English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overhead cover U حفاظ بالای سر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
bleakly U بی حفاظ
bleakest U بی حفاظ
disposed U بی حفاظ
shelter U حفاظ
sheltered U حفاظ
shelters U حفاظ
covers U حفاظ
coverings U حفاظ
cover U حفاظ
bleaker U بی حفاظ
bleak U بی حفاظ
sheltering U حفاظ
protected U در حفاظ
safeguarding U حفاظ
safeguarded U حفاظ
safeguard U حفاظ
shelterless U بی حفاظ
awnings U حفاظ
mantelet U حفاظ
coverture U حفاظ
awning U حفاظ
sconce U حفاظ
safeguards U حفاظ
umbrella U حفاظ
umbrellas U حفاظ
unsheltered <adj.> U بی حفاظ
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
fender U نرده حفاظ
metal conduit U لوله حفاظ
defilade U حفاظ مانع
dunnage U حفاظ کالاها
exposing U بی حفاظ گذاردن
exposes U بی حفاظ گذاردن
shelterer U دارای حفاظ
heat shield U حفاظ حرارتی
magnetic shield U حفاظ مغناطیسی
sight defilade U حفاظ مگسک
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
shielding U حفاظ کشیدن
snow fence U حفاظ برف
spillway apron U فرش حفاظ
magnet keeper U حفاظ اهنربا
take cover U حفاظ گرفتن
guardrail U سیم حفاظ
expose U بی حفاظ گذاردن
biological shield U حفاظ زیستی
soft missile base U سکوی بی حفاظ
protective cover U روپوش حفاظ
hangar U پناهنگاه حفاظ
conduits U لوله حفاظ
conduit U لوله حفاظ
hangars U پناهنگاه حفاظ
protective plating U حفاظ فلزی
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
screened U دیوار تخته حفاظ
scabbard U حفاظ غلاف کردن
scabbards U حفاظ غلاف کردن
screens U دیوار تخته حفاظ
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
goggles U عینک حفاظ دار
magnetic screening effect U اثر حفاظ مغناطیسی
screen U دیوار تخته حفاظ
shelling U عامل محافظ حفاظ
shells U عامل محافظ حفاظ
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
conduit elbow U زانویی لوله حفاظ
shield U حفاظ پوشش محافظ
fiber conduit U لوله حفاظ فیبری
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
rigid metal conduit U لوله حفاظ سخت
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
shell U عامل محافظ حفاظ
conduit bushing adapter U تبدیل لوله حفاظ
conduit bushing U بوش لوله حفاظ
hull down U بدنه پشت حفاظ
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
shield U حفاظ پیدا کردن
shields U حفاظ پیدا کردن
hang up <idiom> U حفاظ ،محکم کردن
facadism U حفاظ جلو ساختمان
shields U حفاظ پوشش محافظ
protected U در پشت حفاظ دارای جان پناه
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
instrument for electrostatic screening U دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument with magnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
haul defilade U تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
above U بالای
atop of U در بالای
atop of U بالای
at the top of U در بالای
overhead U بالای سر
overhead U در بالای سر
above U بالای سر
into the bargain U بالای ان
upping U بالای
outreach U بالای سر
upped U بالای
oer U بالای
over- U بالای
over- U بالای سر
over U بالای سر
over U بالای
up U بالای
over the horizon U از بالای افق
over the horizon U بالای افق
oer U بالای سر روی سر
plunging fire U اتش بالای سر
ridge tree U کش بالای شیروانی
ridge piece U کش بالای شیروانی
uptown U بالای شهر
knap U بالای تپه
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
in U بالای روی
in- U بالای روی
above the earth U بالای زمین
fanlights U پنجره بالای در
crow's nest U بالای بلندی
on U بالای در باره
ridge pole U کش بالای شیروانی
fanlight U پنجره بالای در
aloft U در بالای زمین
mean high water U اب بالای میانگین
fan light U پنجره بالای در
overhead forehand U فورهند از بالای سر
rooftop U بالای بام
mantel board U در بالای بخاری
overhead backhand U بک هند از بالای سر
rooftops U بالای بام
crowns U بالای هرچیزی
roof tree U کش بالای شیروانی
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
overhead stroke U ضربه از بالای سر
crown U بالای هرچیزی
run over <idiom> U حرکت از بالای
upstream U بالای رودخانه
up the street U بالای خیابان
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
overwrite U بالای محلی نوشتن
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
bartizan U کنگره بالای برج
aboveground U در بالای سطح زمین
trucked U کلاهک بالای دکل
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
truck U کلاهک بالای دکل
chimney-head U [بالای دودکش کوره ای]
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
trucking U کلاهک بالای دکل
on station U پروازهواپیما بالای هدف
high rate of interest U نرخ بالای بهره
headlines U در بالای صفحه ریسمان
headline U در بالای صفحه ریسمان
referees U داور بالای والیبال
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
aloft U سطوح بالا در بالای
trucks U کلاهک بالای دکل
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
pulpit U بالای منبر رفتن
refereeing U داور بالای والیبال
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
penthouse U اطاقک بالای بام
tree house U خانه بالای درخت
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
superlunary U واقع بر بالای ماه
refereed U داور بالای والیبال
head water U بالای رودخانه بالارود
referee U داور بالای والیبال
rain water head U طشتک بالای ناودان
penthouses U اطاقک بالای بام
pulpits U بالای منبر رفتن
dome light U چراغ بالای طاق خودرو
high beam U نور بالای چراغ اتومبیل
on station U اماده باش بالای هدف
foretoppsail U بادبان بالای شراع صدر
choir-loft U [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
fleche U میل بالای مناره مارپیچ
cimborio U [برجک نورگیر بالای بام]
lunette U نعل اسب پنجره بالای در
high frequency region of a spectrum U ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
Hertfordshire spike U [میل بالای مناره مارپیچ]
epigastrium U فوق المعده بالای شکم
to crset a hill U به بالای تپه ایی رسیدن
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
top U ضربه به بالای توپ بیلیارد
tapes U نوار پهن بالای تور
taped U نوار پهن بالای تور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com