English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demons U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
Other Matches
fantastic U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
phenomenally U خارق العاده
phenomenal U خارق العاده
weirdest U خارق العاده
weirder U خارق العاده
weird U خارق العاده
fantastical U خارق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
metaphsical U خارق العاده
singular U خارق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
thaumaturgy U کار خارق العاده
whizbang U ممتاز خارق العاده
thaumaturgic U خارق العاده سحر
supernaturally U بطور خارق العاده
whizzbang U ممتاز خارق العاده
unco U غیر عادی خارق العاده
monstrously U بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
Ditterling U [تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
constant speed propeller U ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
divines U خدایی
divined U خدایی
d.right U حق خدایی
divining U خدایی
godhead U خدایی
deific U خدایی
divine U خدایی
godly U خدایی
numen U خدایی
deva U خدایی
divine inspiration U الهام خدایی
to god it U خدایی کردن
heavenly U بهشتی خدایی
polytheism U چند خدایی
theonomy U حکومت خدایی
theanthropic U خدایی وانسانی
zombies U خدایی بشکل مار
zombie U خدایی بشکل مار
zombi U خدایی بشکل مار
heaven born U خدایی اسمانی نژاد
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
theocratic U مربوط بحکومت خدایی
somebody up there loves/hates me <idiom> U خدایی آن بالاهست که من را درک میکند
pantheism U همه خدایی وحدت وجود
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
an impersonal deity U خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
apotheosize U تکریم اغراق امیز نمودن بدرجهء خدایی پرستیدن
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
been U بوده
has-beens U بوده
facts U بوده
has-been U بوده
i have been U بوده ام
has been U بوده
fact U بوده
has-beens U بوده است
coffee roaster U قهوه بوده
has been U بوده است
has-been U بوده است
he has passed the chair U رئیس بوده است
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
She has been a good wife to him. U همسر خوبی برایش بوده
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
how long since is it? U چند وقت پیش بوده است
cerberus U سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
menad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
She has known better days in her youth . U معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
maenad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
phenomenal U فوق العاده
terrific U فوق العاده
extra special U فوق العاده
out of the ordinary U فوق العاده
strenuous U فوق العاده
phenomenally U فوق العاده
extraordinary U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
precious U فوق العاده
prodigious <adj.> U فوق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
transnormal U فوق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
rewards U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
supernatural U فوق العاده
allowances U فوق العاده
singular U فوق العاده
allowance U فوق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
rewardable U فوق العاده
inestimable U فوق العاده
reward U فوق العاده
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
fortuitism U اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
supersensitive U فوق العاده حساس
ripsnorter U چیز فوق العاده
ice-cold U فوق العاده سرد
emergency U فوق العاده اضطراری
rarely U بطور فوق العاده
emergencies U فوق العاده اضطراری
an outstanding time U مدت فوق العاده
invaluable U فوق العاده گرانبها
supersubtlety U فرافت فوق العاده
supersubtle U فوق العاده فریف
emoluments U حق الزحمه فوق العاده
emolument U حق الزحمه فوق العاده
special session U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
ice cold U فوق العاده سرد
aviation pay U فوق العاده پرواز
overhelming U زیاد فوق العاده
a terrific time U مدت فوق العاده
overrider U حق دلالی فوق العاده
special session U جلسه فوق العاده
enormously U فوق العاده زیاد
flight pay U فوق العاده پرواز
extraordinarily U بطور فوق العاده
combat pay U فوق العاده جنگی
extra U فوق العاده اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
combat pay U فوق العاده رزمی
unusually U بطور فوق العاده
fitting allowance U فوق العاده مناسب
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
freezing U فوق العاده سرد
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
envoy extraordiinary U فرستاده فوق العاده
emergency ration U جیره فوق العاده
extras U فوق العاده اضافی
wonderfully well U فوق العاده خوب
overactive U فوق العاده فعال
monstrous cruelly U بیرحمی فوق العاده
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
jitters U عصبانیت فوق العاده
rarely beautiful U استثنائی یافوق العاده
wonderfully U عجیبانه فوق العاده
extra charge U هزینه فوق العاده
extremely high U فوق العاده زیاد
extreme values U ارزشهای فوق العاده
breakneck U فوق العاده خطرناک
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com