Perdic | خروس بازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cock fighting U	خروس بازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	chanticleer U	خروس
	cock	خروس
	cocks U	خروس
	cocking U	خروس
	roosters U	خروس
	rooster U	خروس
	rooster U	جوجه خروس
	cockerels U	جوجه خروس
	cockerel U	جوجه خروس
	prince's feather U	تاج خروس
	cockfighting U	جنگ خروس
	cocker U	خروس باز
	capon U	خروس اخته
	capons U	خروس اخته
	fighting cock U	خروس جنگی
	tumbleweed U	تاج خروس
	game cock U	خروس جنگی
	lightweight U	خروس وزن
	lightweights U	خروس وزن
	game fowl U	خروس جنگی
	gamecock U	خروس جنگی
	bantams U	خروس جنگی
	bantam U	خروس جنگی
	coxcomb U	گل تاج خروس
	moor cock U	خروس کولی
	crowing U	بانگ خروس
	roosters U	جوجه خروس
	crowed U	بانگ خروس
	crows U	بانگ خروس
	cockscombs U	گل تاج خروس
	cockscomb U	گل تاج خروس
	amaranth U	گل تاج خروس
	indian liquorice U	چشم خروس
	sickle feather U	شاهپر دم خروس
	bantamweight U	خروس وزن
	crow U	بانگ خروس
	cocker U	خروس جنگی
	love lies bleeding U	گل تاج خروس
	cockcrowing U	وقت بانگ خروس
	cockfights U	جنگ اندازی خروس ها
	amaranthine U	منسوب به تاج خروس
	cockcrow U	صدای بانگ خروس
	rupicoline U	شبیه خروس کوهی
	rupicolous U	شبیه خروس کوهی
	game fowl U	نژاد خروس جنگی
	cockfight U	جنگ اندازی خروس ها
	pit U	زمین جنگ خروس
	cockspur U	سیخ پای خروس
	pits U	زمین جنگ خروس
	sucker U	خروس قندی اب نبات مکیدنی
	woodcock U	خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
	suckers U	خروس قندی اب نبات مکیدنی
	heath cock U	خروس کولی باقرقره سیاه نر
	prayer beads U	لوبیای گیاه چشم خروس
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	indian licorice U	عشقه چشم خروس نخود امریکایی
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	cocks U	:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
	cocking U	:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
	cock U	:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
	jequirity U	دانه گیاه چشم خروس شیرین بیان هندی
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	Murghi rugs U	فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	set the score U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	watermanship U	اب بازی
	patulousness U	بازی
	actions U	بازی
	play U	بازی
	gaming U	بازی
	plain dealing U	بازی
	partie U	بازی
	hopscotch U	بازی لی لی
	openness U	بازی
	grey hound U	سگ بازی
	basic U	بازی
	solitaire U	تک بازی
	basics U	بازی
	homes U	بازی
	solitaires U	تک بازی
	home U	بازی
	clearance U	بازی
	action U	بازی
	playing U	بازی
	dibasic U	دو بازی
	played U	بازی
	slackness U	بازی
	fun U	بازی
	sportiveŠetc U	بازی کن
	falconine U	بازی
	game U	بازی
	plays U	بازی
	footballs U	بازی فوتبال
	stock jobbery U	سفته بازی
	middle game U	وسط بازی
	job stick U	دسته بازی
	stock jobbing U	سفته بازی
	malversation U	دغل بازی
	lusory U	بازی کن خنده کن
	football U	بازی فوتبال
	rinks U	یخ بازی کردن
	let us play U	بازی کنیم
	paperwork U	کاغذ بازی
	sheep's eyes U	نظر بازی
	shell game U	گردو بازی
	paraphrasing U	بازی با الفاظ
	sodomyh U	بچه بازی
	paraphrased U	بازی با الفاظ
	paraphrase U	بازی با الفاظ
	skating U	اسکیت بازی
	firework	آتش بازی
	miscast U	بد بازی کردن
	fireworks U	اتش بازی
	plaything U	اسباب بازی
	playthings U	اسباب بازی
	knuckle bone U	قاب بازی
	rinks U	میدان یخ بازی
	jugglery U	شعبده بازی
	rink U	میدان یخ بازی
	paraphrases U	بازی با الفاظ
	rink U	یخ بازی کردن
	legerdemain U	حقه بازی
	ropery U	طناب بازی
	priestcraft U	کشیش بازی
	playing the board U	بازی بر صفحه
	playing court U	زمین بازی
	playact U	رل بازی کردن
	play therapy U	بازی درمانی
	puppetry U	عروسک بازی
	play away U	به بازی گذراندن
	footballer U	فوتبال بازی کن
	footballers U	فوتبال بازی کن
	pedophilia U	بچه بازی
	playing the board U	بازی فی نفسه
	pyrotechnic display U	اتش بازی
	playing the man U	بازی با حریف
	pugilism U	بوکس بازی
	puppet show U	خیمه شب بازی
	puppetry U	خیمه شب بازی
	twiddle U	بازی کردن
	popery U	پاپ بازی
	playing time U	مدت بازی
	twiddles U	بازی کردن
	playing the man U	بازی روانی
	twiddling U	بازی کردن
	pyrotechny U	فن اتش بازی
	pederosis U	بچه بازی
	mountebankery U	چاچول بازی
	quiot U	لیس بازی
	mountebankery U	زبان بازی
	radial play U	بازی عرضی
	radial play U	بازی شعاعی
	red tapery U	قرطاس بازی
	rooker U	یکجورکفش یخ بازی
	rope dancing U	بند بازی
	misplay U	بازی اشتباه
	fences U	شمشیر بازی
	off hand game U	بازی غیررسمی
	fence U	شمشیر بازی
	pederasty or pae U	بچه بازی
	twiddled U	بازی کردن
	pederasty U	بچه بازی
	passive play U	بازی غیرفعال
	papistry U	پاپ بازی
	open heartedness U	راست بازی
	on side U	پایان بازی
	quackery U	حقه بازی
	off hand game U	بازی جنبی
	rope dancing U	ریسمان بازی
	game ball U	توپ بازی
	skates U	بازی تهاجمی
	video game U	بازی دیدنی
	video games U	بازی دیدنی
	double dealing U	حقه بازی
	doll play U	عروسک بازی
	hawking U	قوش بازی
	dibs U	بازی نرد
	dib U	تیله بازی
	swordplay U	فن شمشیر بازی
	dib U	قاپ بازی
	dangerous play U	بازی خطرناک
	cunningly U	به حیله بازی
	playground U	زمین بازی