Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
undoubling
U
خروج از دوبلگی شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
egress
U
خروج
exodus
U
خروج
prolapsus
U
خروج
egression
U
خروج
emersion
U
خروج
exhausts
U
خروج
exhaust
U
خروج
propulsion
U
خروج
emission
U
خروج
outgo
U
خروج
exits
U
خروج
exit
U
خروج
emissions
U
خروج
leakage or breakage
U
خروج
light spill
U
خروج نور
exeat
U
اجازهء خروج
emergency exit
U
در خروج اضطراری
log off
U
خروج از سیستم
capital outflow
U
خروج سرمایه
work function
U
انرژی خروج
exit point
U
نقطه خروج
exhaust velosity
U
سرعت خروج
transpiration
U
خروج نفوذ
exhaust valve
U
شیر خروج
eccentricities
U
خروج از مرکزیت
eccentricities
U
خروج از مرکز
eccentricity
U
خروج از مرکزیت
out flow of capital
U
خروج سرمایه
eccentricity
U
خروج از مرکز
log out
U
خروج از سیستم
spermatism
U
خروج منی
ejaculates
U
خروج منی
ejaculating
U
خروج منی
defecation
U
خروج مدفوع
angle of emergence
U
زاویه خروج
debouchment
U
خروج ازتنگنا
debouch
U
راه خروج
order off the field
U
حکم خروج
order off
U
حکم خروج
ingress and egress
U
دخول و خروج
ejaculated
U
خروج منی
blow out
U
خروج ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
emergency exit
U
خروج اضطراری
electron affinity
U
انرژی خروج
prolapse of the uterus
U
خروج سیبک
dump valve
U
شیر خروج
ejaculate
U
خروج منی
logout
U
خروج از سیستم
emission
U
صدور خروج
outage
U
راه خروج
outages
U
راه خروج
outlet
U
مجرای خروج
outlets
U
مجرای خروج
emissions
U
صدور خروج
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
exhaust
U
خروج گاز یابخار
eccentricity of the load
U
خروج از مرکزیت بار
steam tight
U
مانع خروج بخار
shelling
U
برنامه خروج موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
eccentricity
U
گریز یا خروج از مرکز
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
exhausts
U
خروج گاز یابخار
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
fifo
U
خروج به ترتیب ورود
shells
U
برنامه خروج موقت
outer work function
U
انرژی خروج بیرونی
out flow of labor
U
خروج نیروی کار
gas tight
U
مانع خروج گاز
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
infinite
U
حلقهای که خروج ندارد.
inner work function
U
انرژی خروج درونی
exophthalmos
U
خروج تخم چشم
clearance outwards
U
مجوز خروج کشتی
clearing outwards
U
اعلامیه خروج کشتی
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricities
U
گریز یا خروج از مرکز
gangway
U
محل ورود و خروج از ناو
trap house
U
محل خروج هدفهای متحرک
ne exeat regno
U
دستور عدم خروج از مملکت
clearance outwards
U
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
obturator
U
الات مانع خروج گاز
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
exhaust pipe
U
لوله خروج بخار یا دود
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
Please show me the way out I'll show you !
U
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
choke ring
U
حلقه مانع خروج گاز
gangways
U
محل ورود و خروج از ناو
exit road
U
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
port of exit
U
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
jetted
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
exits
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jet
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea
U
خروج منی بدون اراده احتلام
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jets
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
lithotomy
U
برش مثانه برای خروج سنگ
valve
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one
U
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blowdown
U
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
devices
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
extravasattion
U
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port
U
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
chess
U
شطرنج
al fil
U
شطرنج
chequer
U
شطرنج
rooks
U
رخ شطرنج
rook
U
رخ شطرنج
i/o
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter
U
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
chess olympiad
U
المپیاد شطرنج
pieces
U
مهره شطرنج
squares
U
خانه شطرنج
squared
U
خانه شطرنج
traditional chess
U
شطرنج استاندارد
square
U
خانه شطرنج
checker
U
خانه شطرنج
queens
U
وزیر شطرنج
bishops
U
فیل شطرنج
pawn
U
پیاده شطرنج
pawned
U
پیاده شطرنج
impledge
U
پیاده شطرنج
masters
U
استاد شطرنج
mastered
U
استاد شطرنج
chess oscar
U
اسکار شطرنج
chess problem
U
مسئله شطرنج
chessist
U
شطرنج باز
chessist
U
شطرنج دوست
chessomania
U
شیفتگی شطرنج
chessophrenetic
U
متعصب شطرنج
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
chess master
U
استاد شطرنج
lightning chess
U
شطرنج سریع
progressive chess
U
شطرنج سریع
master
U
استاد شطرنج
queen
U
وزیر شطرنج
bishop pairs
U
دو فیل شطرنج
crampet game
U
بازی شطرنج
passer
U
رونده شطرنج
chess clock
U
ساعت شطرنج
chess machine
U
ماشین شطرنج
chess man
U
مهره شطرنج
mans
U
مهره شطرنج
postal chess
U
شطرنج مکاتبهای
chess board
U
صفحه شطرنج
pignorate
U
پیاده شطرنج
chessman
U
مهره شطرنج
chessmen
U
مهره شطرنج
man
U
مهره شطرنج
chequer wise
U
شطرنج وار
bishop
U
فیل شطرنج
piece
U
مهره شطرنج
pawning
U
پیاده شطرنج
pawns
U
پیاده شطرنج
chessboard
U
تخته شطرنج
chessboards
U
تخته شطرنج
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rapid transit
U
شطرنج سریع
bad bishop
U
فیل بد شطرنج
chequer
U
خانه شطرنج
squaring
U
خانه شطرنج
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
forced move
U
حرکت اجباری شطرنج
indian defence
U
دفاع هندی شطرنج
forcing move
U
حرکت اجباراور شطرنج
ideal position
U
پوزیسیون ارمانی شطرنج
grunfeld's defence
U
دفاع گرونفلد شطرنج
hanging pawns
U
پیادههای اویزان شطرنج
flank openings
U
گشایشهای جناحی شطرنج
french defence
U
دفاع فرانسوی شطرنج
flight square
U
خانه فرار شطرنج
heavy piece
U
سوار سنگین شطرنج
helpmate
U
خود- ماتی شطرنج
illegal move
U
حرکت غیرقانونی شطرنج
greco counter gambit
U
گامبی لاتویایی شطرنج
frontier line
U
خط وسط صفحه شطرنج
reti opening
U
گشایش رتی شطرنج
quiet move
U
حرکت ارام شطرنج
strong squar
U
خانه قوی شطرنج
queen's gambit
U
گامبی وزیر شطرنج
queen's fianchetto defence
U
گشایش لارسن شطرنج
queen's wing
U
جناح وزیر شطرنج
queen side
U
جناح وزیر شطرنج
postalite
U
شطرنج باز مکاتبهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com