English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
his reverence U جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
your reverence U عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
your excellency U جناب اقای
your reverence U جناب اقای
his excellency U جناب اقای
your worship U جناب اقای ...
the revered gentleman U جناب اقای
Excellency U جناب اقای عالیجناب
Excellencies U جناب اقای عالیجناب
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
priest ridden U زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
sacerdotal U وابسته به کشیشان درخور کشیشان
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Pope, Arthur Upham U آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran U تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
monseigneur U اقای من
dear sir U اقای گرام
siree U اقای خودم
dear sir U اقای عزیز
mr secretary U اقای دبیر
sirree U اقاجان اقای خودم
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
Excellency U جناب
his honor U جناب .....
honor U جناب
his eminece U جناب
Excellencies U جناب
pfenin U سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
linear momentum U نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
very reverend U جناب اقا
Reverend U جناب کشیش
your excellency U جناب عالی
right reverend U جناب کشیش
most reverend U جناب اقا
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
Rt. Hon U مخفف جناب آقا
calotte U شبکلاه کشیشان
pontifex U عضو شورای کشیشان کاتولیک
dalailama U رئیس کشیشان بودایی تبت
alb U پیراهن سفید و بلند کشیشان
hood U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
soutane U ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
lamasery-rise U [خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
lama teshu U رئیس کشیشان بودایی مغولستان
hoods U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
shovel hat U کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
lamasery ries U خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
chantry U پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
humeral veil U پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
aaronic U از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
recessional hymn U سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
maniple U بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
planck law U مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
persia U ایران
Iran U ایران
of iranian nationality U تابع ایران
iranian U اهل ایران
iranian U وابسته به ایران
the iranian nation U ملت ایران
on the west of iran U در باختر ایران
all iran U همه ایران
oil from iran U نفت ایران
fisher equation U یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
iranian mathematical sociaty U انجمن ریاضیات ایران
The Iranian currency. U پول رایچ ایران
PETAG U شرکت فرش ایران
rial U واحد پول ایران
avestan U زبان باستانی ایران
satrap U استاندار قدیم ایران
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
in iranian territory U در خاک [سرزمین] ایران
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
iran u.s. claims tribunal U دیوان دعاوی ایران و امریکا
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
A part of Iranian territory. U بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
He was deported from Iran. U اورااز ایران اخراج کردند
He reanimated the Iranian agriculture. U کشاورزی ایران رازنده کرد
I come from Iran . I am Iranian. U من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
For example ( instance ) , lets take Iran . U مثلا" فرضا" همین ایران
journal of the iranian mathematical soci U ماهنامه انجمن ریاضی ایران
iranian state railways U راه اهن دولتی ایران
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
This car is of Iranian make (manufacture). U این اتوموبیل ساخت ایران است
Irans industry is progressing. U صنعت ایران درحال ترقی است
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. U من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
Iranian goods are usally solid. U جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
altar-screen U [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
saddle point U منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
indo iranian U وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . U خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
hagiarchy U حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
pan coefficient U ضریب تشتک تبخیر برابراست با نسبت تبخیر از سطح اب ازاد به تبخیر از سطح تشتک که بین 6/0 الی 8/0 متغیر میباشد
diamond design U طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
olden U قدیمی
bygone U قدیمی
out of date U قدیمی
old time U قدیمی
date U قدیمی
We old – fashioned people . U ما قدیمی ها
veterans U قدیمی
veteran U قدیمی
dates U قدیمی
old-timers U قدیمی
stale cheque U چک قدیمی
outdated U قدیمی
old-timer U قدیمی
antiquated U قدیمی
ancient U قدیمی
age old U قدیمی
age-old U قدیمی
fogram U قدیمی
timeworn U قدیمی
seniors U قدیمی
senior U قدیمی
old timer U قدیمی
archaic U قدیمی
double knotting U گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
scholastic U متفکران قدیمی
protolanguage U زبان قدیمی
presentation copy U نسخه قدیمی
culverin U یکجورتوپ قدیمی
Old – time tunes . U آهنگهای قدیمی
codex U نسخه قدیمی
past masters U استاد قدیمی
fogey U ادم قدیمی
fogeys U ادم قدیمی
fogies U ادم قدیمی
old U دیرینه قدیمی
older U دیرینه قدیمی
oldest U دیرینه قدیمی
newest U اخیرا و نه قدیمی
newer U اخیرا و نه قدیمی
new- U اخیرا و نه قدیمی
new U اخیرا و نه قدیمی
arquebus U تفنگ قدیمی
square toed U قدیمی مسلک
primal U بسیار قدیمی
by gone U قدیمی گذشته ها
past master U استاد قدیمی
unreconstructed U قدیمی مسلک
museum piece U قدیمی غیرعادی
ex- U سابق قدیمی
prolonged U قدیمی مدید
fuddy-duddies U قدیمی مسلک
ex U سابق قدیمی
fogy U ادم قدیمی
incunabulum U کتب قدیمی
clapped-out U ماشینخرابو قدیمی
uptight U قدیمی مسلک
paleography U کتابت قدیمی
old hat U قدیمی مسلک
ancient manuscript U نوشته قدیمی
old hat U هر چیز قدیمی
fuddy-duddy U قدیمی مسلک
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fish design U طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
fud U ادم قدیمی مسلک
dodos U آدم قدیمی مسلک
old-style U روش گاهشماری قدیمی
slow coach U ادم قدیمی مسلک
old wives' tales U عقیدهی قدیمی و مردود
to cling to the old ways U به رسوم قدیمی چسبیدن
dodoes U آدم قدیمی مسلک
old wives' tale U عقیدهی قدیمی و مردود
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
inkhorn U دوات شاخی قدیمی
dodo U آدم قدیمی مسلک
falcons U باز توپ قدیمی
sloop U کرجی یک دگلی قدیمی
falcon U باز توپ قدیمی
flintlocks U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlock U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
primitively U بطور قدیمی یا بدوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com