English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
squash court U زمین بازی اسکواش
service line U حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
hand in U سمت زمین سرویس اسکواش
in side U سمت سرویس زمین اسکواش
crease U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
doubled up U بازی دوبل
double U بازی دوبل
doubles U بازی دوبل
doubled U بازی دوبل
forecourts U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
border land U زمین مرزی
marchland U زمین مرزی
double earth fault U اتصال زمین دوبل
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
crosscourt shot U ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
field of play U زمین بازی
pitch U زمین بازی
playground U زمین بازی
playgrounds U زمین بازی
pitches U زمین بازی
playing field U زمین بازی
playing fields U زمین بازی
playing court U زمین بازی
fields U زمین بازی
field U زمین بازی
fielded U زمین بازی
rugby field U زمین بازی رگبی
links U زمین بازی گلف
team handball court U زمین بازی هند بال
home run U بازی پر هیجان با امتیازتماس با زمین
out of bounds U بیرون از زمین بازی [ورزش]
baseline game U بازی در انتهای زمین تنیس
long service line U خط طولی زمین در بازی دونفره
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
The ball was out of bounds. U توپ خارج [از زمین بازی] بود.
curling U بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
sticky wicket U زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
an out match U مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
volleyball U بازی بین دو تیم 6نفره در زمین مستطیل باتوری در وسط
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
golf courses U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf course U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
front wall U دیوار مقابل اسکواش
out U نوبت سرویس اسکواش
outed U نوبت سرویس اسکواش
out- U نوبت سرویس اسکواش
front court U محوطه جلو خط سرویس اسکواش
service court U محل فرود سرویس اسکواش
hand out U خراب کردن سرویس اسکواش
gets U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
get U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
getting U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
duple U دوبل
nicking U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
paralic U مرزی
boundary U مرزی
boundaries U مرزی
border U خط مرزی
bordered U خط مرزی
marginal U مرزی
borderline U مرزی
bordering U خط مرزی
mete U : خط مرزی
twin lever U اهرم دوبل
double integral U انتگرال دوبل
double seam U درز دوبل
double refraction U انکسار دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
double check U کیش دوبل
double-check U کیش دوبل
double knot U گره دوبل
double-checked U کیش دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double refraction U شکست دوبل
double belt U تسمه دوبل
twin conductor U هادی دوبل
double diode U دیود دوبل
double-checking U کیش دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
double-checks U کیش دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
fours U مسابقه دوبل
border stone U سنگ مرزی
boundar trench U نهرچه مرزی
mete U سنگ مرزی
borderline state U حالت مرزی
limiting voltage U ولتاژ مرزی
frontier U خط فاصل مرزی
outposts U پایگاه مرزی
frontalier U نیروهای مرزی
frontier treaty U معاهده مرزی
marginal check U برسی مرزی
frontalier U یکان مرزی
marginal checking U بررسی مرزی
marginal test U ازمون مرزی
outpost U پایگاه مرزی
oversea U برون مرزی
marginal consciousness U هشیاری مرزی
marginal check U مقابله مرزی
boundary conditions U شرایط مرزی
exterritorial U برون مرزی
extraterritorial U برون مرزی
cleavage plane U سطح مرزی
extraterritoriality U برون مرزی
border installations U تاسیسات مرزی
boundary trench U نهرچه مرزی
boundary surface U سطح مرزی
boundary layer U لایه مرزی
critical frequency U فرکانس مرزی
borderline schizophrenia U اسکیزوفرنی مرزی
boundary effect U اثر مرزی
rubicon U مرز خط مرزی
dual crank U میل لنگ دوبل
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
indenture U دوبل کردن قرارداد
double knee U لوله زانویی دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
laminar boundary layer U لایه مرزی خطی
frontalier U جزو یکان مرزی
surface boundary layer U لایه مرزی سطح
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
inland U درون مرزی داخله
terry U سربازمدافع مرزی انگلیس
high seas U ابهای برون مرزی
catchment U حوزه ابریز مرزی
borderline mental deficiency U نقص عقلی مرزی
exterritoriality U حقوق برون مرزی
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
borderline psychosis U روان پریشی مرزی
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com