English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pedocal U خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colliery U تجارت ذغال ذغال فروشی
collieries U تجارت ذغال ذغال فروشی
contourted strata U لایههای در هم
conformable strata U لایههای همشیب
isothermal layer U لایههای ایزوترمال
twisted strata U لایههای پیچیده
bursting layer U لایههای سقفی پناهگاه
bursting layer U لایههای منفجر کننده
unconformable strata U لایههای دگر شیب
laminitis U اماس لایههای حساس
benthic division U قسمت بندی لایههای دریا
deep scattering layer U لایههای منعکس کننده عمق دریا
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
altitude tints U لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
roller U دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
rollers U دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
layer tints U هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
SOS U Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
radial transfer U انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
logical U مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
peat U ذغال کک
carbon brush U ذغال
coke U ذغال کک
cokes U ذغال کک
carbon U ذغال
dust coal U خاک ذغال
charcoal U ذغال چوب
coke per charge U ذغال کک شارژ
powdered coal U خاک ذغال
mine coal U ذغال معدن
gas carbon U ذغال قرع
carbon free U ذغال ازاد
coke breeze U پس مانده ذغال کک
coal U ذغال سنگ
scuttling U سطل ذغال
collier U ذغال گیری
scuttle U سطل ذغال
cokes U ذغال کک ساختن
scuttled U سطل ذغال
scuttles U سطل ذغال
coke U ذغال کک ساختن
collector brush U ذغال کلکتور
breezes U پس مانده ذغال
collier U ذغال سنگ
carbon U ذغال خالص
breezed U پس مانده ذغال
animal black U ذغال حیوانی
carboniferous U ذغال دار
breezing U پس مانده ذغال
carboniferous U ذغال خیز
carbonize U ذغال ساختن
carbon fixed U ذغال ثابت
caking coal U ذغال کوره
pit coal U ذغال سنگ
mineral coal U ذغال معدنی
lignite U ذغال قهوهای
breeze U پس مانده ذغال
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
puddle steel U فولاد ذغال گیری
peat U ذغال سنگ نارس
coalfield U ناحیه ذغال خیز
lignite U نوعی ذغال سنگ
hard coal U ذغال سنگ سخت
pitch coal U ذغال سنگ قیری
gas coal U ذغال سنگ گازی
coking plant U کارخانه ذغال سازی
soft coal U ذغال سنگ چاق
coalfields U ناحیه ذغال خیز
soft coal U ذغال سنگ قیردار
decolorizing carbon U ذغال رنگ زدا
powdered coal firing U سوخت خاک ذغال
coal gas U گاز ذغال سنگ
activated carbon U ذغال فعال شده
activated charcoal U ذغال فعال شده
pouncing U خاکه ذغال ضربت
pounces U خاکه ذغال ضربت
pounced U خاکه ذغال ضربت
pounce U خاکه ذغال ضربت
bituminous coal U ذغال سنگ چاق
coal tar pitch U قیر ذغال سنگ
carbonate U بصورت ذغال دراوردن
coal mine U معدن ذغال سنگ
bunker U انبار ذغال سنگ
bunkers U انبار ذغال سنگ
collieries U کان ذغال سنگ
colliery U کان ذغال سنگ
coal tar U قطران ذغال سنگ
coke fork U چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
coke watering car U واگن ویژه ذغال شویی
coal tar dye U رنگ قطران ذغال سنگ
coke pusher U دستگاه متراکم کننده ذغال کک
coal tar pitch U قیر قطران ذغال سنگ
lignite U ذغال سنگ چوب نما
coke charging car U واگن بار گیری ذغال کک
coal mining U معدن ذغال سنگ [کان کنی]
turf U ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
safety lamp U چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
slice bar U میله یا سیخ ذغال بهم زنی
pit [British E] U معدن ذغال سنگ [کان کنی]
anthracite U ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
air bedding U لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slates U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
You name it , weve got it. U از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
briquette U خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
marsh gas U گاز متان که در معادن ذغال سنگ وباتلاقهایافت میشود
You name it . Everything under the sun . U از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
baltic exchange U اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
austenitize U سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
coal mining U کان ذغال سنگ [کان کنی]
pit [British E] U کان ذغال سنگ [کان کنی]
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
trilinear U دارای سه خط
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
fraught with U دارای
three legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
iodic U دارای ید
hardworking <adj.> U دارای پشتکار
industrious <adj.> U دارای پشتکار
calcareous U دارای کلسیم
assiduous <adj.> U دارای پشتکار
windiness U دارای باد
diligent <adj.> U دارای پشتکار
capitated U دارای سرمجزا
whizzer U دارای صدای غژ
sedulous <adj.> U دارای پشتکار
wapper jawed U دارای ارواره کج
warty U دارای زگیل
weak eyed U دارای چشم کم سو
bipartite U دارای دوقسمت
biradial U دارای دوشعاع
biramous U دارای دو شاخه
bisulcate U دارای دوشکاف
binucleate U دارای دو هسته
beneficial <adj.> U دارای مزیت
bizonal U دارای دومنطقه
calcic U دارای اهک
weak sighted U دارای چشم کم سو
buckish U دارای خوی بز
bumpiness U دارای برامدگی
bodied U دارای بدن
studious <adj.> U دارای پشتکار
binucleated U دارای دو هسته
incompetent <adj.> U دارای ضعف
to be fraught [with] U دارای ... بودن
curvy U دارای انحنا
family man U دارای نانخور
family men U دارای نانخور
infatuated U دارای داوری بد
parenthetical U دارای کمانک
zygomorphic U دارای تقارن
allergic U دارای حساسیت به
incapacitated <adj.> U دارای ضعف
chinned U دارای چانه
inable <adj.> U دارای ضعف
impotent <adj.> U دارای ضعف
unfit <adj.> U دارای ضعف
incapable <adj.> U دارای ضعف
cephalous U دارای کله
woolly headed U دارای سر پشمالو
chymiferous U دارای کیموس
cingulate U دارای کمربند
zonate U دارای مدار
cirrous U دارای اویز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com