English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
daily position summary U خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
summary U خلاصه وضعیت
summaries U خلاصه وضعیت
extracts U چکیده خلاصه وضعیت
extracting U چکیده خلاصه وضعیت
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
extract U چکیده خلاصه وضعیت
extracted U چکیده خلاصه وضعیت
summary of monthly statement U خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
ready position U وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
epitomist U شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
digests U خلاصه کردن و شدن خلاصه
digesting U خلاصه کردن و شدن خلاصه
digested U خلاصه کردن و شدن خلاصه
digest U خلاصه کردن و شدن خلاصه
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
outlines U خلاصه خلاصه کردن
outlining U خلاصه خلاصه کردن
outline U خلاصه خلاصه کردن
outlined U خلاصه خلاصه کردن
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
goods U کالاها
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
goods and services U کالاها و خدمات
class of suplies U گروه کالاها
class of suplies U طبقه کالاها
dunnage U حفاظ کالاها
shipping U ارسال کالاها
commodity agreements U قرارداد کالاها
materiel cognizance U مدیریت کالاها
complete substitution U جانشینی کالاها
subsitute U جانشینی کالاها
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
prestowage plan U طرح باربندی کالاها
packing U ماده محافظ کالاها.
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air . U کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
He swore to having paid for the goods . U قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
free trade U شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
summaries U خلاصه
shorter U خلاصه
synopses U خلاصه
brief U خلاصه
roundups U خلاصه
briefed U خلاصه
briefer U خلاصه
briefest U خلاصه
upshot U خلاصه
scantling U خلاصه
brief description U خلاصه
synopsis U خلاصه
quintes sence U خلاصه
resume U خلاصه
abridgment U خلاصه
summary U خلاصه
abstracts U :خلاصه
shortest U خلاصه
surveyed U خلاصه
survey U خلاصه
roundup U خلاصه
resumed U خلاصه
resumes U خلاصه
resuming U خلاصه
condensation U خلاصه
abstract U :خلاصه
abstracting U :خلاصه
surveys U خلاصه
short U خلاصه
in a word U خلاصه
in one word U خلاصه
concise <adj.> U خلاصه
comprisal U خلاصه
in fine U خلاصه
in one world U خلاصه
extraction U خلاصه
compendium U خلاصه
epitome U خلاصه
in short U خلاصه
ens U خلاصه
succinct <adj.> U خلاصه
short <adj.> U خلاصه
fleeting <adj.> U خلاصه
curt <adj.> U خلاصه
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
summarised U خلاصه کردن
foreshortens U خلاصه کردن
condenses U خلاصه کردن
foreshortened U خلاصه کردن
condensing U خلاصه کردن
summarises U خلاصه کردن
foreshorten U خلاصه کردن
condense U خلاصه کردن
summarising U خلاصه کردن
epitomising U خلاصه کردن
epitomize U خلاصه کردن
epitomized U خلاصه کردن
epitomizes U خلاصه کردن
epitomizing U خلاصه کردن
tabloids U خلاصه شده
pemmican U اطلاعات خلاصه
summarily U بطور خلاصه
epitomises U خلاصه کردن
epitomised U خلاصه کردن
summarize U خلاصه کردن
summarized U خلاصه کردن
summarizes U خلاصه کردن
summarizing U خلاصه کردن
pemican U اطلاعات خلاصه
precipitousness work U خلاصه نویسی
precipitousness work U خلاصه سازی
synoptic U خلاصه اجمال
extracts U خلاصه زبده
synopsize U خلاصه کردن
extracts U زبده خلاصه
extracting U زبده خلاصه
extracted U خلاصه زبده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com