English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
multidimensional U زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
allocations U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
differential cost analysis U تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
biz U نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
extends U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extend U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
vexata questio U موضوع مختلف فیه مسالهای که پس از بحث زیاد حل نشده باشد
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
eccentrics U مختلف المرکز بودن
eccentric U مختلف المرکز بودن
bears U حاوی بودن
bear U حاوی بودن
cover U حاوی بودن درپوش
covers U حاوی بودن درپوش
coverings U حاوی بودن درپوش
drum U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drummed U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
abound زیاد بودن
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
superabound U زیاد فراوان بودن
abounds U زیاد بودن وفور داشتن
abounding U زیاد بودن وفور داشتن
overtask U زیاد سنگین بودن برای
abounded U زیاد بودن وفور داشتن
to be in great request U مورد احتیاج زیاد بودن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
restrictive trade practices U روشهای محدود کردن تجارت
profiteers U استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن
profiteer U استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
access procedures U روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
variate U مختلف کردن
envelopes U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
outcross U امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
interbreed U نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
eurybathic U قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
quantitative methods U روشهای مقداری
statistical methods U روشهای اماری
recovery procedures U روشهای بازیابی
recovery procedures U روشهای اخراجات
quantitative methods U روشهای کمی
nonparmetric methods U روشهای ناپارامتری
metric methods U روشهای کمی
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
scatter load U بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
collect transfer U بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
frequents U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequented U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequent U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequenting U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
indirect methods U روشهای غیر مستقیم
halted U معمولا با روشهای خارجی
halt U معمولا با روشهای خارجی
forecasting methods U روشهای پیش بینی
halts U معمولا با روشهای خارجی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
cryptanalysis U مط العه و روشهای رمزگشایی
mastered U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
masters U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
hue U [نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
overspend U زیاد خرج یا مصرف کردن افراط کردن
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
numerical U مط العه روشهای حل مساله ریاضی
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
bessemer U یکی از روشهای تهیه فولاد
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
logs U وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
log U وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
graphs U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
propagating U زیاد کردن
intensification U زیاد کردن
propagated U زیاد کردن
grnish U زیاد کردن
overload U زیاد پر کردن
add زیاد کردن
propagate U زیاد کردن
overloads U زیاد پر کردن
overloaded U زیاد پر کردن
heightened U زیاد کردن
propagates U زیاد کردن
heightening U زیاد کردن
increases U زیاد کردن
to run rup U زیاد کردن
heightens U زیاد کردن
heighten U زیاد کردن
increase U زیاد کردن
increased U زیاد کردن
overstock U زیاد پر کردن
reformat U فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب
reformatting U عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
adding U زیاد کردن برد
overpress U زیاد پافشاری کردن در
to overexert U تقلای زیاد کردن
overestimating U زیاد براورد کردن
ransack U زیاد کاوش کردن
strains U کوشش زیاد کردن
ransacked U زیاد کاوش کردن
adds U زیاد کردن برد
superheat U گرم کردن زیاد
ransacking U زیاد کاوش کردن
ransacks U زیاد کاوش کردن
expanded , capacity U زیاد کردن گنجایش
overrating U زیاد براورد کردن
overfreight U زیاد بار کردن
overcharge U زیاد حساب کردن
overloads U زیاد بار کردن
add U زیاد کردن برد
overload U زیاد بار کردن
oversimplify U زیاد ساده کردن
oversimplifies U زیاد ساده کردن
overheated U زیاد گرم کردن
overcharging U زیاد حساب کردن
overcharges U زیاد حساب کردن
overheat U زیاد گرم کردن
oversimplifying U زیاد ساده کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com