English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
somatic U جسمی
substantial U جسمی
corporals U جسمی
corporal U جسمی
carnal U جسمی
corporeal U جسمی
bodily pain U جسمی
superphysical U ابر جسمی
so matic U طبیعی جسمی
materials U کلی جسمی
material U کلی جسمی
physically handicapped U معلول جسمی
physical psychological U جسمی- روانی
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
secret U سر مجهول
fameless U مجهول
secrets U سر مجهول
unknown U مجهول
unbeknown U مجهول
unbeknownst U مجهول
unknowns U مجهول
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
the passive voice U فعل مجهول
identity of unknown U مجهول الهویه
unclear condition U شرط مجهول
the passive voive U بنا مجهول
the passive voive U فعل مجهول
unknown sample U نمونه مجهول
x ray U اشعه مجهول
xrays U اشعه مجهول
fameless U مجهول الهویه
ownership of unknown U مجهول المالک
of obscure birth U مجهول النسب
of unknown identity U مجهول الهویه
of unknown ownership U مجهول المالک
roentgen ray U اشعه مجهول
rontgen rays U پرتو مجهول
the passive voice U بنای مجهول
somatotype U نوع جسم ساختمان جسمی
transubstantiation U تبدیل جسمی بجسم دیگر
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
the colouring p of a substance U ماده رنگ دهنده جسمی
somatotypic U نوع جسم ساختمان جسمی
passiveness U فعل درحالت مجهول
person of unknown indentity U شخص مجهول الهویه
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
incognito U نا شناس مجهول الهویه
property with unknown owner U مال مجهول المالک
ignotum per igno tius U توضیح مجهول با چیزمجهول تر
property of unknown ownership U مال مجهول المالک
property of unknown ownership U اموال مجهول المالک
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
fabulous U افسانه وار مجهول
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
heredity U رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
deponont U در فاهر مجهول و در باطن معلوم
rontgenogram U عکسی که با پرتو مجهول بردارند
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
declination U فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
participles U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
participle U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
penance U تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
variable pitch U جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
anticathode U قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
quale U خاصیت
navigate U خاصیت
reflectiveness U خاصیت
propertyless U بی خاصیت
navigates U خاصیت
navigated U خاصیت
navigating U خاصیت
property U خاصیت
affection U خاصیت
virtues U خاصیت
virtue U خاصیت
inefficacious U بی خاصیت
the five predicables U خاصیت
neer do well or well U بی خاصیت
silkiness U خاصیت ابریشمی
sponginess U خاصیت اسفنجی
abnormalities U خاصیت غیرطبیعی
ductility U خاصیت کش امدن
abnormality U خاصیت غیرطبیعی
recursivity U خاصیت بازگشت
steeliness U خاصیت فولادی
quantification U تعیین خاصیت
flakiness U خاصیت فلسی
fattiness U خاصیت چربی
elasticity U خاصیت فنری
magnetism U خاصیت مغناطیسی
absorption property U خاصیت جذب
buoyancy U خاصیت شناوری
ductility U خاصیت انگمی
chemism U خاصیت شیمیایی
chalkiness U خاصیت تباشیری
adhesive property U خاصیت چسبندگی
carnosity U خاصیت گوشتی
alkalescence U خاصیت قلیایی
function U خاصیت وجودی
functioned U خاصیت وجودی
functions U خاصیت وجودی
fluffiness U خاصیت کرکی
fungosity U خاصیت قارچی
powderiness U خاصیت گردی
pitchiness U خاصیت زفتی
nature U نوع خاصیت
natures U نوع خاصیت
causality U خاصیت سببی
paramorphism U خاصیت دگردیسی
mealness U خاصیت اردی
nutritiveness U خاصیت غذایی
nutritiousness U خاصیت غذائی
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
milkiness U خاصیت شیری
mechanicalness U خاصیت مکانیکی
mealiness U خاصیت اردی
gumminess U خاصیت صمغی
glassiness U خاصیت شیشهای
gauziness U خاصیت گارسی
anti knock property U خاصیت ضدضربه
the virtue of drugs U خاصیت داروها
deactivating U بی خاصیت کردن
impoverish U بی خاصیت کردن
impoverished U بی خاصیت کردن
impoverishes U بی خاصیت کردن
extensive property U خاصیت مقداری
impoverishing U بی خاصیت کردن
deactivate U بی خاصیت کردن
deactivated U بی خاصیت کردن
deactivates U بی خاصیت کردن
astingency U خاصیت قبض
vitreosity U خاصیت شیشهای
unmake U از خاصیت انداختن
woodiness U خاصیت چوبی
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
erotization U خاصیت شهوانی یافتن
ductility U خاصیت فتیله شدن
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
isogametic U دارای خاصیت هم گامیتی
isogamous U دارای خاصیت هم گامیتی
osmosis U خاصیت نفوذ وحلول
vitality U قدرت یا خاصیت حیاتی
flexibility U خاصیت خمش پذیری
inductionless U بدون خاصیت القائی
prevenience U خاصیت جلوگیری کننده
elater U خاصیت انبساط و گسترش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com