English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
spanning tree U روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. U معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> U کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
he is second to none U دومی ندارد بالادست ندارد
areolar U حلقهای
gyrating U حلقهای
armillary U حلقهای
gyrates U حلقهای
cricoid U حلقهای
gyrated U حلقهای
gyrate U حلقهای
annular U حلقهای
ring cartilage U حلقهای
ring tailed U دم حلقهای
parrel U طناب حلقهای
closed chain U زنجیر حلقهای
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
quasi cyclic U شبه حلقهای
metamerism U تشکیل حلقهای
bicyclo compound U ترکیب دو حلقهای
ring structure U ساختار حلقهای
ring network U شبکه حلقهای
ring counter U شمارنده حلقهای
cyclic admittance U گذرایی حلقهای
bicyclic compound U ترکیب دو حلقهای
loop antenna U انتن حلقهای
girdles U حلقهای بریدن
cyclic impedance U ناگذرایی حلقهای
cyclic compound U ترکیب حلقهای
girdling U حلقهای بریدن
cyc;ization U حلقهای شدن
girdle U حلقهای بریدن
extracyclic U برون حلقهای
cyclic reactance U راکتانس حلقهای
loop sling U بند حلقهای
loop structure U ساختار حلقهای
cycloalkanes U الکانهای حلقهای
girdled U حلقهای بریدن
ring shift U تغییر مکان حلقهای
macrocyclic musks U مشکهای درشت حلقهای
macrocyclic effect U اثر درشت حلقهای
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
multireel file U پرونده چند حلقهای
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
fused ring system U سیستم حلقهای جوش خورده
inner loop U حلقهای درون حلقه دیگر
key-rings U حلقهای که بدان کلید می اویزند
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
key-ring U حلقهای که بدان کلید می اویزند
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
nose ring U حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic U کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
ringthe bull U بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
message U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
vorticel U جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
counter U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
countering U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
messages U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
countered U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
self- U حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
emissions U خروج
emission U خروج
egress U خروج
leakage or breakage U خروج
prolapsus U خروج
egression U خروج
emersion U خروج
outgo U خروج
exhaust U خروج
exhausts U خروج
exodus U خروج
propulsion U خروج
exit U خروج
exits U خروج
light spill U خروج نور
order off U حکم خروج
spurt U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
dump valve U شیر خروج
prolapse of the uterus U خروج سیبک
spurts U خروج ناگهانی
ejaculate U خروج منی
ejaculated U خروج منی
log out U خروج از سیستم
out flow of capital U خروج سرمایه
capital outflow U خروج سرمایه
log off U خروج از سیستم
blow out U خروج ناگهانی
debouch U راه خروج
debouchment U خروج ازتنگنا
angle of emergence U زاویه خروج
defecation U خروج مدفوع
logout U خروج از سیستم
ejaculating U خروج منی
ejaculates U خروج منی
work function U انرژی خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
electron affinity U انرژی خروج
emergency exit U خروج اضطراری
exhaust valve U شیر خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
exeat U اجازهء خروج
spermatism U خروج منی
exit point U نقطه خروج
outage U راه خروج
order off the field U حکم خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
eccentricities U خروج از مرکز
outlets U مجرای خروج
emissions U صدور خروج
outlet U مجرای خروج
eccentricity U خروج از مرکزیت
eccentricity U خروج از مرکز
emission U صدور خروج
transpiration U خروج نفوذ
ingress and egress U دخول و خروج
outages U راه خروج
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
exophthalmos U خروج تخم چشم
steam tight U مانع خروج بخار
fifo U خروج به ترتیب ورود
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
gas tight U مانع خروج گاز
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhaust U تخلیه کردن خروج
out flow of labor U خروج نیروی کار
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
exhaust U خروج گاز یابخار
outer work function U انرژی خروج بیرونی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
shell U برنامه خروج موقت
inner work function U انرژی خروج درونی
shelling U برنامه خروج موقت
shells U برنامه خروج موقت
exhausts U خروج گاز یابخار
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
obturator U الات مانع خروج گاز
gangway U محل ورود و خروج از ناو
gangways U محل ورود و خروج از ناو
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
commutator U سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
do while U یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
net ball U یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
flying head U نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
there is no limit to it U حد ندارد
there is no style about her U ندارد
he is not of that stamp U را ندارد
flicker free U ی ندارد
it does not weigh with me U ندارد
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
it does not matter U اهمیت ندارد
he hasno notion of going U سر رفتن ندارد
he is out of huomor U دماغ ندارد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com