English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
phytobentos U گیاهان ته زی
flora U گیاهان
rampant vegetation U گیاهان انبوه
luxuriant vegetation U گیاهان انبوه
herbicidal U کشنده گیاهان
luxuriant vegetation U گیاهان فراوان
rampant vegetation U گیاهان فراوان
phytology U علم گیاهان
phytoplankton U گیاهان شناور
phanerogamia U گیاهان پیدازا
dicot U گیاهان دو لپه
potentilla U گیاهان پنجهای
herbaceous U گیاهان علفی
herbs U گیاهان [در عطاری]
halophytes U گیاهان شورپسند
rugger U گیاهان گل سرخ
cereal U گیاهان گندمی
cereals U گیاهان گندمی
dicotyledon U گیاهان دو لپه
dicotyledones U گیاهان دولپه
dicoty U گیاهان دو لپه
trashes U خاکروبه زوائد گیاهان
canopy U تاج پوشش گیاهان
antiplant agent U عامل ضد رویش گیاهان
greenery U گیاهان سبز گلخانه
trashed U خاکروبه زوائد گیاهان
understory vegetation U گیاهان زیر درختی
trash U خاکروبه زوائد گیاهان
herbs U شاخ وبرگ گیاهان
herb U شاخ وبرگ گیاهان
trashing U خاکروبه زوائد گیاهان
canopies U تاج پوشش گیاهان
chromogen U رنگ پذیری گیاهان
nurseryman U پرورنده گیاهان زارع
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
mold U قارچ انگلی گیاهان
loggerhead U گیاهان جنس قنطوریون
dead hedge U پرچین گیاهان خشک
herbist U فروشنده گیاهان طبی
herborist U فروشنده گیاهان طبی
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
halophytes U گیاهان شوری پذیر
magnolia U ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
magnolias U ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
fleabane U گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
indigofera U گیاهان نیل دارsnake
gypso halophytes U گیاهان شوراگچی شوراگچیان
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
hemp nettle U گیاهان جنس کله گربه
ratsbane U گیاهان سمی قاتل موش
defoliation U از بین بردن برگ گیاهان
cutin U پوشش خارجی بعضی گیاهان
hock U گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
gerbera U گیاهان سر بره وکلب جهنم
biota U زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
physic garden U باغ گیاهان طبی یا دارویی
slash and burn U بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
heterophyte U گیاه انگل گیاهان دیگر
vegetable kingdom U جهان گیاهان مولود نباتی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
grubbing U ریشه کنی گیاهان در زمین
guava U گیاهان و بتههای جنس psidium
guavas U گیاهان و بتههای جنس psidium
phytopathologic U وابسته به اسیب شناسی گیاهان
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
oligophagous U تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
lysimiter U دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
herbarium U مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
phytoplankton U زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
thremmatology U علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
planker U گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
green roof U [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
styloipodium U گرده بالای میوه گیاهان چتری
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
cankerworm U نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
snowbush U انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
ergotism U مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
hydroponics U رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
family U خانواده
gens U خانواده
families U خانواده
households U خانواده
household U خانواده
clans U خانواده
clan U خانواده
menage U خانواده
wife U خانواده
ilk U خانواده
kinnikinnic U برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
cutworm U کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
sere U تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
goodman U بزرگ خانواده
mustelidea U خانواده سمور
sheik U رئیس خانواده
font family U خانواده فونت
the girls U دخترهای یک خانواده
gas family U خانواده گاز
subfamily U خانواده فرعی
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
patriarchate U ریاست خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
patronymic family U خانواده پدرنامی
penates U خدایان خانواده
matronymic family U خانواده مادرنامی
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
member of a family U عضو خانواده
home visit U بازدید خانواده
type font U خانواده حروف
to maintain one's family U خانواده خود را
turnix U خانواده بلدرچین
turnicidae U خانواده بلدرچین
horseflesh U خانواده اسب
royalty U از خانواده سلطنتی
arachnida U خانواده کارتنه
batrachia U خانواده غوکان
royalties U از خانواده سلطنتی
matriarchs U رئیسه خانواده
apiaceae U خانواده چتریان
circuit family U خانواده مداری
citrus U خانواده مرکبات
clannishness U خانواده پرستی
clansman U عضو خانواده
computer family U خانواده کامپیوتر
matriarch U رئیسه خانواده
conjugal family U خانواده زن و شوهری
consanguine family U خانواده هم خون
sheiks U رئیس خانواده
actinide series U خانواده اکتینیدها
accipitres U خانواده لاشخوران
broken home U خانواده گسیخته
broken homes U خانواده گسیخته
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
patriarch U رئیس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
strips U موسس خانواده
familial U مربوط به خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
family planning U تنظیم خانواده
crustaceans U خانواده خرچنگ
crustacean U خانواده خرچنگ
sheikhs U رئیس خانواده
sheikh U رئیس خانواده
crustaceous U خانواده خرچنگ
family structure U ساخت خانواده
culex U خانواده پشه
culicidae U خانواده پشه
nation U خانواده طایفه
family expenditure U هزینه خانواده
family law U حقوق خانواده
extended family U خانواده گسترده
family budget U بودجه خانواده
nations U خانواده طایفه
crustacea U خانواده خرچنگ
ecomania U بیزاری از خانواده
family doctor U پزشک خانواده
family doctors U پزشک خانواده
family therapy U خانواده درمانی
cruciferae U خانواده چلیپاییان
family of computers U خانواده کامپیوترها
inulin U ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
family planning U برنامه ریزی خانواده
family man U مرد خانواده - دوست
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
salicaceous U وابسته به خانواده بید
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
mangroves U خانواده شاه پسند
viverrine U خانواده گربه زباد
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
family size U تعداد افراد خانواده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com