Perdic | حرکت به محل بعدی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	increment U	حرکت به محل بعدی
	increments U	حرکت به محل بعدی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	horizontal U	حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
	backwind U	حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
	shift forward U	انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
	word wrap U	حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
	When is the next train to Oxford? U	چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
Other Matches

	projecting U	تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
	PHIGS U	برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
	preemptive multitasking U	حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	trimetrogon U	عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
	waved U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	wave U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waves U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waving U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	feint U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinted U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feints U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinting U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	mouses U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	mouse U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	route order U	ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
	trackball U	وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
	fish tailing U	حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
	tapes U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	cruises U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruised U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	strokes U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	move off the ball U	حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
	cruise U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	stroking U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	cruising U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	taped U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	stroke U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroked U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	tape U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	transfers U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	transferring U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	transfer U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	compound motion U	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
	counter clockwise U	حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
	aberration	جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
	drag U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	dragged U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	drags U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	mouse U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	mouses U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	momentum U	سرعت حرکت شتاب حرکت
	angle of depression U	میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
	moving havens U	مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
	skull U	حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
	skulls U	حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
	unidimensional U	یک بعدی
	unidimensional U	تک بعدی
	one dimentional U	یک بعدی
	one dimentional U	تک بعدی
	serotine U	بعدی
	three-dimensional U	سه بعدی
	puisne U	بعدی
	two-dimensional U	دو بعدی
	solids U	سه بعدی
	furthered U	بعدی
	two dimensional U	دو بعدی
	furthering U	بعدی
	furthers U	بعدی
	ulterior U	بعدی
	future U	بعدی
	subsequent U	بعدی
	further U	بعدی
	tridimensional U	سه بعدی
	succeeding U	بعدی
	cubical U	سه بعدی
	three dimentional U	سه بعدی
	solid U	سه بعدی
	second thoughts U	بعدی
	three dimensional U	سه بعدی
	spatial U	سه بعدی
	travelling overwatch U	راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
	tridimensionality U	حالت سه بعدی
	stereognosis U	ادراک سه بعدی
	stereoscope U	سه بعدی نما
	stereoscopic vision U	دید سه بعدی
	subsere U	توالی بعدی
	three dimensional lattice U	شبکه سه بعدی
	three dimensional polymer U	بسپار سه بعدی
	t' other U	بعدی دیگر
	multidimensional U	چند بعدی
	three dimentional array U	ارایه سه بعدی
	two dimensional lattice U	شبکه دو بعدی
	triaxial test U	ازمایش سه بعدی
	two dimensional array U	ارایه دو بعدی
	tother U	نفر بعدی
	tother U	بعدی دیگر
	t' other U	نفر بعدی
	one dimensional array U	ارایه یک بعدی
	unidimensionality U	یک بعدی بودن
	n cube U	مکعب N بعدی
	after-effect U	تاثیر بعدی
	after-effects U	تاثیر بعدی
	two demensional chromatography U	کروماتوگرافی دو بعدی
	solid geometry U	هندسه سه بعدی
	space frame U	قاب سه بعدی
	multidimentional U	چند بعدی
	aftertaste U	لذت بعدی
	succeeding generation U	نسل بعدی
	follow up U	اماد بعدی
	four dimensional U	چهار بعدی
	3D analysis U	بررسی سه بعدی
	aftereffect U	اثر بعدی
	aftermath U	عواقب بعدی
	follow up supply U	اماد بعدی
	follow up U	اقدامات بعدی
	illusiansm U	نقاشی سه بعدی
	aftertastes U	لذت بعدی
	dosseret U	بلوک سه بعدی
	latter day U	روز بعدی
	feeder report U	گزارشات بعدی
	versatile U	چند بعدی
	hologram U	تصویر سه بعدی
	3D analysis U	آنالیز سه بعدی
	immediate destination U	مقصد بعدی
	holographic image U	نمایی از شی سه بعدی
	deep space U	فضای سه بعدی
	holograms U	تصویر سه بعدی
	ulterior plans U	تدابیر اجل بعدی
	bin U	بلوک سه بعدی الکترونیکی
	isometric Projection U	[نقشه هم اندازه سه بعدی]
	space time U	دستگاه چهار بعدی
	Turn left at the next corner.	سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
	depth quening U	سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
	color solid U	سه بعدی رنگ نما
	second-best U	نفر بعدی درجه دو
	flat U	فایل دو بعدی از داده ها
	three dimentional spreadsheet U	صفحه گسترده سه بعدی
	bins U	بلوک سه بعدی الکترونیکی
	perspective space U	نمایش فضای سه بعدی
	aftereffect U	اثر بعدی داور
	afterimage U	تصویر بعدی چیزی
	post indexing U	شاخص گذاری بعدی
	post indexing U	فهرست سازی بعدی
	flattest U	فایل دو بعدی از داده ها
	next state function U	تابع حالت بعدی
	second best U	نفر بعدی درجه دو
	cartesian coordinates U	سیستم مختصات سه بعدی فضایی
	generic U	نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
	epiphenomenon U	علائم بعدی و ثانوی مرض
	four address instruction U	نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
	z axis U	بردار عمق در گراف سه بعدی
	rain check U	نوید یا قول دعوت بعدی
	her next was a merchant U	شوهر بعدی وی بازرگان بود
	Turn right at the next corner.	سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
	perspectives U	دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
	perspective U	دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
	Is the next station ... ?	آیا ایستگاه بعدی ... است؟
	three-dimensional space U	فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
	reticulated U	دارای شبکه سه بعدی فریف
	multidimensional U	دارای خصوصیت چند بعدی
	solid angle U	زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
	bounding overwatch U	حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
	node U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	nodes U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	quadrature encoding U	سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
	fogging U	برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
	on U	گویی که هدف ضربه بعدی است
	stereophotography U	عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
	contour template U	مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
	photogene U	انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
	posthypnotic U	ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
	soft return U	فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
	damping factor U	نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
	solid U	سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
	operation U	دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
	afterborn U	زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
	solids U	سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
	Turn right at the next corner.	سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
	umlaut U	ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
	to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U	رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
	stabile U	بدون حرکت بی حرکت
	geometry and rendering U	مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
	fetch U	دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
	fetches U	دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
	fetched U	دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
	marker U	کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
	markers U	کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
	array U	آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
	avalanches U	عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
	avalanche U	عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
	arrays U	آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
	I'm looking forward to your next email. U	من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
	formed U	دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
	despatched U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	model geometric U	نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
	paraboloid U	شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
	despatches U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	ball is in your court <idiom> U	[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
	chaining U	ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
	despatching U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	dispatch U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	countering U	ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
	line flyback U	اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
	dispatched U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	counter U	ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
	dispatches U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	link U	لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
	form U	دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی