Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
noncrew
U
خدمه غیر سازمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complements
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
authorized level of organization
U
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
crews
U
خدمه
crewing
U
خدمه
crewed
U
خدمه
crew
U
خدمه
cannoneer
U
خدمه
crew
U
خدمه هواپیما
gunners
U
خدمه توپ
crew
U
خدمه کشتی
chattels
U
خدمه وغلامان
live vessel
U
شناوه با خدمه
cattles
U
خدمه وغلامان
gun's crew
U
خدمه توپ
crewed
U
خدمه کشتی
crewed
U
خدمه هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
cannoneer
U
خدمه توپ
combat crew
U
خدمه رزمی
crew member
U
خدمه هواپیما
crews
U
خدمه هواپیما
crews
U
خدمه کشتی
crewing
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه کشتی
gunner
U
خدمه توپ
stewards
U
خدمه باشگاه
mans
U
خدمه گماردن
man
U
خدمه گماردن
submariner
U
خدمه زیردریایی
ship's company
U
خدمه ناو
operator
U
خدمه وسیله
operators
U
خدمه وسیله
steward
U
خدمه باشگاه
crewing
U
خدمه جنگ افزار
crewed
U
خدمه جنگ افزار
boat station
U
جای خدمه قایق
crews
U
خدمه جنگ افزار
crew member
U
خدمه جنگ افزار
boat awain's locker
U
انبار خدمه قایق
close station
U
خدمه بدو مرخص
crew
U
خدمه جنگ افزار
dumb vessel
U
شناوه بدون خدمه
bareboat charter
U
اجاره کشتی بدون خدمه ان
crew served weapon
U
جنگ افزار خدمه دار
combat crew
U
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
noncrew
U
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
skeleton crew
U
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
canopy
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
canopies
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
organizational
U
سازمانی
inorganization
U
بی سازمانی
institutional
U
سازمانی
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
organization chart
U
نمودار سازمانی
branch material position
U
شغل سازمانی
nonorganic
U
غیر سازمانی
organizational identity
U
هویت سازمانی
quarters in kind
U
منازل سازمانی
organization control
U
کنترل سازمانی
organization scheme
U
نمودار سازمانی
organizational maintenance
U
تعمیرات سازمانی
organizational psychology
U
روانشناسی سازمانی
organizational maintenance
U
نگهداری سازمانی
organic
U
یکان سازمانی
organic
U
سازمانی اصلی
organic
U
سازمانی الی
complementing
U
پرسنل سازمانی
organizational
U
یکان سازمانی
complements
U
پرسنل سازمانی
augment
U
غیر سازمانی
augmented
U
غیر سازمانی
complemented
U
پرسنل سازمانی
augmenting
U
غیر سازمانی
augments
U
غیر سازمانی
complement
U
پرسنل سازمانی
packaging
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior
U
رفتار شهروندی سازمانی
layout
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
site license
U
مجوز درون سازمانی
side job
U
شغل غیر سازمانی
roll call
U
حضور و غیاب سازمانی
validated position
U
شغل بلاتصدی سازمانی
layout
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
style
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
style
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
layout
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
validated position
U
محل سازمانی خالی
position
U
حالت محل سازمانی
position
U
مقام شغل سازمانی
positioned
U
حالت محل سازمانی
positioned
U
مقام شغل سازمانی
organically
U
چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
billeting
U
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeted
U
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
billet
U
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billets
U
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
BSI
U
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
integrated
U
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
secondary
U
سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
R & D
U
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
enterprise
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
custodians
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
international standards organization
U
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
custodian
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
manned
U
اماده به جنگ جنگ افزار حاضر به تیر دارای خدمه
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
InterNIC
U
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
american national standards institute
U
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nonappropriated funds
U
اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
oem
U
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
shared
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
drills
U
مشق خدمه مشق
drill
U
مشق خدمه مشق
drilled
U
مشق خدمه مشق
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com