English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (561 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
combat exercise U مانور جنگی
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
tactical march U حرکت جنگی
phase line U خط مبداء حرکت جنگی
reduced lighting U حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
handle U مانور کردن
handles U مانور کردن
manoeuvre U طرح کردن مانور
maneuvring U طرح کردن مانور
manoeuvred U طرح کردن مانور
manoeuvres U طرح کردن مانور
maneuvres U طرح کردن مانور
maneuvred U طرح کردن مانور
manoeuvring U طرح کردن مانور
manoeuvring U مشق کردن مانور دادن
manoeuvres U مشق کردن مانور دادن
manoeuvred U مشق کردن مانور دادن
maneuvred U مشق کردن مانور دادن
manoeuvre U مشق کردن مانور دادن
maneuvring U مشق کردن مانور دادن
out maneuver U برتری مانور پیدا کردن
maneuvres U مشق کردن مانور دادن
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage U پنهان کردن وسایل جنگی
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
shunting U مانور
ease of movement U مانور
maneuver U مانور
umpire U داور مانور
scheme of maneuver U طرح مانور
maneuver and fire U اتش و مانور
plan of maneuver U طرح مانور
joint exercise U مانور مشترک
maneuvering board U لوحه مانور
mass of maneuver U حجم مانور
maneuverability U قابلیت مانور
umpires U داور مانور
umpired U داور مانور
free maneuver U مانور ازاد
ship handling U مانور با کشتی
exercised U مانور نظامی
exercise commander U فرمانده مانور
exercises U مانور نظامی
umpiring U داور مانور
exercise term U عنوان مانور
fire and maneuver U اتش و مانور
exercise U مانور نظامی
wishbones U نوعی طرح مانور
bump and go U نوعی مانور دفاعی
bump and run U نوعی مانور دفاعی
tight t U طرح اصلی مانور تی
map maneuver U مانور روی نقشه
controlled exercise U مانور کنترل شده
wishbone U نوعی طرح مانور
quartermaster's notebook U دفتر مانور ناو
williamson turn U نوعی مانور دریایی
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
sea room U شعاع مانور دریایی
exercise code word U رمز عملیات مانور
wishbone t U نوعی طرح مانور
out maneuver U تفوق جستن در مانور
pilot rudder U تیغه سکان مانور ناو
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
drift U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
deropement U مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
drifted U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feints U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
garryowen U مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drifts U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feinting U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
wingover U مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
move U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
moved U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com