
plumose U پر مانند
analogous U مانند
myrtle formed U اس مانند
goatish U بز مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
similar U مانند
mammilliform U مانند
pipelike U نی مانند
after the example of U مانند
foggier U مانند مه
unequaled U بی مانند
uniquely U بی مانند
unique U بی مانند
encephaloid U مخ مانند
etc U و مانند آن
unapproachable U بی مانند
thready U نخ مانند
threadlike U نخ مانند
string U نخ مانند
tendinous U بی مانند
filiform U نخ مانند
near- U مانند
arundinaceous U نی مانند
etcetera U و مانند ان
castellated U دژ مانند
blotchy U لک مانند
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
without an e. U بی مانند
womanlike U زن مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
nearer U مانند
nearest U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
vide U مانند
analogues U مانند
aquiform U اب مانند
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
similiar U مانند
and so on U و مانند ان
simulant U مانند
anthoid U گل مانند
neared U مانند
analog U مانند
unparalleled U بی مانند
unequalled U بی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
analogue U مانند
insectile U حشره مانند
januslike U جانوس مانند
in his own similitude U مانند خودش
parchmenty U پوست مانند
graniform U دانه مانند
granitic U خارا مانند
leatheroid U چرم مانند
grasslike U علف مانند
dermatoid U پوست مانند
godlike U خدا مانند
granuliform U دانه مانند
dendriform U مانند درخت
coralline U مرجان مانند
coralloid U مانند مرجان
coriaceous U چرم مانند
graminaceous U علف مانند
inimitably U بطوربی مانند
corneous U شاخ مانند
deltoideus U مانند دال
deiform U خدا مانند
ctenoid U شانه مانند
herbescent U گیاه مانند
haematoid U خون مانند
herblike U گیاه مانند
plantlike U گیاه مانند
herby U مانند بوته
hoggish U خوک مانند
cuticular U پوست مانند
hyaline U شیشه مانند
hamiform U قلاب مانند
haemoid U خون مانند
cryptand U حجره مانند
deltoid U مانند دال
coroniform U تاج مانند
corpuscular U گویچه مانند
corvine U کلاغ مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com