Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pugging
U
خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drift bolt
U
میخی که میخ دیگری رابا ان دراورند
seam bowler
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
The sound rings in the ears.
U
صدا در گوش می پیچد
Rumors circulate fast.
U
شایعات سریع در همه جا می پیچد
twiner
U
چندلا کننده چیزی که می پیچد یادورمیزند
space ship
U
کشتی فضایی سفینه فضایی
To bring two persons face to face .
U
دونفر رابا هم روبروکردن
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
Handle the boxes with care.
U
جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
to ride one's horse to death
U
اسب خود رابا سواری زیادازپا در اوردن
I stamped on the spider .
U
عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
To speake in great detail.
U
مطلبی رابا طول وتفصیل بیان کردن
To do something waveringly.
U
کاری رابا ترس ولرز انجام دادن
snivels
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveling
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
hard starboard
U
ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
To treat them all alike. (indiscriminately).
U
همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
ruddleman
U
چوپانی که گوسفندان خود رابا گل اخری رنگ کرده
snivel
U
اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
to peg out
U
میخ اخر رابا گوی زدن وبازی رابپایان رساندن
planimeter
U
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
pot pourri
U
کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
obituarist
U
کسیکه در گذشتهای تازه رابا شرح حال در گذشتگان درروزنامه اعلان می کنند
action oriented management report
U
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
tenant by sufference
U
هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
jigsaw puzzle
U
نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
spacial
U
فضایی
spatila
U
فضایی
isometric
U
فضایی
cubic
U
فضایی
three-dimensional
U
فضایی
spatial
U
فضایی
isometrics
U
فضایی
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
space medicine
U
پزشکی فضایی
spaceport
U
پایگاه فضایی
spaceframe
U
قاب فضایی
space time
U
اتوبوس فضایی
space time
U
شاتل فضایی
space isomerism
U
ایزومری فضایی
space ship
U
سفینه فضایی
spacecraft
U
سفینه فضایی
stereoisomerism
U
همپاری فضایی
Star Wars
U
جنگ فضایی
stereoisomerism
U
ایزومری فضایی
space lattice
U
شبکه فضایی
space relations
U
روابط فضایی
space platform
U
ایستگاه فضایی
space platform
U
پایگاه فضایی
space perception
U
ادراک فضایی
spatial threshold
U
استانه فضایی
spacesuits
U
لباس فضایی
spatial ability
U
توانایی فضایی
stereoisomer
U
همپار فضایی
stereochemistry
U
شمیی فضایی
steremer
U
ایزومر فضایی
spatiotemporal
U
فضایی وحال
spatiotemporal
U
فضایی و زمانی
spatiomotor
U
فضایی- حرکتی
steric hindrance
U
ممانعت فضایی
spatiality
U
حالت فضایی
spatial visualization
U
تجسم فضایی
spatial symbolism
U
نمادگری فضایی
spacemen
U
مسافر فضایی
spaceman
U
مسافر فضایی
spacesuit
U
لباس فضایی
spatial digitaizer
U
دیجیتایذر فضایی
steric effect
U
اثر فضایی
space station
U
پایگاه فضایی
configurations
U
ارایش فضایی
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
solid angle
U
زاویه فضایی
solid geometry
U
هندسه ی فضایی
solid geometry
U
هندسه فضایی
space station
U
ایستگاه فضایی
soild angle
U
زاویه فضایی
sky wave
U
موج فضایی
sky lab
U
ازمایشگاه فضایی
avionics
U
ارتباطات فضایی
space stations
U
ایستگاه فضایی
space shuttle
U
شاتل فضایی
space stations
U
پایگاه فضایی
space shuttle
U
سفینه فضایی
space shuttles
U
شاتل فضایی
space shuttles
U
سفینه فضایی
space defense
U
پدافند فضایی
space geametry
U
هندسه فضایی
ionospheric wave
U
موج فضایی
space flight
U
پرواز فضایی
space isomerism
U
همپاری فضایی
configuration
U
ارایش فضایی
cubic measure
U
اندازه فضایی
space error
U
خطای فضایی
space orientation
U
موقعیت یابی فضایی
stereo chemistry
U
مبحث شیمی فضایی
illusion of space
U
القاء خاصیت فضایی
closo packed hexagonal space lattice
U
شبکه فضایی شش وجهی
spacial information
U
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spatial information
U
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
unit solid angle
U
زاویه واحد فضایی
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
space vehicle
U
وسیله نقلیه فضایی
three dimensional direction finding
U
جهت یابی فضایی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
spatial orientation
U
موقعیت یابی فضایی
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
cm
U
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
footprint
U
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints
U
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
cartesian coordinates
U
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
body centered
U
بطور فضایی متمورکز شده
stereoirregular polymer
U
بسپار بدون نظم فضایی
out of
<prep.>
U
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
images
U
کپی دقیق از فضایی از حافظه
light-well
U
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
image
U
کپی دقیق از فضایی از حافظه
hypergeometric
U
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
spadat
U
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
spacecraft
U
سفینه فضایی ship space : syn
blankest
U
فضایی در فرم که باید کامل شود
minnesota spacial relations test
U
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
configuration
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
arithmetic
U
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
steradian
[sr]
U
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
square radian
U
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
blank
U
فضایی در فرم که باید کامل شود
diffusing
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
indenting
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
flattest
U
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flat
U
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
astrophotography
U
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
indent
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bounds
U
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
buckets
U
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bucket
U
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
shuttle
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
reserved character
U
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bay
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
marks
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
bays
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttled
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
couriers
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
shuttles
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
registering
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
float
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
registers
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
workings
U
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
full
U
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
ambitus
U
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
orbital injection
U
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
perigee
U
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
buffer
U
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
fullest
U
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
window
U
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
drive bay
U
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
responses
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
densities
U
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density
U
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
working
U
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
response
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
fixes
U
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
spasur
U
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
fix
U
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
crunching
U
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
foreground
U
فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
central
U
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
workspace
U
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
images
U
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com