Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cockfight
U
جنگ اندازی خروس ها
cockfights
U
جنگ اندازی خروس ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roosters
U
خروس
chanticleer
U
خروس
cock
خروس
cocking
U
خروس
cocks
U
خروس
rooster
U
خروس
prince's feather
U
تاج خروس
capon
U
خروس اخته
bantam
U
خروس جنگی
indian liquorice
U
چشم خروس
bantams
U
خروس جنگی
love lies bleeding
U
گل تاج خروس
tumbleweed
U
تاج خروس
sickle feather
U
شاهپر دم خروس
moor cock
U
خروس کولی
capons
U
خروس اخته
cock fighting
U
خروس بازی
bantamweight
U
خروس وزن
cocker
U
خروس باز
amaranth
U
گل تاج خروس
cocker
U
خروس جنگی
cockfighting
U
جنگ خروس
coxcomb
U
گل تاج خروس
game cock
U
خروس جنگی
fighting cock
U
خروس جنگی
game fowl
U
خروس جنگی
gamecock
U
خروس جنگی
cockerels
U
جوجه خروس
cockerel
U
جوجه خروس
cockscombs
U
گل تاج خروس
cockscomb
U
گل تاج خروس
roosters
U
جوجه خروس
rooster
U
جوجه خروس
crows
U
بانگ خروس
crowed
U
بانگ خروس
crow
U
بانگ خروس
lightweights
U
خروس وزن
crowing
U
بانگ خروس
lightweight
U
خروس وزن
amaranthine
U
منسوب به تاج خروس
cockcrow
U
صدای بانگ خروس
game fowl
U
نژاد خروس جنگی
cockspur
U
سیخ پای خروس
cockcrowing
U
وقت بانگ خروس
pits
U
زمین جنگ خروس
pit
U
زمین جنگ خروس
rupicoline
U
شبیه خروس کوهی
rupicolous
U
شبیه خروس کوهی
prayer beads
U
لوبیای گیاه چشم خروس
woodcock
U
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
heath cock
U
خروس کولی باقرقره سیاه نر
sucker
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
suckers
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
indian licorice
U
عشقه چشم خروس نخود امریکایی
cock
U
:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
cocks
U
:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
cocking
U
:مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
jequirity
U
دانه گیاه چشم خروس شیرین بیان هندی
diving
U
اب اندازی
wrist wrestling
U
مچ اندازی
arm wrestling
U
مچ اندازی
filling
U
اب اندازی
exspuition
U
تف اندازی
expectoration
U
تف اندازی
fillings
U
اب اندازی
supersedure
U
تعویق اندازی
molt
U
پوست اندازی
chrematistics
U
علم پس اندازی
leg pull
U
دست اندازی
lead work
U
جام اندازی
lead work
U
شیشه اندازی
launghing
U
براه اندازی
inbreak
U
دست اندازی
snash
U
دست اندازی
glaziery
U
جام اندازی
sortition
U
پشک اندازی
start up
U
راه اندازی
sortition
U
قرعه اندازی
extrajection
U
برون اندازی
ejection
U
بیرون اندازی
ecdysis
U
پوست اندازی
dockage
U
حق بار اندازی
cannonry
U
توپ اندازی
postponement
U
تاخیر اندازی
trapping
U
در تله اندازی
trapping
U
بدام اندازی
moulting
U
شاخ اندازی
starting
U
راه اندازی
shading
U
سایه اندازی
sputtering
U
بیرون اندازی
gunfire
U
تیر اندازی
postponements
U
تاخیر اندازی
moulting
U
پوست اندازی
abortions
U
بچه اندازی
abortion
بچه اندازی
trigger
U
راه اندازی
triggered
U
راه اندازی
triggers
U
راه اندازی
trap
U
در تله اندازی
triggering
U
راه اندازی
basket dam
U
بندسله اندازی
gunshot
U
تیر اندازی
encroachments
U
دست اندازی
bootstrap
U
خودراه اندازی
actuation
U
بکار اندازی
contortions
U
ازشکل اندازی
gunshots
U
تیر اندازی
contortion
U
ازشکل اندازی
cannonade
U
توپ اندازی
encroachment
U
دست اندازی
firing
U
توپ اندازی
boot
U
راه اندازی
encroaches
U
دست اندازی کردن
start button
U
تکمه راه اندازی
soft start
U
راه اندازی نرم
encroach
U
دست اندازی کردن
tournament casting
U
مسابقه قلاب اندازی
skish
U
مسابقه قلاب اندازی
encroached
U
دست اندازی کردن
reboot
U
راه اندازی مجدد
releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی
to load off
U
بار اندازی کردن
self assertion
U
خودرا جلو اندازی
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
start up disk
U
دیسک راه اندازی
upcast
U
بالا اندازی تاه کش
to set intrigues on foot
U
پشت سر هم اندازی کردن
to lay a wager
U
دست اندازی کردن
starting time
U
زمان راه اندازی
encroach
U
دست اندازی کردن
impinge
U
دست اندازی کردن
starting procese
U
فرایند راه اندازی
starting power
U
قدرت راه اندازی
starting power
U
توانایی راه اندازی
starting position
U
وضعیت راه اندازی
starting motor
U
موتور راه اندازی
starting lever
U
اهرم راه اندازی
starting current
U
جریان راه اندازی
resets
U
راه اندازی مجدد
cold boot
U
راه اندازی سرد
casting
U
روش قلاب اندازی
reset
U
راه اندازی مجدد
boot
U
خود راه اندازی
drivers
U
برنامه راه اندازی
gabion
U
سله اندازی گابیون
igniter switch
U
کلید راه اندازی
attemptable
U
قابل دست اندازی
boot record
U
رکورد راه اندازی
drainage
U
خشک اندازی فاضلاب
operating handle
U
دستگیره راه اندازی
starting torque
U
کشتاور راه اندازی
driver
U
برنامه راه اندازی
ectuating switch
U
سوئیچ راه اندازی
innate releasing mechanism
U
مکانیسم راه اندازی فطری
glazing
U
شیشه بری جام اندازی
system reset
U
راه اندازی مجدد سیستم
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
drayage
U
هزینه بارگیری وبار اندازی
cold starting
U
راه اندازی در حالت سرد
starting winding
U
سیم پیچی راه اندازی
cranking capacity of battery
U
فرفیت راه اندازی باتری
offhand position
U
حالت ایستاده در تیر اندازی
master boot record
U
رکورد راه اندازی اصلی
sagittary
U
سهمی وابسته به تیر اندازی
instant start lamp
U
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
navy yard
U
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
outfoxes
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
to bring a bout by intrigue
U
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
outfoxed
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
centrifugal starting switch
U
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
outfoxing
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset
U
باز راه اندازی سخت افزاری
grid current starting point
U
نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfox
U
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
pie alley
U
مسیر اسان برای گوی اندازی
dartboard
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
servomechanism
U
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
skipped
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
offense
U
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
surfcasting rod
U
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
skip
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
U
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
poker work
U
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
pyrography
U
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
air man
U
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
reset
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
warm boot
U
فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
seam bowler
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer
U
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
To quibble and equivocate.
U
پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com