Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
basic ration
U
جیره اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
master menu
U
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
Other Matches
flight ration
U
جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
basic ration
U
جیره مقدماتی جیره مبنا
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
rationing
U
جیره
coupons
U
جیره
coupon
U
جیره
stipend
U
جیره
ration
U
جیره
stipends
U
جیره
pensions
U
جیره
ration allowance
U
حق جیره
rations
U
جیره
allotments
U
جیره
allotment
U
جیره
pension
U
جیره
rationed
U
جیره
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
ration strenght
U
کالری جیره
rationed
U
جیره غذایی
rationed
U
جیره سربازی
victualling allowance
U
جیره روزانه
rations
U
جیره غذایی
rations
U
جیره سربازی
rationing
U
جیره بندی
ration basis
U
مبنای جیره
proviant
U
علیق و جیره
ration in kind
U
معادل جیره
ration allowance
U
پول جیره
c ration
U
جیره رزمی
flight ration
U
جیره پرواز
combat ration
U
جیره جنگی
commuted ration
U
جیره نقدی
couponing
U
جیره بندی
field ration
U
جیره رزمی
dailgy food allowance
U
جیره روزانه
field ration
U
جیره صحرایی
board wages
U
جیره خشکه
emergency ration
U
جیره اضطراری
ration
U
جیره غذایی
ration
U
جیره سربازی
allowances
U
جیره حق معاش
combat ration
U
جیره رزمی
basic allowance for subsistence
U
جیره نقدی
allowance
U
جیره حق معاش
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
exchange rationing
U
جیره بندی ارز
emergency ration
U
جیره فوق العاده
liveries
U
جیره علیق اسب
livery
U
جیره علیق اسب
ration factor
U
ضریب محاسبه جیره
ration strenght
U
انرژی حاصله از جیره
ration method
U
سبک واگذاری جیره
ration return
U
اسناد هزینه جیره
ration in kind
U
جیره معادل یاجانشین
rationing system
U
نظام جیره بندی
rationing
U
جیره بندی کردن
troop train ration
U
جیره بین راه
ration
U
مقدار جیره روزانه
ration
U
جیره بندی کردن
sinecure
U
جیره خور ولگرد
rations
U
جیره بندی کردن
credit rationing
U
جیره بندی اعتباری
dailgy food allowance
U
جیره غذایی روزانه
rationed
U
مقدار جیره روزانه
rations
U
مقدار جیره روزانه
rationed
U
جیره بندی کردن
sinecures
U
جیره خور ولگرد
food rationing
U
جیره بندی مواد غذائی
ration factor
U
ضریب اماد جیره غذایی
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
ration basis
U
مبنای محاسبه جیره غذایی
food packet
U
جیره بسته بندی شده
troop train ration
U
جیره طبخی بین راه
billet
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
table of food equivalents
U
جدول ارزش جیره غذایی
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
rationed items
U
اقلام جیره بندی شده
billeting
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billets
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
rationing of foreign exchange
U
جیره بندی ارز خارجی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
reconstituted
U
خیساندن امادیا جیره خشک شده
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reconstitute
U
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituting
U
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitutes
U
خیساندن امادیا جیره خشک شده
ration credit
U
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
iron rations
U
جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
allowance
U
جیره دادن فوق العاده دادن
allowances
U
جیره دادن فوق العاده دادن
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
primitive
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
principals
U
اصلی
initials
U
اصلی
organic
U
اصلی
immanent
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
line link
U
خط اصلی
main attack
U
تک اصلی
initialing
U
اصلی
initialed
U
اصلی
main door
U
در اصلی
parent
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
arch
U
اصلی
arches
U
اصلی
head
U
اصلی
inherent
U
اصلی
arch-
U
اصلی
initialling
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
trunks
U
خط اصلی
initialled
U
اصلی
initial
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
essentials
U
اصلی
main line
U
خط اصلی
main lines
U
خط اصلی
texts
U
اصلی
text
U
اصلی
primarily
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
germinal
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
main
U
خط اصلی
first-hand
U
اصلی
primordial
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
seminal
U
اصلی
essential
U
اصلی
master
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
normative
U
اصلی
elementary
U
اصلی
functional
U
اصلی
principal
U
اصلی
principle
U
اصلی
masters
U
اصلی
primary
U
اصلی
elemental
U
اصلی
mastered
U
اصلی
primal
U
اصلی
mainlines
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
basic
U
اصلی
basics
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
cardinals
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
mainline
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
rudimental
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com