English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infante U جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
rial U پادشاه ملکه
Desornamentado U [سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
youngest U جوانترین
king dom U کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
hispania U اسپانیا
Estilo Modernista U هنو نو اسپانیا
Spain U کشور اسپانیا
galicean U بومی یا زبان گالیس ولایتی از اسپانیا
orange juice U آب پرتقال
orange U پرتقال
oranges U پرتقال
orangeade U اب پرتقال
a comparison of the tax systems in Italy and Spain U مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
alicatado U [کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
To squeeze an orange . U پرتقال را فشردن
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
e f t a (european free trade association U پرتقال دانمارک
chino U پرتقال شیرین
satsumas U پرتقال کوچک و پوست شل
portuguese U اهل کشور پرتقال
He gulped down the orange juice . U آب پرتقال رایکباره سر کشید
satsuma U پرتقال کوچک و پوست شل
Good oranges are very scarce . U پرتقال خوب خیلی کم پیدا می شود
daiquiri U مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
queens U ملکه
constitutional monarch U ملکه
queen U ملکه
Alcaraz U یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
queen dowager U ملکه بیوه
queens bench division U دادگاه ملکه
her majesty U در گفتگوی ملکه
queens U ملکه شدن
queenliness U ملکه منشی
monarch U ملکه شهریار
ladies-in-waiting U ندیمه ملکه
queenvictoria U ملکه ویکتوریا
lady in waiting U ندیمه ملکه
reginal U در خور ملکه
lady-in-waiting U ندیمه ملکه
queenhood U سمت ملکه
queen U ملکه شدن
empresses U ملکه امپراتریس
empress U ملکه امپراتریس
queenly U درخور ملکه
reginal U ملکه منش
queenlike U ملکه وار
reigining beauty U ملکه وجاهت
monarchs U ملکه شهریار
queendom U قلمرو ملکه
reginal U لایق ملکه
styled queen U ملقب یا موسوم به ملکه
to queen it U ملکه وار رفتارکردن
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
regina U ملکه سلطنت کننده
tzarina U ملکه روسیه تزاری
dido U ملکه افسانهای کارتاژ
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
queen can do no wrong U ملکه نمیتواند خطا کند
Elizabethan U مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Victoriana U وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
ashkenazim U عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
victorianism U سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
flamenco U رقص تند کولیها اسپانیا رقص فلامنکو
constitutional monarch U پادشاه
head of state U پادشاه
queenconsort U زن پادشاه
rex U پادشاه
potentate U پادشاه
sovereign U پادشاه
potentates U پادشاه
kingless U بی پادشاه
kings U پادشاه
queen U زن پادشاه
o king U ای پادشاه
Shah U پادشاه
our sovereingn U پادشاه
monarch U پادشاه
monarchs U پادشاه
Shahs U پادشاه
sovereigns U پادشاه
queens U زن پادشاه
king U پادشاه
king of england U پادشاه انگلستان
regicide U قتل پادشاه
sign manual U امضا پادشاه
regicides U قتل پادشاه
kingling U پادشاه کوچک
fit for a king U لایق پادشاه
kings palace U کاخ پادشاه
kings palace U قصر پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn U پادشاه یا دولت
oberon U پادشاه پریان
queen can do no wrong U بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
privy seal U مهر شخصی پادشاه
king of birds U پادشاه مرغان :دال
princess of the blood U دختر یا نوه پادشاه
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
lord lieutenant U نماینده پادشاه در ایالات
regent U نماینده پادشاه رئیس
king's counsel U قاضی دادگاه پادشاه
his britannic majesty U اعلیحضرت پادشاه انگلستان
raja or rajah U راجه-امیریا پادشاه
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
regents U نماینده پادشاه رئیس
aeolus U پادشاه تسالی یونان
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
dauphiness U عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
sovereignty U اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
gordian U وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
herod U هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
prince royal U پسر ارشد پادشاه انگلیس
kinglet U پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
HMS U مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
Aesthetic Movement U [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
priam U پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
dais U سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
royalties U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
the code of justinian U مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
monarchical U وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
royalty U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
kingmaker U کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
jacobite U طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
empires U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
homage U اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
romulus U رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
Georgian architecture U معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
procedendo U حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
koh i noor U کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
lord chancellor U بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com