English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reliquaries U جعبه اشیاء متبرکه
reliquary U جعبه اشیاء متبرکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
holy day U ایام متبرکه
sacred places U اماکن متبرکه
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
thing U اشیاء
valuable goods U اشیاء بهادار
prohibited goods U اشیاء ممنوع
valuable goods U اشیاء باارزش
turnery U اشیاء تراشیدنی
consumer goods U اشیاء مصرفی
still life U نقش اشیاء
odds and ends <idiom> U اشیاء جوروباجور
means objects U اشیاء وسیله
hidden objects U اشیاء پنهان
equipollent U اشیاء هم قوه
achate U اشیاء خریداری شده
harnessed U اشیاء تهیه کردن
gew gaw U اشیاء قشنگ بی مصرف
bric a brac U اشیاء کهنه وعتیقه
sacrilege U سرقت اشیاء مقدسه
harness U اشیاء تهیه کردن
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
harnessing U اشیاء تهیه کردن
abandonee U صاحب اشیاء ترک شده
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
microstructure U ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
avoirdupois U اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
phantasmagoria U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
comparator U دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
safe deposit U صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
scrimshaw U اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
micrometer caliper U پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
flea market U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
sprites U اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
dog down U بستن و جذم کردن درب محکم کردن درپوش اشیاء
conceptual tool U وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
air box U جعبه دم
hutch U جعبه
hutches U جعبه
drawers U جعبه
incasement U جعبه
drawer U جعبه
chests U جعبه
chest set U جعبه
kits U جعبه
chest U جعبه
kit U جعبه
cage U جعبه
cist U جعبه
box pass U جعبه رخ ده
cages U جعبه
box U جعبه
boxes U جعبه
case U جعبه
cases U جعبه
hot bus bar U جعبه
battery bus U جعبه تقسیم
battery case U جعبه باتری
bernoulli box U جعبه برنولی
box connector U رابط جعبه
box maker U جعبه ساز
sandboxes U جعبه یا گودال شن
workbox U جعبه ابزار
terminal box U جعبه کلم
terminal box U جعبه ترمینال
boxy U جعبه مانند
box suitmeats U جعبه شیرینی
box stall U جعبه اخور
showcasing U جعبه اینه
toolbox U جعبه ابزار
transmission case U جعبه دنده
watchcase U جعبه ساعت
battery box U جعبه باطری
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
hatboxes U جعبه کلاه
hatbox U جعبه کلاه
gearbox U جعبه دنده
socket box U جعبه پریز
gearing U جعبه دنده
air box U جعبه هوا
alarm box U جعبه الارم
gun bag U جعبه توپ
battery box U جعبه باتری
ammunition chest U جعبه مهمات
gearboxes U جعبه دنده
jardiniere U جعبه گلدان
drive mechanism U جعبه دنده
outlet box U جعبه دیواری
outlet box U جعبه خروجی
output box U جعبه فیوز
panel box U جعبه تابلو
distribution box U جعبه تقسیم
distribution box U جعبه انشعاب
splice box U جعبه تقسیم
distributing box U جعبه تقسیم
discrimination box U جعبه افتراق
echo box U جعبه بازاوا
phantom target U جعبه بازاوا
gear box U جعبه دنده
jack box U جعبه اتصال
inductance box U جعبه اندوکتانس
jewel box U جعبه جواهر
incase etc U در جعبه گذاشتن
incase U در جعبه گذاردن
mail box U جعبه پستی
goal box U جعبه هدف
mirror frame U جعبه اینه
gear case U جعبه دنده
demolition kit U جعبه تخریب
decision box U جعبه تصمیم
shuttle box U جعبه دو سره
skinner box U جعبه اسکینر
zoom box U جعبه درشتنمایی
chain case U جعبه زنجیر
smoke pot U جعبه دودانگیز
steering gear U جعبه فرمان
cartridge box U جعبه فشنگ
carter U جعبه کارتر
busbar U جعبه تقسیم
switching kit U جعبه اتصال
sandtable U جعبه شنی
repair kit U جعبه تعمیر
coil box U جعبه پیچک
crankcase U جعبه کارتر
cotainer U جعبه باطری
connection box U جعبه اتصال
conduit box U جعبه انشعاب
pouch kit U جعبه دارو
completed case U جعبه پر شده
power pack U جعبه تغذیه
colour box U جعبه رنگ
problem box U جعبه مساله
puzzle box U جعبه معما
breakout box U جعبه قطع
cases U صندوق جعبه
showcases U جعبه اینه
showcased U جعبه اینه
showcase U جعبه اینه
trays U جعبه دو خانه
tray U جعبه دو خانه
junction boxes U جعبه ترمینال
fuse box U جعبه فیوز
musical box U جعبه ساز
crate U جعبه بندی
casket U جعبه کوچک
holdalls U جعبه هزارپیشه
casket U جعبه جواهرات
caskets U جعبه کوچک
holdall U جعبه هزارپیشه
caskets U جعبه جواهرات
panel U جعبه کلیدبرق
panels U جعبه کلیدبرق
fuse boxes U جعبه فیوز
crates U جعبه بندی
tool kits U جعبه ابزار
receiver U جعبه خزانه
tool kit U جعبه ابزار
tool boxes U جعبه ابزار
tool box U جعبه ابزار
receivers U جعبه خزانه
case U صندوق جعبه
blocks U جعبه قرقره
blocked U جعبه قرقره
junction boxes U جعبه تقسیم
junction boxes U جعبه اتصال
junction box U جعبه ترمینال
junction box U جعبه تقسیم
junction box U جعبه اتصال
block U جعبه قرقره
cabinets U جعبه کشودار
transmissions U جعبه دنده
cabinet U جعبه کشودار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com