Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
attribute
U
خواص
attributes
U
خواص
attributing
U
خواص
properties
U
خواص
intensive properties
U
خواص شدتی
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
diamagnetic materials
U
اجسام دیامغناطیسی
hydrological
U
وابسته به خواص اب
hard goods
U
اجسام سخت
ferromagnetic substances
U
اجسام فرومغناطیسی
golgy tendon organ
U
اجسام گلژی
attributes
U
صفت خواص
attribute
U
صفت خواص
attributing
U
صفت خواص
geniculate bodies
U
اجسام زانویی
bulk properties
U
خواص گروهی
collective properties
U
خواص کولیگاتیو
somatology
U
علم اجسام
paramagnetic
U
اجسام پارامغناطیسی
non magnetic materials
U
اجسام نامغناطیسی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
property list
U
سیاهه خواص
magnetic materials
U
اجسام مغناطیسی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
intrinsic properties
U
خواص ذاتی
product capabilities
U
خواص محصول
adhesion agent
U
ماده تشدیدکننده خواص
acoustics
U
خواص صوتی ساختمان
static
U
وابسته به اجسام ساکن
statics
U
مبحث اجسام ایستا
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
dynamics
U
مبحث حرکت اجسام
solids press down
U
اجسام جامد سوی
corpora quadrigemina
U
اجسام چهار قلو
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
partial molar properties
U
خواص جزیی مولی
papaverous
U
دارای خواص خشخاش
salvages
U
انبار اجسام قراضه
salvaging
U
انبار اجسام قراضه
magnetics
U
علم خواص مغناطیسی
micromotion
U
حرکت اجسام خرد
salvaged
U
انبار اجسام قراضه
oleaginous
U
دارای خواص روغن
salvage
U
انبار اجسام قراضه
isomer
U
اجسام متشابه الترکیب
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
hard goods
U
اجسام پایدار ومقاوم
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
propertied
U
متمکن دارای خواص معین
unsex
U
از خواص جنسی محروم کردن
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
statics
U
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
separation of interfering substances
U
جدا کردن اجسام مزاحم
pneumatics
U
علم خواص هوا و گاز
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
electrokinetics
U
علم خواص برق متحرک
shiwari
U
شکستن اجسام سخت درکاراته
plastomer
U
اجسام چند وجهی سخت وجامد
stereography
U
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
to turn something
U
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
actinology
U
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
wham
U
صدای بهم خوردن اجسام جامد
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
isotropic
U
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
ballistics
U
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dry measure
U
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
dioptrics
U
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
deep draw
U
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
blisters
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
actinic
U
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
pneumatology
U
روح شناسی علم خواص هواو گازها
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
gyromagnetic
U
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
cabinet prejection
U
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
metamerism
U
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
catalysts
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
U
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
buttock lines
U
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
aerostatics
U
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
additives
U
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
goldstone
U
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
miscibility
U
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
platinum metal
U
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics
U
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
harmonics
U
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
kinematics
U
علم الحرکات علم اجسام متحرک
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
oecumenical
U
عمومی
wide
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
common user
U
عمومی
wider
U
عمومی
rife
U
عمومی
ecumenic
U
عمومی
hackneyed
U
عمومی
general porpose
U
عمومی
popular
U
عمومی
generic
U
عمومی
widest
U
عمومی
universal
U
عمومی
public
U
عمومی
commoners
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
outlining
U
خط عمومی
commoners
U
:عمومی
overt
U
عمومی
common
U
:عمومی
common
U
عمومی
general
U
عمومی
outlines
U
خط عمومی
outline
U
خط عمومی
generals
U
عمومی
outlined
U
خط عمومی
commonest
U
عمومی
general equilibrium
U
تعادل عمومی
public utilities
U
تسهیلات عمومی
generalities
U
افهار عمومی
general assembly
U
مجمع عمومی
general amnesty
U
عفو عمومی
general allotment
U
اختصاصات عمومی
public warehouse
U
انبار عمومی
general act
U
سند عمومی
general ability
U
توانایی عمومی
g/a
U
خسارت عمومی
general cargo
U
بار عمومی
general concepts
U
تدبیر عمومی
general damage
U
خسارت عمومی
general factor
U
عامل عمومی
general education
U
اموزش عمومی
general depot
U
امادگاه عمومی
general grant
U
کمک عمومی
general intelligence
U
هوش عمومی
general meeting
U
گردهمایی عمومی
general meeting
U
جلسه عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
general message
U
پیام عمومی
general depot
U
انبار عمومی
general mobilization
U
بسیج عمومی
quasi public
U
نیمه عمومی
reason of state
U
مصالح عمومی
common parts
U
قطعات عمومی
common purse
U
وجوه عمومی
common user
U
خدمات عمومی
common user items
U
اقلام عمومی
public interest
U
منافع عمومی
comulative action
U
اثر عمومی
common nuisance
U
اضرار عمومی
social good
U
کالاهای عمومی
consolidated annuities
U
دیون عمومی
prosecture
U
وکیل عمومی
common language
U
زبان عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com