English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
immiscible solvent U حلال امتزاج ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immiscible U امتزاج ناپذیر
cosolvent U روغن شبه حلال شبه حلال
syntheses U امتزاج
merger U امتزاج
mergers U امتزاج
intermixture U امتزاج
alloyage U امتزاج
fusion U امتزاج
blending U امتزاج
mixture U امتزاج
mixtures U امتزاج
fusions U امتزاج
synthesis U امتزاج
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
immiscibility U امتزاج ناپذیری
amalgamation U امتزاج ملقمه
miscibility U امتزاج پذیری
miscible U امتزاج پذیر
immixture U اختلاط و امتزاج
alligation U قائده اختلاط و امتزاج
dissolving <adj.> U حلال
peel U حلال
thinner U حلال
licit U حلال
peels U حلال
permitted U حلال
solvent <adj.> U حلال
kosher U حلال
lawful U حلال
resolvent <adj.> U حلال
solvents U حلال
legitimate U حلال زاده
legitimating U حلال زاده
amphoteric solvent U حلال امفوتری
lawful U حلال داتایی
solvent phase U فاز حلال
solvated U حلال پوشیده
legitimates U حلال زاده
legit U حلال مشروع
legitimated U حلال زاده
nonpolar solvent U حلال ناقطبی
polar solvent U حلال قطبی
acid solvent U حلال اسیدی
fair trade U کسب حلال
amphoteric solvent U حلال دوخصلتی
amphiprotic solvent U حلال امفوتری
aprotic solvent U حلال بی پروتون
born in lawful wedding U حلال زاده
co solvent U کمک حلال
amphiprotic solvent U حلال دوخصلتی
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
solvated proton U پروتون حلال پوشیده
speak of the devil and he appears <idiom> U حلال زاده بودن
lyophobic colloid U کلویید حلال گریز
lyophilic colloid U کلویید حلال دوست
to turn an houest U پول حلال دراوردن
nonqaueous solvent U حلال غیر ابی
extraction solvent U حلال استخراج کننده
non-alcoholic beer U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
near beer [American] U آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
true born U حلال زاده اصیل اصل
varsol U حلال نفتی شبیه نفتا
chlorinated hydrocarbon U ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
couplement U عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
waterproof U نم ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
inappeasable U ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
immiscible U امیزش ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
intangibly U بطورلمس ناپذیر
insusceptible U تایید ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
irrecoverably U بطوراصلاح ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
infallible U لغزش ناپذیر
ineluctable U چاره ناپذیر
unavoidable U اجتناب ناپذیر
unbearable U تحمل ناپذیر
unbearably U تحمل ناپذیر
disconsolate U تسلی ناپذیر
inevitable U اجتناب ناپذیر
irreconcilable U اشتی ناپذیر
irreconcilable U وفق ناپذیر
irreversible U بازگشت ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
inaccessible U دسترسی ناپذیر
irrevocably U بطورفسخ ناپذیر
inscrutable U نفوذ ناپذیر
insoluble U انحلال ناپذیر
inalienable U بیع ناپذیر
interminable U پایان ناپذیر
inseparable U تفکیک ناپذیر
intangible U لمس ناپذیر
unalterable U تغییر ناپذیر
inaccessible U ارتباط ناپذیر
invariable U تغییر ناپذیر
immutable U تغییر ناپذیر
unexceptionable U استثناء ناپذیر
unanswerable U جواب ناپذیر
unanswerable U تکذیب ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
overpowering U مقاومت ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com