English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pure bending U حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bending stress U خستگی خمشی تلاش خمشی
resistance to deflaction U مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
flexure U خمشی
bending U خمشی
flexural strength U تاب خمشی
bending stress U تنش خمشی
bending strength U مقاومت خمشی
strength in bending U مقاومت خمشی
bending energy U انرژی خمشی
bending moment U کنگر خمشی
bending moment U گشتاور خمشی
bending vibration U ارتعاش خمشی
press brake U پرس خمشی
buckling strength U استحکام خمشی
buckling test U ازمایش خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
flexural strength U توان خمشی
flexural strength U مقاومت خمشی
flexural moment U لنگر خمشی
buckling stress U تنش خمشی
bending moment U لنگر خمشی
shape of the moment diagram U شکل دیاگرام خمشی
deflections U تغییر شکل خمشی
deflection U تغییر شکل خمشی
cold bending test U ازمون خمشی سرد
negative bending moment U لنگر خمشی منفی
bending impact test U ازمایش ضربه خمشی
relations between load, shear and moment U رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
axial position U حالت محوری قرارگاه محوری
biaxial deformation U خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
moment diagrams byparts U دیاگرام لنگر خمشی جزء به جزء
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line U خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
take a crack at <idiom> U سعی وتلاش کردن
military services U نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
offense U توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
demarkation line U خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
concrete dam U سد بتنی
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
concrete block U سنگ بتنی
concrete pavement U جاده بتنی
capping slab U کتیبه بتنی
cement concrete lining U پوشش بتنی
portland cement concrete lining U پوشش بتنی
slab U صفحه بتنی
slabs U صفحه بتنی
concrete pavement U شوسه بتنی
concrete floor U طاق بتنی
concrete structure U سازه بتنی
concrete U بتنی کردن
concrete roof U سقف بتنی
concrete pitching U فرش بتنی
concrete pipe U لوله بتنی
concrete pile U شمع بتنی
concrete layer U قشر بتنی
concrete layer U لایه بتنی
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
prestressed dam U سد بتنی پیش تنیده
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
cussom [e] U [صفحه بتنی بزرگ]
concrete core wall U دیوار با هسته بتنی
concrete joist shaker U ویبراتور تیرهای بتنی
hollow concrete floor U سقف تو خالی بتنی
concrete structure U ساختمان با استخوانبندی بتنی
rigid concrete pavements U رویههای صلب بتنی
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
pile cap U دال بتنی که سر شمعها را می پوشاند
concrete cover U پوشش بتنی روی فولاد
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
incised slab U [صفحه بتنی با نقش های روی آن]
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
pier cap U دال بتنی که روی ستون بنا میشود
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
rotated U محوری
rotates U محوری
axile U محوری
adaxial U محوری
pivotal U محوری
axial U محوری
triaxial U سه محوری
rotate U محوری
monaxial U یک محوری
uniaxial U یک محوری
dalle U صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
trochoid U محوری فرفرهای
uniaxial bending U خمش یک محوری
nutation U رقص محوری
thrusts U فشار محوری
thrust U فشار محوری
sociocentrism U جامعه- محوری
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
axial compression U فشار محوری
axial flow U جریان محوری
anthropocentrism U انسان محوری
thrusting U فشار محوری
pivoting window U پنجره محوری
pluriaxial U چند محوری
xenocentrism U بیگانه محوری
uniaxial force U نیروی تک محوری
axial bond U پیوند محوری
egocentricism U خود محوری
egocentricity U خود محوری
orbital overlap U همپوشانی محوری
axial flow impulse turbine U توربین محوری
axial flow turbine U توربین محوری
axially parallel U در راستای محوری
axisymmetric U متقارن محوری
compass swing U چرخش خط محوری
axially symmetric U متقارن محوری
axial thrust U فشار محوری
axial rake angle U زاویه محوری
axial runout U شوک محوری
axially parallel U موازی محوری
axial runout U رانش محوری
axial stress U تنش محوری
axial thrust U بار محوری
axial ligation U لیگاندپوشی محوری
axial runout U ضربه محوری
axial load U بار محوری
axial vector U بردار محوری
end thrust U فشار محوری
axial section U برش محوری
axial position U وضعیت محوری
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
angular contact thrust ball bearing U بلبرینگ طولی محوری
thrusting U بار محوری ضربه
pivot journal U یاطاقان گرد محوری
thrusts U بار محوری ضربه
thrust U بار محوری ضربه
shaft extension U قسمت الحاقی محوری
radials U محوری مربوط به رادیو
radial U محوری مربوط به رادیو
uniaxial U دارای یک محور یک محوری
armature end play U بازی محوری ارمیچر
tog method U روش دیدبانی محوری
triaxial compression test U ازمایش فشار سه محوری
offset distance U فاصله برون محوری
axial rotation symmerty U تقارن چرخشی محوری
cylinder roller thrust bearing U یاطاقان غلطکی محوری
axial mining U مین گذاری محوری
axial feed method U روش تغذیه محوری
triaxial deformation U تغییر شکل سه محوری
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
rotation about ... U دوران دور ... [محوری یا جایی]
parataxic mode U شیوه ادراکی خود- محوری
buttress centres U فاصله محوری پشت بندها
drilling thrust U فشار محوری مته کاری
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
end play U حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com