English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crusade U جنگ مذهبی نهضت
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
crusades U جنگ مذهبی نهضت
crusading U جنگ مذهبی نهضت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irredentism U نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
movement U نهضت
rising U نهضت
causes U نهضت
cause U نهضت
causing U نهضت
revolts U نهضت جنبش
reformation U نهضت جنبش
revolt U نهضت جنبش
irredentism U نهضت بازستانی
labor movement U نهضت کارگری
reformer U طرفدار نهضت
reformers U طرفدار نهضت
initial movement U نهضت اول پیشقدمی
reform movement U جنبش یا نهضت برای اصلاحات
Zionism U صهیون گرایی نهضت صهیونیسم
Zionism U نهضت تمرکز بنی اسرائیل درفلسطین
Zionist U طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
neoscholasticism U نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
religious U مذهبی
churchgoers U مذهبی
churchly U مذهبی
churchgoer U مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
religiose U مذهبی بودن
spirituality U روحیه مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
guru U معلم مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
revival U جنبش مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
neologize U مذهبی بودن
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
pontifex U شورای مذهبی
religiosity U تعصب مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
service book U کتب مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
holiday U تعطیل مذهبی
gurus U معلم مذهبی
sects U فرقه مذهبی
devout U مذهبی عابد
dogmatism U تعصب مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
sect U فرقه مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
taboo U منع یانهی مذهبی
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
taboos U منع یانهی مذهبی
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
pauli U اصول مذهبی پولس
holyday U روز تعطیل مذهبی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
priggism U تعصب سخت مذهبی
psalter U سرود مذهبی مزامیر
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
psalm U سرود مذهبی خواندن
psalms U سرود مذهبی خواندن
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
synods U مجلس منافره مذهبی
synod U مجلس منافره مذهبی
revivalism U اصول بیداری مذهبی
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
catechisms U پرسش نامه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
catechism U پرسش نامه مذهبی
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
traditor U خائن در امر مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
cantor U اواز خوان مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
vicarage U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
druze U یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
simoniac U خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
vicarages U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
revealed religion U مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
canoness U زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
month's mind U ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
lay rezder U عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
religionize U دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
pious fraud U حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
voodooism U ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
south american revolution U انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
puritan U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist U عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
ritualist U ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
hymnal U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
hymnals U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
religiosity U مجلس عبادت مجلس مذهبی
preach U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preached U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com