Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
airfoil
U
جسم ایرودینامیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pod
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pants
U
پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
blended
U
شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
blister
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
dart
U
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darted
U
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darting
U
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
aerodynamic
U
ایرودینامیکی
aerodynamic
U
با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
aerodynamically
U
ایرودینامیکی
aerodynamically
U
با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
aerodynamic balance
U
تعادل ایرودینامیکی
aerodynamic center
U
مرکز ایرودینامیکی
aerodynamic coefficient
U
ضریب ایرودینامیکی
aerodynamic factors
U
عوامل ایرودینامیکی
aerodynamic heating
U
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
aerodynamic mean chord
U
وتر متوسط ایرودینامیکی
aerodynamic missile
U
موشک ایرودینامیکی
aerodynamic missile
U
موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
aerofoil
U
مقطع ایرودینامیکی
airfoil
U
مقطع ایرودینامیکی
mean aerodynamic chord
U
وتر ایرودینامیکی متوسط
ride control
U
سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
spinner
U
پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
whitcomb body
U
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com