Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maritime law
U
حقوق دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay
U
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
U
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty
U
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
civil
U
حقوق
pay
U
حقوق
paying
U
حقوق
pays
U
حقوق
pay check
U
چک حقوق
salary
U
حقوق
jus
U
حقوق
law
U
حقوق
laws
U
حق حقوق
stipends
U
حقوق
laws
U
حقوق
stipend
U
حقوق
rights
U
حقوق
jurisprudence
U
حقوق
duties
U
حقوق
salaries
U
حقوق
law
U
حق حقوق
money list
U
لیست حقوق
sources law
U
منابع حقوق
common-law
U
حقوق غیرمدون
statutory
U
حقوق مدون
breach right
U
تجاوز به حقوق
substantive law
U
حقوق ذاتی
basic pay
U
اصل حقوق
civil law
U
حقوق مدنی
civil rights
U
حقوق اجتماعی
basic pay
U
حقوق اصلی
natural law
U
حقوق طبیعی
municipal law
U
حقوق داخلی
pay roll
U
لیست حقوق
common-law
U
حقوق عرفی
jurisprudence
U
حقوق الهی
jurisprudence
U
فلسفه حقوق
child law
U
حقوق کودک
salaried
U
دارای حقوق
matrimonial rights
U
حقوق زناشویی
salaried
U
حقوق بگیر
money income
U
مزد و حقوق
enfranchisement
U
اعطای حقوق
pension
U
حقوق بازشنستگی
pensions
U
حقوق بازشنستگی
civil low
U
حقوق مدنی
business law
U
حقوق تجارت
common law
U
حقوق عرفی
wage earners
U
حقوق بگیران
common law
U
حقوق غیرمدون
civi law
U
حقوق مدنی
due
U
سر رسد حقوق
property rights
U
حقوق مالکیت
personal right
U
حقوق فردی
woman's rights
U
حقوق نسوان
written laws
U
حقوق مدون
take-home pay
U
حقوق خالص
law
U
علم حقوق
pay order
U
سندپرداخت حقوق
laws
U
حقوق عدالت
laws
U
علم حقوق
personal right
U
حقوق شخصی
philosophy of law
U
فلسفه حقوق
theory of law
U
فلسفه حقوق
private law
U
حقوق خصوصی
preventive justice
U
حقوق تامینی
public law
U
حقوق عمومی
political rights
U
حقوق سیاسی
wage bill
U
لیست حقوق
law
U
حقوق عدالت
vindication of rights
U
استیفای حقوق
quayage
U
حقوق بندری
annuitant
U
حقوق بگیر
penal code
U
حقوق جزا
civil rights
U
حقوق مدنی
customs dutios
U
حقوق گمرکی
rights of throne
U
حقوق سلطنت
penal codes
U
حقوق جزا
salary increase
U
افزایش حقوق
salary increase
U
اضافه حقوق
retiring pension
U
حقوق بازنشستگی
retired pay
U
حقوق بازنشستگی
administrative law
U
حقوق اداری
underpay
U
کم حقوق دادن
regular salary
U
حقوق دائمی
old age pension
U
حقوق بازنشستگی
regular salary
U
حقوق ثابت
islamic law
U
حقوق اسلامی
commercial law
U
حقوق تجارت
import charge
U
حقوق واردات
salary
U
حقوق دادن
salaries
U
حقوق دادن
export charge
U
حقوق صادرات
export tariff
U
حقوق صادرات
labour law
U
حقوق کار
l.l.d
U
دکتر در حقوق
keelage
U
حقوق بندری
vindication
U
استیفای حقوق
law faculty
U
دانشکده حقوق
payroll
U
لیست حقوق
bill of rights
U
اعلامیه حقوق
law merchant
U
حقوق تجارت
equity
U
تساوی حقوق
equities
U
تساوی حقوق
customs duties
U
حقوق گمرکی
import tariff
U
حقوق واردات
barristers
U
حقوق دان
barrister
U
حقوق دان
export duty
U
حقوق صادرات
emolument
U
معونت حقوق
faculty of law
U
دانشکده حقوق
jus gentium
U
حقوق ملتها
jus cipile
U
حقوق مدنی رم
compensations
U
حقوق و مزد
compensation
U
حقوق و مزد
accession
U
الحاق حقوق
gentleman of the long robe
U
حقوق دان
gentlemen of the robe
U
حقوق دانها
harbour dues
U
حقوق بندر
half pay
U
حقوق ناتمام
full pay
U
حقوق تمام
jus cipile
U
حقوق مدنی
jurisprudent
U
حقوق دان
jurisconsult
U
حقوق دان
family law
U
حقوق خانواده
indisputable rights
U
حقوق ثابته
indefeasible rights
U
حقوق پا برجا
import duty
U
حقوق واردات
foreign law
U
حقوق خارجی
emoluments
U
معونت حقوق
custom duties
U
حقوق گمرکی
customs tariff
U
حقوق گمرکی
leave with pay
U
مرخصی با حقوق
school of law
U
دانشکده حقوق
detention of pay
U
ضبط حقوق
lawfaculty
U
دانشکده حقوق
criminal low
U
حقوق جنایی
stipendiaries
U
حقوق بگیر
criminal law
U
حقوق جزا
constitutional law
U
حقوق اساسی
criminal low
U
حقوق جزا
droppage
U
کسر حقوق
stipendiary
U
حقوق بگیر
He was put on trial.
U
او محاکمه شد.
[حقوق]
conjugal rights
U
حقوق زوجیت
human rights
U
حقوق بشر
law of obligations
U
حقوق تعهدات
customs duty
U
حقوق گمرکی
comparative low
U
حقوق تطبیقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com