Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reduced charge
U
خرج کمتر یا پایین تر توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
under
U
پایین تراز کمتر از
under-
U
پایین تراز کمتر از
Other Matches
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
down
U
سوی پایین بطرف پایین
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
Lt
U
کمتر از
less
U
کمتر
lesser
U
کمتر
shortest
U
کمتر
in a less degree
U
کمتر
shorter
U
کمتر
short
U
کمتر
minor
U
کمتر
infrequently
U
کمتر
less than
U
کمتر از
much less
U
کمتر
minus
U
کمتر
minority
U
بخش کمتر
sub-
U
در معنای کمتر
A smaller number . Fewer .
U
تعداد کمتر
inside of a week
U
کمتر از یک هفته
low price
U
قیمت کمتر
cut back
<idiom>
U
استفاده کمتر
he would not accept less
U
دو روز کمتر
inside of a week
U
در یک هفته کمتر
minorities
U
بخش کمتر
below par
U
کمتر از بهای اسمی
stroking
U
راندن کمتر از فرفیت
stroke
U
راندن کمتر از فرفیت
underprice
U
قیمت کمتر از رقیب
underexpose
U
کمتر از حد لزوم در معرض
stroked
U
راندن کمتر از فرفیت
strokes
U
راندن کمتر از فرفیت
ammo minus
U
مهمات کمتر از نصف
short-changes
U
کمتر پول دادن
short-change
U
کمتر پول دادن
short-changed
U
کمتر پول دادن
below par
U
کمتر از ارزش اسمی
short-changing
U
کمتر پول دادن
le
U
to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
less than container load
U
کمتر از فرفیت کانتینر
underquote
U
کمتر مظنه دادن
shoat
U
خوک کمتر از یک سال
shorthanded
U
ادامه با بازیگر کمتر
hypotrophy
U
رشد کمتر ازمعمول
he is well preserved
U
کمتر نشان پیری در او پیداست
weanling
U
کره اسب کمتر از یک سال
embryo
U
جنین کمتر از هشت هفته
embryos
U
جنین کمتر از هشت هفته
lessen
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessens
U
کمتر کردن تقلیل دادن
lessens
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening
U
کمتر کردن تقلیل دادن
lessening
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessened
U
کمتر کردن تقلیل دادن
lessen
U
کمتر کردن تقلیل دادن
infant
U
بچه کمتر ازهفت سال
lessened
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
infants
U
بچه کمتر ازهفت سال
ultralight aircraft
U
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
low speed communications
U
ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
undermanned
U
دارای نفرات کمتر از میزان لازم
factorial
U
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
fasts
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fastest
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasted
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
undersexed
U
دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
multipass overlap
U
بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
undervaluation
U
تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
eagle
U
زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
eagles
U
زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
fast
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
nursery school
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
undervalue
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undercool
U
خیلی کمتر از میزان لازم سردکردن
underlet
U
کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
nursery schools
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
undervalues
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervaluing
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
bench jockey
U
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
anticlimaxes
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
to put somebody in a backwater
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
dry year
U
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
underrating
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
bench warmer
U
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
round
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
larceny petty
U
بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
anticlimax
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
roundest
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
underrated
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrate
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
round
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
hoods
U
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
hood
U
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
infants
U
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
runs
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
U
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
roundest
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
infant
U
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
run
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
man down
U
بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
small claim
U
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
diminished radix complement
U
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
hypoventilation
U
تنفس کم بطوریکه مقداراکسیژن خون از مقدار عادی ان کمتر میشود
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
complements
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
to sweeten the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
cam ground piston
U
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
delayed penalty
U
چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
complementing
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
percentile
U
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
complemented
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
wrought
U
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
complement
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
bell 0
U
فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
broad arrow engine
U
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
absolute advantage
برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
data diddling
U
روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
large model
U
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
accelerated depreciation
U
استهلاک زودرس
[روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
output bound
U
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
minimim wage law
U
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
pullets
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullet
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
overlaps
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
infara
U
پایین تر
vide infara
U
پایین
dowm
U
پایین
lowers
U
پایین تر
low
U
پایین
lower limit
U
حد پایین
hypogenous
U
پایین رو
shitu
U
پایین
infara
U
پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
U
در پایین
hereafter
<adv.>
U
در پایین
lower
U
پایین تر
below
<adv.>
U
در پایین
lowered
U
پایین تر
down stairs
U
پایین
neath or neath
U
پایین
de-
U
پایین
lowering
U
پایین تر
neath or neath
U
پایین تر
below
U
پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
U
در پایین
short
U
پایین تر
shortest
U
پایین تر
bottoms
U
پایین
down
U
پایین
sub-
U
یا پایین تر
subatmospheric
U
پایین تر از جو
shorter
U
پایین تر
bal
U
از مچ پا به پایین
beneath
U
پایین
beneath
U
پایین تر
low level
U
پایین
flat
U
پایین
bottom
U
پایین
submiss
U
پایین
lower most
U
پایین تر
flattest
U
پایین
subteen
U
پایین تر از سن 31
further down
U
پایین تر
underneath
U
پایین
lower
U
پایین
tailwater
U
پایین اب
to beat down
U
پایین اوردن
hereinbelow
U
ازاین پایین تر
down draft
U
جریان رو به پایین
down current
U
جریان رو به پایین
to bring down
U
پایین اوردن
foot
U
پایین بادبان
the valley lies below
U
ده در پایین است
bottommost
U
پایین ترین
bate
U
پایین اوردن
submaxilla
U
ارواره پایین
the lower world
U
جهان پایین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com