English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vector calculus U حساب برداری [ریاضی]
vector analysis [vector calculus] U حساب برداری [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckoned U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
capitalized expense U هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
equity accounts حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
overdrawn account U حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance U تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
To bring someone to account. کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckoning U تصفیه حساب صورت حساب
reckonings U تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements U حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
check register U بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
account U حساب صورت حساب
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
no year oppropriation U حساب تامین اعتبار باز حساب باز
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
he calcn lates with a U اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors U برداری
embodiment U در برداری
decerebration U مخ برداری
vector U برداری
footstep U گام برداری
deafferentation U اوران برداری
stripping U قالب برداری
decerebellation U مخچه برداری
gyrectomy U شکنج برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
denervation U عصب برداری
footsteps U گام برداری
surveyed U نقشه برداری
surveys U نقشه برداری
sampling U نمونه برداری
listings U سیاهه برداری
listing U سیاهه برداری
samplery U نمونه برداری
land surveying U نقشه برداری
enervation U عصب برداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
swindle U کلاه برداری
decoding U رمز برداری
swindled U کلاه برداری
duplicating U نسخه برداری
swindles U کلاه برداری
duplicated U نسخه برداری
duplicate U نسخه برداری
surveying U نقشه برداری
insurability U بیمه برداری
extirpation U اندام برداری
operation U بهره برداری
lobectomy U قطعه برداری
utilization U بهره برداری
duplicates U نسخه برداری
subordination U فرمان برداری
gaud U کلاه برداری
duplication U نسخه برداری
i know him by his step U از گام برداری
ingathering U خرمن برداری
vector power U توان برداری
vector analysis U تحلیل برداری
usage U بهره برداری
using U بهره برداری
weight lifting U وزنه برداری
utilisation [British] U بهره برداری
usages U بهره برداری ها
utilizations U بهره برداری ها
rip-off U کلاه برداری
rip-offs U کلاه برداری
resultant U جمع برداری
topography U نقشه برداری
vector field U میدان برداری
exploitation U بهره برداری
vector display U نمایش برداری
exploitation [utilization] U بهره برداری
vector pair U زوج برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector product U حاصلضرب برداری
ovariectomy U تخمدان برداری
removal of chips U براده برداری
arrow diagram U نمودار برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector diagram U نمودار برداری
vector quantity U کمیت برداری
cannibalization U قطعه برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
vectorical angle U زاویه برداری
photogeny U عکس برداری
utilisations U بهره برداری ها
march U قدم برداری
machining U براده برداری
copy U نسخه برداری
copies U کپی برداری
treading U گام برداری
biopsy U بافت برداری
copies U نسخه برداری
copied U کپی برداری
copy U کپی برداری
metal cutting work U براده برداری
fraudulence U کلاه برداری
mapping U نقشه برداری
survey U نقشه برداری
tread U گام برداری
copying U کپی برداری
copying U نسخه برداری
metal cutting U براده برداری
copied U نسخه برداری
treads U گام برداری
frauds U کلاه برداری
gains U بهره برداری
topectomy U تکه برداری
gain U بهره برداری
marching U قدم برداری
fraud U کلاه برداری
marches U قدم برداری
marched U قدم برداری
gained U بهره برداری
tapped U بهره برداری کردن از
snatches U وزنه برداری یکضرب
snatching U وزنه برداری یکضرب
biased sampling U نمونه برداری غیرتصادفی
surveying error U خطای نقشه برداری
ground survey U نقشه برداری زمینی
tapping U بهره برداری کردن از
tap U بهره برداری کردن از
snatch U وزنه برداری یکضرب
base cover U عکس برداری اولیه
split spoon U قاشق نمونه برداری
royalty U حق بهره برداری از چیزی
vector graphics U نگاره سازی برداری
survey control U کنترل نقشه برداری
royalties U حق بهره برداری از چیزی
stencil plate U الگوی نقشه برداری
snatched U وزنه برداری یکضرب
vector potential of a solenoidal vector U پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
gross f. U کلاه برداری بزرگ
flying levels U خط تراز نقشه برداری
bottle silt sampler U نمونه برداری با بطری
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
survey land U نقشه برداری زمین
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
field survey U نقشه برداری زمینی
obediently U از روی فرمان برداری
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
cinematograph U دوبین فیلم برداری
excavation U گود برداری حفره
dynamic dump U نسخه برداری پویا
tacheometer U دوربین نقشه برداری
chain survey U نقشه برداری زنجیری
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
disk duplication U نسخه برداری از دیسک
disk copying U نسخه برداری از دیسک
to pace off U باگام برداری شمردن
crazing U ترک برداری سطحی
gangs U مشی گام برداری
gang U مشی گام برداری
duplicator U ماشین نسخه برداری
duplicators U ماشین نسخه برداری
core drilling U نمونه برداری با مته
copying test U ازمون نسخه برداری
weight program U تمرین وزنه برداری
emergency operation U بهره برداری اضطراری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
defrauding U کلاه برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
defraud U کلاه برداری کردن
auger U مته نمونه برداری
autopolling U خود نمونه برداری
vector space U فضای برداری [ریاضی]
defrauds U کلاه برداری کردن
calking mallet U ابزار زفت برداری
aerial survey U نقشه برداری هوایی
utilizing U بهره برداری کردن
utilizes U بهره برداری کردن
utilize U بهره برداری کردن
utilising U بهره برداری کردن
surveying instrument U الات نقشه برداری
utilises U بهره برداری کردن
utilised U بهره برداری کردن
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com