English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 272 (8508 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ordinate U حور افقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
row U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
menu U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
title U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
horizontal U افقی
horizontal U سطح افقی
bar U چوب افقی بالای مانع
bar U میله افقی در پرش
bars U چوب افقی بالای مانع
bars U میله افقی در پرش
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
bump U حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
girder U تیر افقی شاه تیر
girders U تیر افقی شاه تیر
boom U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
booms U تیر افقی وصل به بادبان
ledger U تیر افقی جلو چوبست
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
yard U بازوی افقی دکل ناو
yards U بازوی افقی دکل ناو
distortion U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
distortions U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
straight U افقی بطورسرراست
straighter U افقی بطورسرراست
straightest U افقی بطورسرراست
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
elevator U مکان افقی متحرک
elevators U مکان افقی متحرک
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
leveling U میزان کردن افقی کردن
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
surge U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
surges U حرکات افقی اب دریا
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
pan U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan- U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
level U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
twist U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twists U دوران حول محور افقی پیچش
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
lateral U افقی
lateral U واقع درخط افقی
Other Matches
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
laterad U افقی
jack arch U طاق افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal section U برش افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
horizontal taping U مساحی افقی
transom U الت افقی
landscape orientation U تمایل افقی
plain coordinates U مختصات افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
putlog or lock U تیر افقی
rhumb U دایره افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontally U بطور افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal growth U رشد افقی
cross beam U تیر افقی
cross head U تیر افقی
cross hatch U هاشور افقی
crosscut saw U اره افقی بر
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
tier U ردیف افقی
tiers U ردیف افقی
horizontal plane U صفحه افقی
abscissa U بعد افقی
abscissa U محور افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
transom U وادار افقی
horizontal hook U قلاب افقی
cross level U افقی کردن
yardarm U بازوی افقی
trunnion U مفصل افقی
trunnion U پاشنه افقی
brise-soleil U پرده افقی
brise-soleil U کرکره افقی
cross-beam U تیر افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
x axis U بردار افقی گراف
x plates U صفحات انحراف افقی
X coordinate U مختصات بردار افقی
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
crossbar U تیرک افقی دروازه
crossbars U تیرک افقی دروازه
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
common roof U تیرچه افقی خرپا
cross level U حباب تراز افقی
cross grinder U شاه تیر افقی
breastsummer U تیر افقی سردر
boom U ستون افقی [کشتی]
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار افقی [قالی]
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
advection U جابجایی افقی هوا
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
laterad U واقع درخط افقی
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
spar U ستون افقی [کشتی]
roof tree U کش دیرک افقی چادر
transom U الت افقی کمرکش
transverse abduction U دور کردن افقی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
wale U تیر افقی انتخاب کردن
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
crossbar U چوب افقی بالای مانع
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
axis U برای مختصات افقی در گراف
crossbars U چوب افقی بالای مانع
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
pull shot U ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
oblique weir U در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
keystone distortion U تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
azimuth U قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
rigging position U وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
non tilting mixer U بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
azimuth U زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
post and rail U مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
carpet loom U دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
rectification U تصویر کردن یک عکس مورب هوایی روی یک سطح افقی راست کردن عکس
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com