English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tin U حلبی
tins U حلبی
sheet metal U حلبی
tin plate U حلبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tinner's snip U حلبی بر
cans U : حلبی
canning U : حلبی
can U : حلبی
tincan U قوطی حلبی
tinman U حلبی ساز
tin smith U حلبی ساز
tinplate U ورق حلبی
tinsmith U حلبی ساز
tinware U حلبی الات
tinware U فروف حلبی
tinny U حلبی ساز
cans U قوطی حلبی
metal worker U حلبی ساز
sheet metal work U حلبی سازی
sheet metal worker U حلبی ساز
can U قوطی حلبی
tins U با حلبی پوشاندن
swaging machine U حلبی خمکن
canning U قوطی حلبی
tin U با حلبی پوشاندن
tinner U حلبی ساز
tin U باقلع یا حلبی پوشاندن
tins U باقلع یا حلبی پوشاندن
automatic flanging machine U ماشین خم حلبی سازی
tole U حلبی منقوش وجلادار
canikin U فرف حلبی کوچک
tinkerer U وصله زن حلبی ساز
tin-plated tails U سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
tinfoil U حلبی ورقه نازک قلعی
cannikin U فرف حلبی کوچک ابخوری
tinplate U با قلع پوشاندن حلبی کردن
the fish smacks of the tin U ماهی بوی حلبی را برداشته است
the ridge of a roof U حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
springer U قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
that fruit packs easily U ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com