Perdic | خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	blowdown U	خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	what state U	در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
	blowing U	خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
	jet propulsion U	نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
	bifuel propulsion U	سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
	turbostarter U	استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
	compression ingition U	احتراق توسط فشار
	joule kelvin effect U	انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
	auto lean U	مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
	replenishing phase U	بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
	cyclotron U	دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
	wobble pump U	پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
	head pessure U	فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
	inertia welding U	جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
	compression ignition U	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
	auto rich U	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
	f key U	برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
	central refueling provisions U	سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
	differential compression check U	ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
	air metering force U	نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
	combustion starter U	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
	bipropellant U	سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
	atomizer U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	atomizers U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	atomisers U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	charges U	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
	charge U	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
	source U	مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
	Mercerization U	مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
	torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
	processor U	وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
	readable U	آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
	cabin pressure U	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	pressurized cabin U	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
	tips U	باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
	air turbine starter U	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
	compensating relief valve U	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
	pull down menu U	فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
	pitot static system U	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
	pore pressure U	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
	gas discharge display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	gas plasma display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	reminder U	باقیمانده
	rests U	باقیمانده
	loose end U	باقیمانده
	remaining U	باقیمانده
	residue U	باقیمانده
	residues U	باقیمانده
	residuum U	باقیمانده
	reminders U	باقیمانده
	rest U	باقیمانده
	relict U	باقیمانده
	remainder U	باقیمانده
	residual U	باقیمانده
	long residue U	باقیمانده
	leavings U	باقیمانده
	loose ends U	باقیمانده
	balance of the amount U	باقیمانده مبلغ
	distillation residue U	باقیمانده تقطیر
	odds and ends U	چیز باقیمانده
	residual volume U	حجم باقیمانده
	residual variable U	متغیر باقیمانده
	residue of the state U	باقیمانده ترکه
	residual unemployment U	بیکاری باقیمانده
	well-preserved U	خوب باقیمانده
	remainder of the period U	باقیمانده مدت
	split U	میلههای باقیمانده
	survivor U	باقیمانده بازمانده
	ort U	باقیمانده غذا
	fragment U	قطعه باقیمانده
	fragmenting U	قطعه باقیمانده
	fragments U	قطعه باقیمانده
	residual term U	جمله باقیمانده
	surviving dependent U	فرد باقیمانده
	reliquix U	اثار باقیمانده
	residual drawdowm U	افت باقیمانده
	environment U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	environments U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	menus U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	menu U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	reliquaries U	محفظه عتیقه باقیمانده
	functional residual capacity U	فرفیت باقیمانده عملی
	reliquary U	محفظه عتیقه باقیمانده
	remained U	مانده اثر باقیمانده
	sum of squares of residual U	مجموع مربعات باقیمانده
	remain U	مانده اثر باقیمانده
	land tail U	باقیمانده زمینی یکان
	gleaning U	خده خوشههای باقیمانده پس از
	residuary legatee U	باقیمانده ماترک پس از تقسیم
	cabin pressurization safety valve U	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
	compressor pressure ratio U	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
	isopiestic U	دارای فشار یکسان خط هم فشار
	virtual U	که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
	oddment U	تکه و پاره چیز باقیمانده
	subsidiaries U	باقیمانده در محل برای حفافت
	subsidiary U	باقیمانده در محل برای حفافت
	converted U	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
	convert U	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
	after image	[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
	converts U	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
	converting U	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
	self propulsion U	حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
	trace U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	traced U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	stay behind U	باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
	bye hole U	سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
	traces U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	low head plant U	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
	leakage or breakage U	خروج
	emersion U	خروج
	propulsion U	خروج
	prolapsus U	خروج
	emissions U	خروج
	outgo U	خروج
	egression U	خروج
	exits U	خروج
	exhaust U	خروج
	emission U	خروج
	exodus U	خروج
	exit U	خروج
	exhausts U	خروج
	egress U	خروج
	par in U	پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
	remanence U	چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
	angle of emergence U	زاویه خروج
	eccentricities U	خروج از مرکز
	work function U	انرژی خروج
	eccentricities U	خروج از مرکزیت
	exeat U	اجازهء خروج
	emergency exit U	در خروج اضطراری
	emission U	صدور خروج
	outlets U	مجرای خروج
	outlet U	مجرای خروج
	exhaust valve U	شیر خروج
	eccentricity U	خروج از مرکز
	emissions U	صدور خروج
	exhaust velosity U	سرعت خروج
	outage U	راه خروج
	exit point U	نقطه خروج
	eccentricity U	خروج از مرکزیت
	outages U	راه خروج
	light spill U	خروج نور
	order off U	حکم خروج
	emergency exit U	خروج اضطراری
	log out U	خروج از سیستم
	electron affinity U	انرژی خروج
	spurt U	خروج ناگهانی
	dump valve U	شیر خروج
	transpiration U	خروج نفوذ
	ejaculating U	خروج منی
	ejaculates U	خروج منی
	ejaculated U	خروج منی
	spurts U	خروج ناگهانی
	spurting U	خروج ناگهانی
	spurted U	خروج ناگهانی
	order off the field U	حکم خروج
	debouchment U	خروج ازتنگنا
	out flow of capital U	خروج سرمایه
	log off U	خروج از سیستم
	prolapse of the uterus U	خروج سیبک
	defecation U	خروج مدفوع
	debouch U	راه خروج
	ejaculate U	خروج منی
	spermatism U	خروج منی
	capital outflow U	خروج سرمایه
	logout U	خروج از سیستم
	ingress and egress U	دخول و خروج
	blow out U	خروج ناگهانی
	vortex trail U	دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
	undoubling U	خروج از دوبلگی شطرنج
	primer leak U	خروج گازاز ته چاشنی
	steam tight U	مانع خروج بخار
	fifo U	خروج به ترتیب ورود
	freedom of entry and exit U	ازادی ورود و خروج
	eccentricities U	گریز یا خروج از مرکز
	eccentricity of the load U	خروج از مرکزیت بار
	exhausts U	تخلیه کردن خروج
	exhausts U	خروج گاز یابخار
	exhaust U	تخلیه کردن خروج
	exhaust U	خروج گاز یابخار
	eccentricity U	گریز یا خروج از مرکز
	shells U	برنامه خروج موقت
	shelling U	برنامه خروج موقت
	shell U	برنامه خروج موقت
	inner work function U	انرژی خروج درونی
	infinite U	حلقهای که خروج ندارد.
	clearing outwards U	اعلامیه خروج کشتی
	clearance outwards U	مجوز خروج کشتی
	outer work function U	انرژی خروج بیرونی
	Where is the emergency exit? U	در خروج اضطراری کجاست؟
	exophthalmos U	خروج تخم چشم
	gas tight U	مانع خروج گاز
	out flow of labor U	خروج نیروی کار
	groupware U	نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	gangways U	محل ورود و خروج از ناو
	choke ring U	حلقه مانع خروج گاز
	gangway U	محل ورود و خروج از ناو
	exhaust pipe U	لوله خروج بخار یا دود