English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
foliage U برگ درختان
silva U درختان جنگلی
shaw U ردیف درختان
vinedresser U باغبان درختان مو
whitewood U درختان چوب سفید
deforestation U قطع درختان جنگلی
sylva U درختان جنگلی یک ناحیه
pomona U الهه درختان میوه
roble U انواع درختان کاج
metasequoia U انواع درختان برگریزکاج
bast U پوست لیفی درختان
cankers U یکجورافت درختان میوه
evergreen trees U درختان همیشه سبز
canker U یکجورافت درختان میوه
topiary U مربوط بارایش وتزئین درختان
acorns U میوهء تیرهء درختان بلوط
acorn U میوهء تیرهء درختان بلوط
The trees give a pleasant shade . U درختان سایه قشنگه می اندازد
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
egger U یکجورپروانه که نوزادش برگ درختان رازیان میرساند
pine barren U زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
defoliating agent U عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoliants U مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
logjam U انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
line out U قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
interplant U کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
woodlot U منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
girdler U حشرهای که پوست درختان رابطور کمربندی سوراخ میکند0
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
tree surgeon U ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
defoliant U گرد یا مایعی که روی درختان میریزند که درخت برگ ریزان کند
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
flame tree U درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
tump U توده درختان واقع بر روی تپه توده
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
household U خانواده
clan U خانواده
ilk U خانواده
menage U خانواده
wife U خانواده
households U خانواده
clans U خانواده
families U خانواده
family U خانواده
gens U خانواده
nuclear family U خانواده هستهای
font family U خانواده فونت
nuclear families U خانواده هستهای
broken homes U خانواده گسیخته
batrachia U خانواده غوکان
turnicidae U خانواده بلدرچین
family of computers U خانواده کامپیوترها
turnix U خانواده بلدرچین
family law U حقوق خانواده
type font U خانواده حروف
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
sheikh U رئیس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
strips U موسس خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
family therapy U خانواده درمانی
arachnida U خانواده کارتنه
mustelidea U خانواده سمور
subfamily U خانواده فرعی
family planning U تنظیم خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
sheiks U رئیس خانواده
crustaceans U خانواده خرچنگ
patriarch U رئیس خانواده
family structure U ساخت خانواده
crustacean U خانواده خرچنگ
matronymic family U خانواده مادرنامی
member of a family U عضو خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
sheik U رئیس خانواده
matriarchs U رئیسه خانواده
matriarch U رئیسه خانواده
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
nations U خانواده طایفه
culicidae U خانواده پشه
culex U خانواده پشه
crustaceous U خانواده خرچنگ
apiaceae U خانواده چتریان
crustacea U خانواده خرچنگ
cruciferae U خانواده چلیپاییان
familial U مربوط به خانواده
accipitres U خانواده لاشخوران
royalties U از خانواده سلطنتی
home visit U بازدید خانواده
consanguine family U خانواده هم خون
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
actinide series U خانواده اکتینیدها
family doctors U پزشک خانواده
family doctor U پزشک خانواده
ecomania U بیزاری از خانواده
gas family U خانواده گاز
sheikhs U رئیس خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
extended family U خانواده گسترده
the girls U دخترهای یک خانواده
goodman U بزرگ خانواده
nation U خانواده طایفه
conjugal family U خانواده زن و شوهری
royalty U از خانواده سلطنتی
circuit family U خانواده مداری
citrus U خانواده مرکبات
clannishness U خانواده پرستی
clansman U عضو خانواده
horseflesh U خانواده اسب
to maintain one's family U خانواده خود را
computer family U خانواده کامپیوتر
family budget U بودجه خانواده
broken home U خانواده گسیخته
patronymic family U خانواده پدرنامی
penates U خدایان خانواده
patriarchate U ریاست خانواده
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
cetaceous U وابسته به خانواده بال
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
family size U تعداد افراد خانواده
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
family man U مرد خانواده - دوست
family men U مرد خانواده - دوست
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
salicaceous U وابسته به خانواده بید
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
viverrine U خانواده گربه زباد
mangrove U خانواده شاه پسند
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
mangroves U خانواده شاه پسند
family planning U برنامه ریزی خانواده
acarina U خانواده کرم جرب
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
acalephe U خانواده گزنه دریایی
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com