English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
fallout prediction U محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
joule kelvin effect U انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
physiographic U وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism U فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
propulsion U خروج
emission U خروج
emissions U خروج
outgo U خروج
exodus U خروج
leakage or breakage U خروج
exhaust U خروج
exits U خروج
prolapsus U خروج
exhausts U خروج
exit U خروج
egression U خروج
egress U خروج
emersion U خروج
out flow of capital U خروج سرمایه
order off the field U حکم خروج
capital outflow U خروج سرمایه
ejaculate U خروج منی
prolapse of the uterus U خروج سیبک
angle of emergence U زاویه خروج
outlets U مجرای خروج
light spill U خروج نور
ejaculates U خروج منی
ejaculating U خروج منی
blow out U خروج ناگهانی
order off U حکم خروج
logout U خروج از سیستم
emergency exit U خروج اضطراری
exeat U اجازهء خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
exit point U نقطه خروج
dump valve U شیر خروج
outlet U مجرای خروج
outages U راه خروج
ingress and egress U دخول و خروج
emission U صدور خروج
emissions U صدور خروج
exhaust valve U شیر خروج
defecation U خروج مدفوع
debouchment U خروج ازتنگنا
debouch U راه خروج
outage U راه خروج
log off U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
electron affinity U انرژی خروج
ejaculated U خروج منی
spurted U خروج ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
eccentricities U خروج از مرکز
emergency exit U در خروج اضطراری
spermatism U خروج منی
spurts U خروج ناگهانی
transpiration U خروج نفوذ
spurting U خروج ناگهانی
work function U انرژی خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
eccentricity U خروج از مرکز
eccentricity U خروج از مرکزیت
disemboguement U ریزش
rheumatism U ریزش
influxes U ریزش
sprinkles U ریزش نم نم
pour U ریزش
influx U ریزش
disengorgement U ریزش
sprinkled U ریزش نم نم
landslide U ریزش
abscission U ریزش
gushes U ریزش
gushed U ریزش
gush U ریزش
landslides U ریزش
drencher U اب ریزش
sprays U ریزش
sprinkle U ریزش نم نم
disembogue U ریزش
depilation U ریزش مو
infusion U ریزش
overflows U ریزش
calvities U ریزش مو
affution U ریزش
spraying U ریزش
affusion U ریزش
affluxion U ریزش
afflux U ریزش
sprayed U ریزش
spray U ریزش
inset U : ریزش
infusions U ریزش
overflowed U ریزش
overflow U ریزش
defluxion U ریزش
poured U ریزش
pouring U ریزش
catarrh U ریزش
coryza U ریزش
effusion U ریزش
come down U ریزش
chuct U ریزش
effusions U ریزش
outflow U ریزش
outflows U ریزش
insets U : ریزش
pours U ریزش
spilled U ریزش
fox evil U ریزش مو
spilling U ریزش
perfusion U ریزش
overflown U ریزش
chute U ریزش
chutes U ریزش
diffusion U ریزش
inpouring U ریزش
spill U ریزش
psilosis U ریزش مو
flux U ریزش
precipitation U ریزش
swoop [on] U ریزش [سر]
spills U ریزش
on the fly U ریزش
fallout U ریزش
log chute U ریزش
out flow of labor U خروج نیروی کار
outer work function U انرژی خروج بیرونی
shells U برنامه خروج موقت
steam tight U مانع خروج بخار
exhausts U خروج گاز یابخار
exhaust U خروج گاز یابخار
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
exhausts U تخلیه کردن خروج
shelling U برنامه خروج موقت
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
gas tight U مانع خروج گاز
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
fifo U خروج به ترتیب ورود
exhaust U تخلیه کردن خروج
exophthalmos U خروج تخم چشم
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
shell U برنامه خروج موقت
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
inner work function U انرژی خروج درونی
outflow U ریزش جریان
outflows U ریزش جریان
splashing U صدای ریزش
loss of hair U ریزش مو [پزشکی]
lopecia U ریزش مو [پزشکی]
baldness U ریزش مو [پزشکی]
alopecia U ریزش مو [پزشکی]
hair loss U ریزش مو [پزشکی]
fall U شیبشکن ریزش
splash U صدای ریزش
splashes U صدای ریزش
landfall U ریزش زمین
dewfall U ریزش شبنم
deplumation U ریزش مژگان
gleet U ریزش مخاط
inflow U ریزش درونی
insti U ریزش تدریجی
instillation U ریزش تدریجی
intinction U ریزش القاء
landslides U ریزش خاک
flow side U ریزش در شیب
disemboguement U ریزش گاه
drop inlet U دریچه ریزش
epiphora U اشک ریزش
drip loop U حلقه ریزش اب
fail out U ریزش کردن
fall of rock U ریزش سنگ
downcome U انحطاط ریزش
rock rubble U ریزش سنگ
fallout pattern U شکل ریزش
lachrymation U ریزش اشک
pourability U قابلیت ریزش
pouring nozzle U شیپوره ریزش
pouring platform U سطح ریزش
pouring spout U ناودان ریزش
flush pipe U لوله ریزش
ptyalism U ریزش خیو
rate of pouring U سرعت ریزش
splotch U ریزش یا پاشیدن
landfalls U ریزش زمین
overflowing U فراوان ریزش
pouring gate U دریچه ریزش
mucorrhea U ریزش مخاط
castability U قابلیت ریزش
outpour U بیرون ریزش
over flow U طغیان ریزش
annual preciptation U ریزش سالانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com