Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isohaline
U
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
contour lines
U
خطوط میزان منحنی
stereocomparagraph
U
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
depth contour
U
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
contour strip cropping
U
کشت نواری برروی خطوط میزان
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
contour map
U
نقشه میزان منحنی دار
isogonal
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
curvilineal
U
دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
curvature lines
U
خطوط منحنی
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
isotherm
U
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
sheetlines
U
خطوط کناره نقشه
isohyetal map
U
نقشه خطوط هم باران
sheetlines
U
خطوط حاشیه نقشه
agonic line
U
خطوط رسم شده روی نقشه
neatline
U
خطوط باریک حدود کناره نقشه
contour line
U
خط میزان منحنی
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
index contour line
U
میزان منحنی اصلی
contour interval
U
فاصله میزان منحنی
counterinterval
U
فاصله میزان منحنی
intermediate contour
U
میزان منحنی واسطه
approximate contour
U
میزان منحنی تقریبی
isogrive
U
خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
lattices
U
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice
U
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
isogonic line
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
contour
U
محیط مریی دوره میزان منحنی
graticule ticks
U
نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo
U
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
coragne line
U
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
fret
U
[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
tune
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
isolead curve
U
خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
lined photomap
U
نقشه عکسی میزان شده یاتنظیم شده
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
line map
U
نقشه تنظیم شده یا میزان شده
tricked
U
خطوط
trick
U
خطوط
cotidal lines
U
خطوط هم مد
tricking
U
خطوط
absorption spectrum
U
خطوط جذبی
fraunhofer lines
U
خطوط فرانهوفر
symmetry lines
U
خطوط تقارن
line of communications
U
خطوط مواصلات
curvature lines
U
خطوط مدور
isovent
U
خطوط هم باد
air way station
U
خطوط هوایی
stream lines
U
خطوط جریان
isocline
U
خطوط هم شیب
street railway
U
خطوط تراموا
isostatic lines
U
خطوط ایزواستاتیک
absorption lines
U
خطوط دراشامی
outside lines
U
خطوط حمله
along line
U
در امتداد خطوط
front lines
U
خطوط مقدم
extension lines
U
خطوط دنباله
isochromatique
U
خطوط همرنگ
spectral lines
U
خطوط طیفی
cotidal lines
U
خطوط مدیکسان
closed traverse
U
خطوط متقاطع
flow lines
U
خطوط جریان
flowlines
U
خطوط جریان
zigzagging
U
خطوط منکسر
line to line fault
U
تماس خطوط
line of flux
U
خطوط قوا
line of induction
U
خطوط القا
dedicated lines
U
خطوط اختصاصی
lines of force
U
خطوط قوا
balmer lines
U
خطوط بالمر
equipotential lines
U
خطوط هم پتانسیل
lines of force
U
خطوط نیرو
leading
U
فاصله خطوط
line spacing
U
فاصله خطوط
zigzags
U
خطوط منکسر
grid lines
U
خطوط شبکه
zigzagged
U
خطوط منکسر
dark lines
U
خطوط تاریک
emission spectrum lines
U
خطوط نشری
zigzag
U
خطوط منکسر
lines of communication
U
خطوط مواصلاتی
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
gules
U
خطوط موازی عمودی
zigzagged
U
خطوط جناغی پیوسته
advance of defensive line
U
در جلو خطوط پدافندی
inside lines
U
خطوط حمله شمشیربازی
phraseogram
U
خط یا خطوط نماینده عبارات
trackage
U
خطوط راه اهن
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
meridians
U
خطوط نصف النهار
contour interval
U
فاصله خطوط واصل
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
equal cost lines
U
خطوط هزینه برابر
voltage between lines
U
ولتاژ بین خطوط
grid interval
U
فاصله خطوط شبکه
zigzagging
U
خطوط جناغی پیوسته
vermiculate
U
دارای خطوط موجی
electric line of force
U
خطوط نیروی برق
zigzag
U
خطوط جناغی پیوسته
air line of communications
U
خطوط مواصلات هوایی
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
meridian
U
خطوط نصف النهار
crawl trench
U
خطوط رابط سنگرها
hoseline
U
خطوط لوله لاستیکی
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
dark line spectrum
U
طیف خطوط تاریک
magnetic lines of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
rivulose
U
دارای خطوط مارپیچی
open lines
U
خطوط باز شطرنج
leased line network
U
شبکه با خطوط استیجاری
hypen ladder
U
خطوط تیره نردبانی
magnetic line of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
line of communications
U
خطوط ارتباطی زمین
zigzags
U
خطوط جناغی پیوسته
microwave transmission lines
U
خطوط انتقال ریزموج
contours
U
خطوط کناره نما
contours
U
خطوط تراز زمین
collimate
U
منطبق کردن خطوط
river
U
سفیدی بین خطوط
front lines
U
خطوط جلو جبهه
magnetic path
U
مسیر خطوط قوا
cutting line of force
U
قطع خطوط قوا
retrace blanking
U
خاموشی خطوط بازگشتی
rivers
U
سفیدی بین خطوط
magnetic lines of force
U
خطوط نیروی مغناطیسی
curvilinear ornament
U
زینتکاری با خطوط خمیده
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrated
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
floating lines
U
خطوط مواج عکس هوایی
lightface
U
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineolated
U
خط دار دارای خطوط ریز
converging
U
تقارب خطوط وجود تشابه
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
convergent
U
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
magnetic path length
U
طول مسیر خطوط قوا
converge
U
تقارب خطوط وجود تشابه
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
converged
U
تقارب خطوط وجود تشابه
ingrain
U
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
infiltrate
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
converges
U
تقارب خطوط وجود تشابه
lineolate
U
خط دار دارای خطوط ریز
infiltrates
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
paleography
U
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
lineaments
U
خطوط چهره صفات مشخصه
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrating
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lpm
U
تعداد خطوط دردقیقه inutes
lineament
U
خطوط چهره صفات مشخصه
overhead trolley
U
خطوط هوایی ترن برقی
image sharpness
U
خطوط مورب تحت زاویه معین
t square
U
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
ring streaked
U
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked
U
دارای خطوط گرد در روی بدن
hierologist
U
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
hierology
U
علم خواندن خطوط قدیم مصر
graticule
U
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
line engraving
U
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
crawl trench
U
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
raster scan graphics
U
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
granite paper
U
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
oblique perspective
U
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
foreshortening
U
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
line drawings
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster
U
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
main stripe
U
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
teleprompter
U
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
perspective grid
U
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
laid paper
U
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
hard clip area
U
حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
outdent
U
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
ribbing
U
ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
reversal temperature
U
دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
yard line
U
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker
U
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
dejagging
U
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
stroke writer
U
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
weight
U
میزان
infiltration rate
U
میزان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com