English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
windproof U مقاوم در مقابل باد
hardened site U پایگاه مقاوم
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing U لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
tolerant U مقاوم
resistant U مقاوم
resisters U مقاوم
resister U مقاوم
resistors U مقاوم
plasma plating U مقاوم
renitent U مقاوم
resistor U مقاوم
refractory U مقاوم
rigid cores U هستههای مقاوم
forcing cone U مخروط مقاوم
moment of resistence U لنگر مقاوم
stand up <idiom> U مقاوم بودن
adamant U مقاوم یکدنده
adamantly U مقاوم یکدنده
water resistant U مقاوم در برابر اب
counterpoise U نیروی مقاوم
resistive force U نیروی مقاوم
weatherproof U مقاوم در برابرهوا
stabile U مقاوم در برابرگرما
resisting moment U لنگر مقاوم
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
heat resisting steels U فولادهای مقاوم حرارتی
passive earth pressure U فشار مقاوم خاک
passive earth pressure U رانش مقاوم خاک
creep resistant U مقاوم در برابر خزش
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
wear resistant U مقاوم در بربر سائیدگی
resistance to failure U مقاوم در برابر ترک
drag force U نیروی مقاوم حرکت
lightfast U مقاوم در برابر نور
swelling resistant U مقاوم در برابر تورم
resistance to cracking U مقاوم در برابر شکستگی
internal resisting moment U لنگر مقاوم درونی
resistance to tempering U مقاوم در برابر بازپخت
thermistor U الت مقاوم درمقابل برق
fracture proof U مقاوم در برابر شکستگی نشکن
stainless steel U فولاد مقاوم در برابر خوردگی
resistance to corrosion U مقاوم در برابر زنگ زدگی
resistance to plastic deformation U مقاوم در برابر تغییر شکل
defendant U مقاوم درمقابل زور و فشار
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
acid resistant U ماده مقاوم در برابر اسید
deadman U پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resister U اسباب مقاوم دربرابر برق
defendants U مقاوم درمقابل زور و فشار
resisters U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistor U اسباب مقاوم دربرابر برق
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
resistors U اسباب مقاوم دربرابر برق
phosphate esters U مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
acid fast U مقاوم در برابر رنگ بری اسید
resistance to deflaction U مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
immune U مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
cylinder liner U رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist U روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
accelerators U ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
bleakest U بی حفاظ
awning U حفاظ
umbrella U حفاظ
coverings U حفاظ
cover U حفاظ
safeguard U حفاظ
bleakly U بی حفاظ
disposed U بی حفاظ
shelterless U بی حفاظ
shelters U حفاظ
unsheltered <adj.> U بی حفاظ
mantelet U حفاظ
covers U حفاظ
shelter U حفاظ
sheltered U حفاظ
sconce U حفاظ
safeguarding U حفاظ
safeguarded U حفاظ
safeguards U حفاظ
bleaker U بی حفاظ
awnings U حفاظ
protected U در حفاظ
bleak U بی حفاظ
umbrellas U حفاظ
sheltering U حفاظ
coverture U حفاظ
sight defilade U حفاظ مگسک
magnetic shield U حفاظ مغناطیسی
shielding U حفاظ کشیدن
metal conduit U لوله حفاظ
overhead cover U حفاظ بالای سر
expose U بی حفاظ گذاردن
protective cover U روپوش حفاظ
take cover U حفاظ گرفتن
protective plating U حفاظ فلزی
snow fence U حفاظ برف
guardrail U سیم حفاظ
defilade U حفاظ مانع
hangar U پناهنگاه حفاظ
fender U نرده حفاظ
hangars U پناهنگاه حفاظ
exposing U بی حفاظ گذاردن
soft missile base U سکوی بی حفاظ
biological shield U حفاظ زیستی
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
magnet keeper U حفاظ اهنربا
spillway apron U فرش حفاظ
shelterer U دارای حفاظ
exposes U بی حفاظ گذاردن
heat shield U حفاظ حرارتی
dunnage U حفاظ کالاها
conduit U لوله حفاظ
conduits U لوله حفاظ
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
shelling U عامل محافظ حفاظ
conduit bushing adapter U تبدیل لوله حفاظ
screened U دیوار تخته حفاظ
facadism U حفاظ جلو ساختمان
conduit elbow U زانویی لوله حفاظ
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
fiber conduit U لوله حفاظ فیبری
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
rigid metal conduit U لوله حفاظ سخت
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
conduit bushing U بوش لوله حفاظ
scabbards U حفاظ غلاف کردن
scabbard U حفاظ غلاف کردن
screens U دیوار تخته حفاظ
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
screen U دیوار تخته حفاظ
hull down U بدنه پشت حفاظ
hang up <idiom> U حفاظ ،محکم کردن
shields U حفاظ پوشش محافظ
goggles U عینک حفاظ دار
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
magnetic screening effect U اثر حفاظ مغناطیسی
shield U حفاظ پوشش محافظ
shield U حفاظ پیدا کردن
shell U عامل محافظ حفاظ
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
shields U حفاظ پیدا کردن
shells U عامل محافظ حفاظ
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com