Perdic | خاکستری رنگ دارای موهای سفید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	grizzled U	خاکستری رنگ دارای موهای سفید

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	towhead U	کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
	blacks U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacked U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blackest U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacker U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	black U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	gray-white U	رنگ سفید-خاکستری
	hoary U	سفید مایل به خاکستری
	hoar U	سفید مایل به خاکستری موسفید
	podzolization U	تشکیل خاک خاکستری یا سفید
	monochrome U	در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
	strigose U	دارای موهای زبر شیاردار
	ulotrichous U	دارای موهای شبیه پشم
	cirro status U	ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
	ashen U	دارای رنگ خاکستری
	lyart U	دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
	lyard U	دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
	Rudbar U	شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
	white headed U	دارای موی سفید
	platinous U	دارای طلای سفید
	platinum blonde U	دارای موی زرد مایل به سفید
	woodruff U	حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
	watermark U	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
	watermarks U	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
	grizzlies U	خاکستری یا مایل به خاکستری
	grizzly U	خاکستری یا مایل به خاکستری
	puberulent U	پوشیده شده از موهای ریز
	My hair is falling out. U	موهای سرم دارند میریزند.
	leukon U	عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
	I'd like a shampoo for greasy hair.	من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
	I'd like a shampoo for normal hair.	من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
	I'd like a shampoo for dry hair.	من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
	Turkaman rugs U	فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
	trichomonad U	جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
	wool of short staple U	پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
	fluff U	موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
	fluffed U	موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
	fluffing U	موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
	fluffs U	موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
	white with blue stripes U	سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
	platina U	پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
	gorgon U	یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
	leukocyte U	گویچه سفید خون گلبول سفید خون
	grizzling U	خاکستری
	gray U	خاکستری
	grizzled U	خاکستری
	pewter U	خاکستری
	grizzles U	خاکستری
	grayer U	خاکستری
	grayest U	خاکستری
	cinderous U	خاکستری
	cinerarium U	خاکستری
	cinerary U	خاکستری
	grey U	خاکستری
	greyer U	خاکستری
	cindery U	خاکستری
	grizzle U	خاکستری
	drab U	خاکستری
	greyest U	خاکستری
	ash coloured U	خاکستری
	salt-and-pepper U	خاکستری
	ashy U	خاکستری
	drabbest U	خاکستری
	ashen U	خاکستری
	drabber U	خاکستری
	He (his hair) turned grey. U	مویش خاکستری شد
	grey tin U	قلع خاکستری
	greyish U	مایل به خاکستری
	gray bearded U	رنگ خاکستری
	grayness U	رنگ خاکستری
	greyness U	خاکستری بودن
	gray or mercurial unguent U	روغن خاکستری
	greyness U	رنگ خاکستری
	livid U	خاکستری رنگ
	grey cast iron U	چدن خاکستری
	earth shine U	روشنایی خاکستری
	earth light U	روشنایی خاکستری
	ash gray U	خاکستری رنگ
	grayness U	خاکستری بودن
	greyly U	بارنگ خاکستری
	cinereous U	خاکستری رنگ
	grey propaganda U	تبلیغات خاکستری
	median gray U	خاکستری متوسط
	mercurial unguent U	روغن خاکستری
	gray scale U	اندازه خاکستری
	gray matter U	ماده خاکستری
	gray ramus U	شاخه خاکستری
	grey unguent U	روغن خاکستری
	grayly U	بطور خاکستری
	grayish U	متمایل به خاکستری
	gray cast iron U	چدن خاکستری
	grizzly bear U	خرس خاکستری
	neapolitan ointment U	روغن خاکستری
	mottled pig iron U	چدن خاکستری
	isabel U	زرد مایل به خاکستری
	grizzle U	خرس خاکستری امریکا
	isabella U	زرد مایل به خاکستری
	grey iron scrap U	قراضه اهن خاکستری
	dark grey U	رنگ خاکستری تیره
	grey iron foundry U	ریخته گری خاکستری
	image contrast U	درجه خاکستری تصویر
	grizzles U	نالیدن خاکستری کردن
	grizzles U	خرس خاکستری امریکا
	grizzling U	نالیدن خاکستری کردن
	griseous U	خاکستری مایل به ابی
	grizzle U	نالیدن خاکستری کردن
	grizzling U	خرس خاکستری امریکا
	high test grey iron U	چدن خاکستری پرارزش
	grege U	اردهای مایل به خاکستری
	krimmer U	پوست گوسفند خاکستری
	xanthochroid U	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
	iron grey U	رنگ خاکستری وسیاه اهن
	thalamic U	ماده خاکستری مغز میانی
	iron-grey U	رنگ خاکستری وسیاه اهن
	Euro- U	کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
	teal blue U	رنگ ابی مایل به خاکستری
	iron gray U	رنگ خاکستری وسیاه اهن
	slate <adj.> <noun> U	رنگی میان آبی و خاکستری
	taupe U	رنگ خاکستری مایل به قهوهای
	slate blue U	رنگ ابی مایل به خاکستری
	euro U	کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
	sallow U	رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
	gray matter U	ماده خاکستری بافت عصبی مغز
	thalamus U	تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
	olive gray U	رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
	gulls U	مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
	beige U	رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
	gull U	مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
	beryllium U	فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
	grisaille U	نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
	grivet U	نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	grey scale U	سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
	karakul U	کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
	grey matter U	بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	anti- U	روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
	aliasing U	روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
	composite video U	واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	snowy U	سفید
	alabastrine U	سفید
	blank cheque U	چک سفید
	blank cheques U	چک سفید
	sow white U	سفید
	white tailed U	دم سفید
	minever U	خز سفید
	whiting U	گچ سفید
	hoary U	سفید
	silvery U	سفید
	whitest U	سفید
	white U	سفید
	whiter U	سفید
	blank check U	چک سفید
	chalking U	گل سفید
	chalks U	گل سفید
	shiro U	سفید
	snow-white U	سفید
	chalked U	گل سفید
	chalk U	گل سفید
	hoary headed U	مو سفید
	blankest U	سفید
	blank U	سفید
	miniver U	خز سفید
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	blae U	ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
	hoariness U	سفید مویی
	incandescent light U	نور سفید
	hoary headed U	ریش سفید
	white pepper U	فلفل سفید
	white oak U	بلوط سفید
	ice wool U	کرک سفید
	white noise U	نویز سفید
	tinplate U	اهن سفید
	garnished U	پارچه سفید
	white winged U	سفید بال
	kerosine U	نفت سفید
	galvanised U	سفید کردن
	galvanises U	سفید کردن
	garnishes U	پارچه سفید
	white phosphorous U	فسفر سفید
	white space U	فاصله سفید
	galvanising U	سفید کردن
	galvanizes U	سفید کردن
	white propaganda U	تبلیغات سفید
	galvanize U	سفید کردن
	white lead U	سفید اب شیخ
	white dwarf U	کوتوله سفید
	doyen U	ریش سفید
	hellebore U	خریق سفید
	wall eye U	چشم سفید