Perdic | حرکت افقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 218 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	horizontal scrolling U	حرکت افقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	canard U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	canards U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	scan U	حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
	scanned U	حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
	scans U	حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
	pan U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	pan- U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	pans U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	advection U	حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
	advection U	جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
	blade flapping U	حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
	horizontal tab U	حرکت مکان نما به صورت افقی
	panning U	حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
	pull shot U	ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
	quadrature encoding U	سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
	raster U	یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
	raster U	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
Other Matches

	planes U	افقی سطح افق افقی کردن
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	leveled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	plane U	افقی سطح افق افقی کردن
	levelled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	levels U	تراز سطح افقی افقی کردن
	planing U	افقی سطح افق افقی کردن
	planed U	افقی سطح افق افقی کردن
	sliding wedge U	گاوه افقی یاکولاس افقی
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	waves U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waved U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	wave U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waving U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	feinting U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feint U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinted U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feints U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	mouse U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	mouses U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	route order U	ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
	trackball U	وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
	tapes U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	fish tailing U	حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
	taped U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	stroked U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	strokes U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroking U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroke U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	move off the ball U	حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
	cruise U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruised U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruises U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruising U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	tape U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	compound motion U	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
	transfer U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	counter clockwise U	حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
	transfers U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	transferring U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	aberration	جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
	drags U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	dragged U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	drag U	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
	mouse U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	mouses U	وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
	laterad U	افقی
	lateral U	افقی
	horizontal U	افقی
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	momentum U	سرعت حرکت شتاب حرکت
	angle of depression U	میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
	horizontal hook U	قلاب افقی
	horizontal integration U	ادغام افقی
	horizontal growth U	رشد افقی
	putlog or lock U	تیر افقی
	horizontal candlepower U	شمع افقی
	horizontal integration U	تمرکز افقی
	horizontal combination U	ترکیب افقی
	horizontal crossbar U	میله افقی
	cross beam U	تیر افقی
	horizontal disparity U	ناهمخوانی افقی
	cross head U	تیر افقی
	horizontal boring U	سوراخکاری افقی
	horizontal integration U	انضمام افقی
	horizontal loading U	کولاس افقی
	horizontal wedge U	کولاس افقی
	horizontal taping U	مساحی افقی
	rhumb U	دایره افقی
	horizontal pump U	پمپ افقی
	straight U	افقی بطورسرراست
	horizontal section U	برش افقی
	jack arch U	طاق افقی
	straighter U	افقی بطورسرراست
	straightest U	افقی بطورسرراست
	horizontal polarization U	قطبش افقی
	transverse plane U	صفحه افقی
	horizontal plane U	صفحه افقی
	horizontal U	سطح افقی
	landscape orientation U	تمایل افقی
	horizontal mobility U	تحرک افقی
	horizontal wedge U	گاوه افقی
	cross hatch U	هاشور افقی
	cross level U	افقی کردن
	plain coordinates U	مختصات افقی
	trunnion U	پاشنه افقی
	tier U	ردیف افقی
	abscissa U	بعد افقی
	tiers U	ردیف افقی
	crosscut saw U	اره افقی بر
	abscissa U	محور افقی
	horizontal cornice U	رخ بام افقی
	trunnion U	مفصل افقی
	horizontally U	بطور افقی
	transom U	الت افقی
	brise-soleil U	پرده افقی
	cross-beam U	تیر افقی
	yardarm U	بازوی افقی
	brise-soleil U	کرکره افقی
	transom U	وادار افقی
	ordinate U	حور افقی
	skull U	حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
	skulls U	حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
	moving havens U	مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
	horizontal stabilizer U	مکان افقی ثابت
	transverse adduction U	نزدیک کردن افقی
	crossbars U	تیرک افقی دروازه
	crossbar U	تیرک افقی دروازه
	horizontal shearing stress U	تنش برش افقی
	horizontal social mobility U	تحرک افقی اجتماعی
	cross grinder U	شاه تیر افقی
	vertical loom U	دار افقی [قالی]
	horizontal synchronizing U	همزمان ساز افقی
	bar U	میله افقی در پرش
	horizon system of coordinates U	دستگاه مختصات افقی
	advection U	جابجایی افقی هوا
	breastsummer U	تیر افقی سردر
	dragon-tie U	تیر افقی گوشه ها
	transom U	الت افقی کمرکش
	common roof U	تیرچه افقی خرپا
	transverse abduction U	دور کردن افقی
	horizontal labor mobility U	تحرک افقی کارگر
	bars U	میله افقی در پرش
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	grand piano U	پیانوی بزرگ و افقی
	grand pianos U	پیانوی بزرگ و افقی
	cross level U	حباب تراز افقی
	lateral U	واقع درخط افقی
	horizontal arch element U	حلقه افقی قوس
	horizontal loom U	دار افقی [قالی]
	lateralrelationship U	نسبت در خط افقی از پهلو
	horizontal phase control U	تنظیم فاز افقی
	elevator U	مکان افقی متحرک
	laterad U	واقع درخط افقی
	X coordinate U	مختصات بردار افقی
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	x axis U	بردار افقی گراف
	ridge pole U	کش دیرک افقی چادر
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	mean horizontal candlepower U	شمع افقی متوسط
	spar U	ستون افقی [کشتی]
	x plates U	صفحات انحراف افقی
	elevators U	مکان افقی متحرک
	boom U	ستون افقی [کشتی]
	roof tree U	کش دیرک افقی چادر
	boom U	تیر افقی وصل به بادبان
	booms U	تیر افقی وصل به بادبان
	scans U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	windowsill U	قسمت افقی لبه پنجره
	booming U	تیر افقی وصل به بادبان
	scanned U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	scan U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	x axis U	محور افقی مختصات یا محورطولها
	adjustment for horizontal-circle image	تنظیم افقی مرکز تصویر
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع
	axis U	برای مختصات افقی در گراف
	boomed U	تیر افقی وصل به بادبان
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	foward speed U	همنه سرعت در صفحه افقی
	crosspiece U	قسمت افقی وعرضی هر چیزی
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	chitary jireugi U	ضربه مشت موازی یا افقی
	wale U	تیر افقی انتخاب کردن
	racing dive U	شیرجه افقی دراغاز مسابقه
	ledgers U	تیر افقی جلو چوبست
	ledger U	تیر افقی جلو چوبست
	western roll U	غلطیدن افقی از روی میله
	horizontal loading U	پر کردن مهمات به طور افقی
	yard U	بازوی افقی دکل ناو
	transit compass U	الت سنجش گوشههای افقی
	yards U	بازوی افقی دکل ناو
	horizontal event numbering U	شماره گذاری افقی وقایع
	travelling overwatch U	راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
	rowed U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	validity U	بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
	row U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	twists U	دوران حول محور افقی پیچش
	rows U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	x axis U	محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
	lateral U	افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
	twist U	دوران حول محور افقی پیچش
	mid span U	مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
	bail U	چوب کوتاه افقی روی پایه
	trabeated U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	horizontal drilling and milling machine U	دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
	breast U	چوب افقی پایین دار [قالی]
	chimney-mantle U	[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
	x amplifier U	تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
	warp beam U	چوب افقی بالای دار [قالی]
	sliding wedge U	تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
	trabeation U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	twisting U	دوران حول محور افقی پیچش
	orientation U	جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
	raster scan graphics U	نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
	side cast U	پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
	outhaul U	طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
	bowled U	باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
	treadmill U	چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند