English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
line of collimation U خط محور عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
camera axis U محور دوربین عکاسی
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
Other Matches
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbases U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
photoionization U یونش عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
radiophoto U عکاسی رادیویی
photographic strip U نوار عکاسی
aerial photography U عکاسی هوائی
photography U لوازم عکاسی
telephotography U عکاسی رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
imagery U عکاسی هوایی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
film U فیلم عکاسی
photographic accessories U لوازم عکاسی
shutterbug U عاشق عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
flashlights U لامپ عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
flash photography U عکاسی شب بابرق
filmed U فیلم عکاسی
facsimiles U عکاسی رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
heliochrome U عکاسی رنگی
dark room U تاریکخانه عکاسی
faxing U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
kodak U دوربین عکاسی
flashed U فلاش عکاسی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
flashes U فلاش عکاسی
photochromy U عکاسی رنگی
flash U فلاش عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
telephotography U عکاسی از راه دور
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
to print out U چاپ کردن در عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
fixer U دوای ثبوت عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
image format U اندازه شیشه عکاسی
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
photographically U از روی علم عکاسی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
image format U اندازه فیلم عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
pin U محور
pedestals U محور
pedestal U محور
axis U خط محور
pintle U محور
journal U سر محور
dam axis U محور سد
pivot U محور
coaxial U هم محور
coaxal U هم محور
azimuth U محور
mandril U محور
mandrel U محور
concentric U هم محور
spindles U محور
stemmed U محور
spindle U محور
pivoted U محور
arbor U محور
center line U خط محور
interaxal U محور
interaxial U محور
shafts U محور
x axis U محور x
y axis U محور y
z axis U محور "زد"
pinned U محور
z axis U محور z
axle U محور
axles U محور
crank U محور
cranked U محور
cranking U محور
cranks U محور
trunnion U سر محور
pinning U محور
shaft U محور
shaft head U محور
stem U محور
stems U محور
rachis U محور
pivots U محور
stemming U محور
axis U محور
principle axis U محور اصلی
pivot bearing U یاطاقان محور
principal axis U محور مبداء
vertical axis U محور عمودی
imaginary axis U محور انگاری
tubular shaft U محور لولهای
tubular axle U محور توخالی
transmission shaft U محور انتقال
transverse axis U محور عرضی
y axis U محور ایگرگ
key starter shaft U محور استارتر
pivot pin U پین محور
propeller shaft U محور کاردان
trunnions U محور قبضتین
plummer block U کنده محور
inclined axis U محور مورب
improper axis U محور نامتعارف
hollow shaft U محور توخالی
hollow shaft U محور مجوف
gavernor shaft U محور رگولاتور
x axis U محور طولها
floating axle U محور نوسان
flexural axis U محور خمش
timeline U محور زمان
x axis U محور ایکس
x axis U محور ایکس ها
normal axis U محور قائم
visual axis U محور بینایی
vertical axis U محور قائم
y axis U محور عمودی
hinge pin U محور لولایی
wing axis U محور بال
principal axis U محور اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com