Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
end play
U
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axial position
U
حالت محوری قرارگاه محوری
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
uncalled for
U
ناخواسته
officiously
U
ناخواسته
de trop
U
ناخواسته
unwelcome
U
ناخواسته
uncalled-for
U
ناخواسته
junk
U
داده ناخواسته
officious
U
فضولانه ناخواسته
garbage
U
داده ناخواسته
unsought
U
کوشش نشده ناخواسته
undesirable
U
ناخوش ایند ناخواسته
junk mail
U
اقلام پستی ناخواسته
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
phase jitter
U
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
filters
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
creeps
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creep
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
void
U
فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
sailing
U
گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
axile
U
محوری
axial
U
محوری
adaxial
U
محوری
monaxial
U
یک محوری
triaxial
U
سه محوری
rotates
U
محوری
pivotal
U
محوری
rotated
U
محوری
rotate
U
محوری
uniaxial
U
یک محوری
false
U
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
nosy parker
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
kibitzer
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
thrusting
U
فشار محوری
axially parallel
U
موازی محوری
axial vector
U
بردار محوری
anthropocentrism
U
انسان محوری
axial thrust
U
بار محوری
thrusts
U
فشار محوری
axial thrust
U
فشار محوری
axially parallel
U
در راستای محوری
axially symmetric
U
متقارن محوری
nutation
U
رقص محوری
sociocentrism
U
جامعه- محوری
uniaxial force
U
نیروی تک محوری
uniaxial bending
U
خمش یک محوری
axisymmetric
U
متقارن محوری
thrust
U
فشار محوری
egocentricity
U
خود محوری
pivoting window
U
پنجره محوری
axial ligation
U
لیگاندپوشی محوری
trochoid
U
محوری فرفرهای
orbital overlap
U
همپوشانی محوری
pluriaxial
U
چند محوری
egocentricism
U
خود محوری
axial compression
U
فشار محوری
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
axial load
U
بار محوری
axial flow turbine
U
توربین محوری
axial position
U
وضعیت محوری
end thrust
U
فشار محوری
axial stress
U
تنش محوری
compass swing
U
چرخش خط محوری
axial section
U
برش محوری
axial flow
U
جریان محوری
axial bond
U
پیوند محوری
axial runout
U
ضربه محوری
axial runout
U
شوک محوری
xenocentrism
U
بیگانه محوری
axial runout
U
رانش محوری
axial rake angle
U
زاویه محوری
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
axial feed method
U
روش تغذیه محوری
uniaxial
U
دارای یک محور یک محوری
axial mining
U
مین گذاری محوری
thrust
U
بار محوری ضربه
pivot journal
U
یاطاقان گرد محوری
thrusts
U
بار محوری ضربه
armature end play
U
بازی محوری ارمیچر
thrusting
U
بار محوری ضربه
radials
U
محوری مربوط به رادیو
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
triaxial deformation
U
تغییر شکل سه محوری
axial rotation symmerty
U
تقارن چرخشی محوری
shaft extension
U
قسمت الحاقی محوری
angular contact thrust ball bearing
U
بلبرینگ طولی محوری
offset distance
U
فاصله برون محوری
radial
U
محوری مربوط به رادیو
tog method
U
روش دیدبانی محوری
crosstalk
U
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
virus
U
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
viruses
U
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
drilling thrust
U
فشار محوری مته کاری
double thrust bearing
U
یاطاقان با فشار محوری دوبل
parataxic mode
U
شیوه ادراکی خود- محوری
rotation about ...
U
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
buttress centres
U
فاصله محوری پشت بندها
sympodium
U
منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
rachis
U
اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
axil
U
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
tilt and swivel
U
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
to put in one's oar
U
بعنوان کمک فضولی کردن کمک ناخواسته کردن
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
vapid
U
بی حرکت
animations
U
حرکت
stock-still
U
بی حرکت
afloat
U
در حرکت
animation
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
moved
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
movement
U
حرکت
stills
U
بی حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
stillest
U
بی حرکت
progress
U
حرکت
stiller
U
بی حرکت
vowel point
U
حرکت
departure
U
حرکت
still
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
progressed
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
motioned
U
حرکت
motion
U
حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com