English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sun U خورشید
sunned U خورشید
sunning U خورشید
suns U خورشید
day star U خورشید
daystar U خورشید
phoebus U خورشید
sol U خورشید
the greater lumen U خورشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
d. of the sun U انحراف خورشید
macule U لکه خورشید
perihelion U حضیض خورشید
parhelion U عکس خورشید
actinometer U پرتوسنج خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
air thread U لعاب خورشید
mock sun U عکس خورشید
heliometer U خورشید سنج
declination U میل خورشید
parhelion U خورشید کاذب
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
samson U اهل خورشید
sol U الهه خورشید
coronas U خرمن خورشید
corona U خرمن خورشید
sunlight U نور خورشید
sun's disk U قرص خورشید
titans U خدای خورشید
solar eclipse U گرفت خورشید
titan U خدای خورشید
helium U گاز خورشید
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
parheliacal U مانند عکس خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
sunspot U لکه روی خورشید
coronel U هاله خورشید وغیره
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
sunglow U فلق و شفق خورشید
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
coronal U هاله خورشید وغیره
anthelion U هاله رو به روی خورشید
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
first light U اولین طلیعه خورشید
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
shoots U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoot U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
actinograph U دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out U انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
hill shading U سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
gossamer U لعاب خورشید لعاب عنکبوت
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com