English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atlantis U جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the rock U جبل الطارق
Gibraltar U جبل الطارق
rock fever U حصبه جبل الطارق
peninsular U شبه جزیرهای
insular U جزیرهای منزوی
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
maderia U نام جزیرهای است دراقیانوس اطلس
parian U وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
erstwhile U سابقا
previously U سابقا"
whilom U سابقا
erst U سابقا
of yon U سابقا
has been U سابقا
once U سابقا
has-beens U سابقا
has-been U سابقا
onetime U سابقا
heretofore U سابقا قبلا
wh lom U پیشتر سابقا
sometime U گاهگاهی سابقا
forenamed U سابقا نامیده شده
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
it is said that U گویند که
the story goes U گویند
they say U گویند
the report goes U چنین گویند
people say U مردم می گویند
What do the others say? U دیگران چه می گویند؟
toft U محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
earthquake proof U ضد زلزله
temblor U زلزله
earthquakes U زلزله
seism U زلزله
earthquake U زلزله
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
That is what I call a scientist . There is a scientist for you . U به این می گویند دانشمند
the earthquake sufferers U زلزله زدگان
seismoscope U زلزله بین
seismic belt U کمربند زلزله
seismic loads U سربارهای زلزله
the earthquake sufferers U زلزله دیدگان
seismographer U زلزله نگار
seismography U زلزله نگاری
seismometer U زلزله سنج
seismometry U زلزله سنجی
seismic focus U کانون زلزله
seismographs U زلزله نگار
seismology U زلزله شناسی
epicenter U مرکز زلزله
earthquake proof foundation U شالوده ضد زلزله
seismographs U زلزله سنج
earthquake factor U فاکتور زلزله
earthquake fountains U شکافهای زلزله
seismograph U زلزله نگار
seismograph U زلزله سنج
seismologist U زلزله شناس
earthquake factor U ضریب زلزله
metonymical U دارای صنعتی که انراmetonym گویند
He is said to be very rich . U می گویند خیلی پولدار است
estate in joint tenancy U در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
earthquake period U دوره تناوب زلزله
shock point U نقطه ایجاد زلزله
sea quake U زلزله زیر دریایی
seismic method U روش زلزله نگاری
everything is good in its season <proverb> U گویند که هرچیز به هنگام خوش است
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
microseismograph U زلزله سنج میکرومتری یاجزیی
microseism U زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
alburnum U طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
ignores U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
the common wealth of massachusette U چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
king's evidence U گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
ignore U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
end bulb U انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
ignoring U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
seismogram U منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
pidgin english U انگلیسی دست وپا شکسته وامیختهای که چینی هابدان سخن می گویند
condominium U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominiums U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
classical economics U نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
escheat U در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
grand larceny U سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
collapse slump U از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
dying declarations U در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
damage feasant U درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
IOU U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
IOUs U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
paradise rug U طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
pictorial rug U قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
sickle leaf U برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com