Perdic | حالت رنگ پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	coloration U	حالت رنگ پذیری
	colouration U	حالت رنگ پذیری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	fantod U	حالت تحریک پذیری
	lanolin U	لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
Other Matches

	the i U	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	modes U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	cold working U	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	analogues U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	analog U	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	analogue U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	vitrifying U	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
	square U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squares U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squaring U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squared U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	oblique case U	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
	convertor U	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
	printed U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	print U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	prints U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	plebeianism U	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
	alternates U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
	alternate U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	alternated U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	state of rest U	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
	genitive U	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
	plasticity U	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
	uart U	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
	transitoriness U	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
	spectralness U	حالت طیفی حالت شبحی
	cold forming U	حالت دهی در حالت سرد
	marginal case U	حالت نهائی حالت حدی
	spectrality U	حالت طیفی حالت شبحی
	crude U	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	cold strength U	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
	water absorption U	آب پذیری
	pliability U	خم پذیری
	deliquescence U	نم پذیری
	bass response U	بم پذیری
	combinability U	ترکیب پذیری
	c U	برق پذیری
	belongingness U	تعلق پذیری
	consolute U	اختلاط پذیری
	contractility U	انقباض پذیری
	b h cure U	خم مغناطیس پذیری
	availablity U	دسترس پذیری
	autia U	هنجار پذیری
	associativity U	شرکت پذیری
	applicability U	کاربرد پذیری
	applicability U	کاربست پذیری
	conceivability U	امکان پذیری
	computability U	شماره پذیری
	capacitance U	برق پذیری
	comention U	هنجار پذیری
	commutability U	تبدیل پذیری
	commutability U	تخفیف پذیری
	communicability U	ارتباط پذیری
	extensibility U	گسترش پذیری
	commutativity U	جابجایی پذیری
	versatility U	تطبیق پذیری
	compressibility U	تراکم پذیری
	compressibility factor U	تراکم پذیری
	gas deviation factor U	تراکم پذیری
	supercompressibility factor U	تراکم پذیری
	chromaticity U	رنگ پذیری
	acclimation U	بوم پذیری
	vulnerability U	اسیب پذیری
	adaptability U	وفق پذیری
	adaptability U	انطباق پذیری
	adaptability U	سازش پذیری
	sociability U	معاشرت پذیری
	sociability U	جامعه پذیری
	variability U	تغییر پذیری
	westernization U	غرب پذیری
	verifiability U	اثبات پذیری
	cleavage U	شکافت پذیری
	cleavages U	شکافت پذیری
	transmissivity U	فرافرست پذیری
	submission U	سلطه پذیری
	transitivity U	سرایت پذیری
	transitivity U	انتقال پذیری
	imprinting U	نقش پذیری
	irritability U	تحریک پذیری
	tenability U	دفاع پذیری
	accident proneness U	سانحه پذیری
	acclimation U	اقلیم پذیری
	acclimatization U	اقلیم پذیری
	acclimatization U	بوم پذیری
	acculturation U	فرهنگ پذیری
	additivity U	جمع پذیری
	addressability U	نشانی پذیری
	affectability U	انفعال پذیری
	absorbency U	جذب پذیری
	passivity U	کنش پذیری
	liquidity U	تسویه پذیری
	liquidity U	ابگون پذیری
	tangib U	لمس پذیری
	suspensive U	اندروا پذیری
	suggestibility U	تلقین پذیری
	submissiveness U	سلطه پذیری
	abradability U	سایش پذیری
	absorbability U	دراشام پذیری
	affectivity U	هیجان پذیری
	contractivity U	انقباض پذیری
	inflammability U	اشتعال پذیری
	miscibility U	امتزاج پذیری
	modifiability U	تغییر پذیری
	movableness U	جنبش پذیری
	mutability U	تغییر پذیری
	mutabilty U	تغییر پذیری
	negotiability U	انتقال پذیری
	transferability U	انتقال پذیری
	ponderability U	سنجش پذیری
	polarizability U	قطبش پذیری
	observability U	مشاهده پذیری
	pliancy U	انحناء پذیری
	mensurability U	پیمایش پذیری
	maintainability U	نگهداشت پذیری
	infusibility U	گداز نا پذیری
	insatiability U	سیری نا پذیری
	reconcilability U	اصلاح پذیری
	intolerableness U	تحمل نا پذیری
	reactivity U	واکنش پذیری
	justifiability U	توجیه پذیری
	lability U	تغییر پذیری
	livability U	زیست پذیری
	magnetic susceptibility U	مغناطیس پذیری
	magnetization U	مغناطیس پذیری
	magnetization curve U	خم مغناطیس پذیری
	pliability U	خمش پذیری
	opposability U	مقابله پذیری
	permeability U	تراوش پذیری
	permeability curve U	خم مغناطیس پذیری
	permeability curve U	خم نفوذ پذیری
	permeance U	نفوذ پذیری
	persuasibility U	ترغیب پذیری
	perviousness U	تراوش پذیری
	pi accepting U	قدرت پی پذیری
	plasticity U	اندام پذیری
	plasticity U	شکل پذیری
	plasticity U	قالب پذیری
	permeability U	نفوذ پذیری
	permeability U	نشت پذیری
	plastisity U	اندام پذیری
	paramagnetic susceptibility U	پارامغناطیس پذیری
	pardonableness U	امرزش پذیری
	passibility U	تالم پذیری
	penetrability U	نفوذ پذیری
	penetrance U	نفوذ پذیری
	perceptibility U	ادراک پذیری
	perfectibility U	کمال پذیری
	perishableness U	فنا پذیری
	perishableness U	فساد پذیری
	plasticity U	انعطاف پذیری
	inexhaustibility U	پایان نا پذیری
	corrigibility U	اصلاح پذیری
	ductility U	مفتول پذیری
	serviceability U	تعمیر پذیری
	educability U	اموزش پذیری
	separability U	تفکیک پذیری
	emotionality U	تهییج پذیری
	self acceptance U	خویشتن پذیری
	selectivity U	گزینش پذیری
	excitability U	تحریک پذیری
	expandability U	بسط پذیری
	ductility U	شکل پذیری
	docility U	تعلیم پذیری
	solubility U	انحلال پذیری
	curability U	علاج پذیری
	decidability U	تصمیم پذیری
	decomposability U	انحلال پذیری
	defeasibility U	الغاء پذیری
	dependability U	توکل پذیری
	deviation factor U	تراکم پذیری
	dilatability U	انبساط پذیری
	discriminability U	افتراق پذیری
	distributivity U	توزیع پذیری
	divisibility U	بخش پذیری
	expansiveness U	انبساط پذیری
	extenibility U	کشش پذیری
	removability U	عزل پذیری
	hereditability U	وراثت پذیری
	reflexivity U	انعکاس پذیری
	reflexivity U	بازتاب پذیری
	reflexibility U	انعکاس پذیری
	reflectivity U	بازتاب پذیری
	reflectability U	بازتاب پذیری
	improvability U	بهبود پذیری
	impressionability U	تاثیر پذیری
	incontrovertibility U	بحث نا پذیری
	indefeasibility U	فسخ نا پذیری
	reversibility U	بازگشت پذیری
	reversibility U	برگشت پذیری
	extensibility U	توسعه پذیری
	fabllibility U	لغزش پذیری
	fatigueability U	خستگی پذیری
	feasibilty U	امکان پذیری
	finitude U	پایان پذیری
	flammability U	اشتعال پذیری
	flexibtlity U	انعطاف پذیری