|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 6 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu![]() |
English | Persian | Menu![]() |
---|---|---|---|
![]() |
the ins and the out U | حزب روی کار و مخالفین ان | ![]() |
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Search result with all words | |||
![]() |
antinomian U | مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد | ![]() |
![]() |
censeur U | ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد | ![]() |
![]() |
To blast the opposition . U | مخالفین راکوبیدن | ![]() |
![]() |
Political opponents . U | مخالفین سیاسی | ![]() |
![]() |
Those against and in favor . U | مخالفین وموافقین | ![]() |
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|