Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blank endorsement
U
حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
advice note
U
حواله پیش پرداخت
payable to order
U
قابل پرداخت به حواله کرد
divided warrant
U
حواله پرداخت سود سهام
presentment
U
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
uncoditioned
U
قیدنشده
order
U
حواله کرد حواله کردن دستور
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
retour sans protet
U
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
malleable
U
نرم وقابل انعطاف
soft
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
smooth
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
sense datum
U
امر محسوس وقابل تحلیل
star turn
U
موضوع مهم وقابل توجه
losse jointed
U
دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
semirigid
U
دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
predigest
U
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
owners
U
دارنده
owner
U
دارنده
holders
U
دارنده
holder
U
دارنده
tare and tret
U
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
holder
U
نگاه دارنده
licensees
U
دارنده مجوز
holders
U
نگاه دارنده
termor
U
دارنده حق عمری
licensee
U
دارنده مجوز
licensee
U
دارنده پروانه
holder
U
دارنده برات
licensees
U
دارنده پروانه
promulgation
U
اعلام دارنده
enactive
U
مقرر دارنده
stater
U
افهار دارنده
bid holder
U
دارنده ضمانتنامه
interdictive
U
باز دارنده
bona fide holder
U
دارنده مجاز
This page owner
U
دارنده این برگه
licencee
U
دارنده پروانه
termor
U
دارنده حق رقبی
licencee
U
دارنده جواز
vociferator
U
اعلام دارنده
holders
U
دارنده برات
upholders
U
نگاه دارنده
upholder
U
نگاه دارنده
promulgator
U
اعلام دارنده
policy holder
U
دارنده بیمه
licentiate
U
دارنده پروانه
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
world record holder
U
دارنده رکورد جهانی
letterman
U
دارنده معرفی نامه
strait jackets
U
روپوش باز دارنده
having
U
بدست اوردن دارنده
title
U
دارنده عنوان قهرمانی
key concrete
U
بتن نگاه دارنده
policy holder
U
دارنده بیمه نامه
loan holder
U
دارنده سهام وام
strait jacket
U
روپوش باز دارنده
titles
U
دارنده عنوان قهرمانی
stabilisers
U
ثابت نگه دارنده
stabilizer
U
ثابت نگه دارنده
have
U
بدست اوردن دارنده
annuitant
U
دریافت دارنده مقرری سالانه
premonitory
U
تحذیر کننده برحذر دارنده
fund holder
U
دارنده سهام قرضه دولتی
celebrator
U
نگاه دارنده جشن و عید
mealy mouthed
U
دریغ دارنده ازراست گویی
licensees
U
صاحب جواز دارنده پروانه
mealy-mouthed
U
دریغ دارنده ازراست گویی
incarcerator
U
توقیف کننده نگاه دارنده
licensee
U
صاحب جواز دارنده پروانه
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
rentlen
U
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
irredeemable paper money
U
پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
bondholder
U
دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
high goal polo
U
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
drafted
U
حواله
warranting
U
حواله
draft
U
حواله
warrants
U
حواله
drafts
U
حواله
cheques
U
حواله
order
U
حواله
trasfer
U
حواله
warrant
U
حواله
transfers
U
حواله
assignment
U
حواله
cheque
U
حواله
money order
U
حواله
money orders
U
حواله
bill
U
حواله
bills
U
حواله
transfer
U
حواله
warranted
U
حواله
transferring
U
حواله
assignments
U
حواله
drafts
U
حواله برات
drawer
U
حواله دهنده
assigning
U
حواله کردن
indorsation
U
حواله کردن
drawers
U
حواله دهنده
acceptance
U
قبولی حواله
delivery order
U
حواله تحویل
acceptances
U
قبولی حواله
delegant
U
حواله دهنده
delivery note
U
حواله تحویل
endorser
U
حواله دهنده
draw a cheque for
U
حواله کردن
assigns
U
حواله گیر
debenture
U
حواله دولتی
assigns
U
حواله کردن
assigning
U
حواله گیر
assigned
U
حواله کردن
assignor
U
حواله دهنده
to the order of
U
به حواله کرد
assign
U
حواله گیر
post office order
U
چک یا حواله پستی
money order
U
حواله پولی
transference
U
تحویل حواله
money orders
U
حواله پول
money orders
U
حواله پولی
assigned
U
حواله گیر
make a draft for
U
حواله کردن
transfer of obligation
U
حواله مدنی
assign
U
حواله کردن
money order
U
حواله پول
assigner
U
حواله دهنده
bank draft
U
حواله بانکی
bank bill
U
حواله بانکی
post order
U
حواله پستی
pay voucher
U
حواله حقوقی
drafted
U
حواله برات
draft
U
حواله برات
back order release
U
حواله الف
order cheque
U
چک به حواله کرد
sight draft
U
برات یا حواله دیداری
overdraft
U
حواله بی محل یا بی اعتبار
overdraft
U
حواله زیادتر از اعتبار
money order
U
حواله پستی وتلگرافی
assignment
U
حواله کردن مامورکردن
overdrafts
U
حواله زیادتر از اعتبار
assignments
U
حواله کردن مامورکردن
warrant to bearer
U
به حواله کرد حامل
devisee
U
ذینفع حواله ارزی
overdrafts
U
حواله بی محل یا بی اعتبار
foreign bill
U
حواله ارز خارجی
warrent
U
حواله وسیله تضمین
money orders
U
حواله پستی وتلگرافی
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
cashing
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cash
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
overdraw
U
بیش از اعتبار حواله یا چک دادن
bill of exchange
U
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
accepting bank
U
بانک پذیرنده حواله یابرات
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
endorsements
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
endorsement
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
overdraw
U
بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
share holder
U
دارنده سهام صاحب سهام
whiting
U
گچ سفید
white tailed
U
دم سفید
blank
U
سفید
blankest
U
سفید
blank check
U
چک سفید
chalks
U
گل سفید
whitest
U
سفید
shiro
U
سفید
whiter
U
سفید
white
U
سفید
chalk
U
گل سفید
chalked
U
گل سفید
blank cheques
U
چک سفید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com