English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
micromotion U حرکت اجسام خرد
dynamics U مبحث حرکت اجسام
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
windblown U در حرکت بوسیله باد
rocket propulsion U حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
locomotion U نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
lemures U ارواح
ghost dance U رقص ارواح
shadow play U نمایش ارواح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
all souls day U روزاستغاثه برای ارواح
spiritualism U اعتقادبه عالم ارواح
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
manes U ارواح اموات مانی نقاش
yama U یاما : رب النوع ارواح وداورمردگان
shinto U مذهب ارواح پرستی درژاپن
lar U نام یکی از ارواح حافظ خانه
cabbala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbalah U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
bead roll U صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
beadroll U صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
golgy tendon organ U اجسام گلژی
geniculate bodies U اجسام زانویی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
somatology U علم اجسام
hard goods U اجسام سخت
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
salvaged U انبار اجسام قراضه
solids press down U اجسام جامد سوی
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
isomer U اجسام متشابه الترکیب
salvages U انبار اجسام قراضه
salvaging U انبار اجسام قراضه
salvage U انبار اجسام قراضه
statics U مبحث اجسام ایستا
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
static U وابسته به اجسام ساکن
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
psychomancy U رابطه با روح رابطه ارواح باهم
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
kinematics U علم الحرکات علم اجسام متحرک
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
with U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
perprep U بوسیله
by dint of U بوسیله
by the instrumentality of U بوسیله
at the hand of U بوسیله
per U بوسیله
via U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
of U بوسیله
by U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by depty U بوسیله نماینده
hydromancy U تفال بوسیله اب
per pais U بوسیله کشور
by wire U بوسیله تلگراف
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
by the f. U بوسیله لمس
per pais U بوسیله مملکت
electrically U بوسیله برق
municipally U بوسیله شهرداری
to scent out U بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
churn U بوسیله اسباب گردنده
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
brewed U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
eluviation U انتقال بوسیله بادوباران
pours U تراوش بوسیله ریزش
pour U تراوش بوسیله ریزش
pouring U تراوش بوسیله ریزش
poured U تراوش بوسیله ریزش
churned U بوسیله اسباب گردنده
windswept U بوسیله باد جاروشده
intuitively U بوسیله درک مستقیم
seagirt U محصور بوسیله دریا
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
churns U بوسیله اسباب گردنده
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
in propria persona U بوسیله خود شخص
postage U حمل بوسیله پست
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
electric chair U اعدام بوسیله برق
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com