English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
medical U بهداری
sickbay U بهداری
medical badge U علامت بهداری
treatment facility U تاسیسات بهداری
medical records U پروندههای بهداری
hospital corpsman U پزشکیار بهداری
medical department U اداره بهداری
public health pepartment U اداره بهداری
sick call U مراجعه به بهداری
medical service U قسمت بهداری
medical evacuation U تخلیه بهداری
hospital ship U ناو بهداری
medical department U قسمت بهداری
surgeon U رئیس بهداری
surgeons U رئیس بهداری
sick bay U بهداری روی ناو
specialty clinic U درمانگاه تخصصی بهداری
sick bays U بهداری روی ناو
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
sick bays U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bay U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick berth U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
military services U قسمتهای نظامی
innards U قسمتهای داخلی
weapon troops U قسمتهای ادوات
signal services U قسمتهای مخابراتی
administrative services U قسمتهای اداری
field commands U قسمتهای رزمی
sang banshin U قسمتهای دست
modular U دارای قسمتهای کوچک
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
alate U دارای قسمتهای جناحی
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
lobar U واقع در قسمتهای ریه
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
adnexa U قسمتهای متصل بهم زائده
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
recondition U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
gambusia U ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
reconditions U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
unbundled U خدمات
services U خدمات
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
goods and services U کالاها و خدمات
service squadron U گروه خدمات
field duty U خدمات رزمی
service unit U یکان خدمات
public services U خدمات عمومی
field exercise U خدمات صحرایی
service support U پشتیبانی خدمات
field service U خدمات پایکار
health services U خدمات بهداشتی
hospital benefit U خدمات بیمارستانی
service force U یکان خدمات
loyal services U خدمات صادقانه
medical service U خدمات پزشکی
service industry U صنعت خدمات
service department U بخش خدمات
service passport U پاسپورت خدمات
joint services U خدمات مشترک
service department U قسمت خدمات
information service U خدمات اطلاعات
service company U گروهان خدمات
service sector U بخش خدمات
personnel services U خدمات کارمندی
personnel services U خدمات پرسنلی
medical services U خدمات پزشکی
postal services U خدمات پستی
technical services U خدمات فنی
advisory services U خدمات مشورتی
administrative services U خدمات اداری
urban servitudes U خدمات شهری
we owe him for his services U خدمات او هستم
social work U خدمات اجتماعی
social services U خدمات اجتماعی
Civil Service U خدمات اجتماعی
Civil Service U خدمات کشوری
civil U خدمات شهری
welfare services U خدمات رفاهی
field service U خدمات رزمی
services U خدمات سرویسها
mail services U خدمات پستی
auxiliary service U خدمات جنبی
signal services U خدمات مخابراتی
crypto service U خدمات رمز
civil defence service U خدمات کشوری
sister services U خدمات وابسته
social service U خدمات اجتماعی
special services U خدمات مخصوص
computer utility U خدمات کامپیوتری
civil services U خدمات دولتی
common user U خدمات عمومی
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
FDISK U امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
obliging U حاضر خدمات مهربان
railroad service U خدمات راه اهن
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
beach group U گروه خدمات ساحلی
exchange services U خدمات فروشگاهی فروشگاهها
bunched income U درامد خدمات شخصی
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
war service chevron U علامت خدمات جنگی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
service squadron U قسمت خدمات دریای
complimentary supply U خدمات یا کلاهای مجانی
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
i am satisfied with his servic U از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
degradation U اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
remote computing services U خدمات محاسباتی از راه دور
aids to trade U خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
giros U خدمات بانکی اداره پست
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
giro U خدمات بانکی اداره پست
welfare U رعایت کردن خدمات اجتماعی
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority U اعتبار خرید کالاو خدمات
home service U خدمات فروش در داخل کشور
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services U دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
ordnance service U خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state U دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book U دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty U انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
serviced U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
muck rack U کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch U سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
partite U منقسم به قسمتهای جدا جدا
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com