Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stockade
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stocked
U
موجودی انبار
stock
U
موجودی انبار
warehouse stock
U
موجودی انبار
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
stockage
U
وسایل موجودی در انبار
stock control
U
کنترل موجودی انبار
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
earmarked stock
U
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory
U
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
perpetual stock record
U
سابقه دائمی موجودی انبار
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
active stock
U
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
storewide
U
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
stocked
U
موجودی موجودی کالا
stock
U
موجودی موجودی کالا
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
assets
U
موجودی
minimum stock level
U
موجودی
balance in hand
U
موجودی
repertoire
U
موجودی
supplies
U
موجودی
holding
U
موجودی
storing
U
موجودی
stock
U
موجودی
stocked
U
موجودی
store
U
موجودی
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
inventories
U
موجودی کالا
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
funded
U
موجودی سرمایه
surplus stock
U
موجودی اضافی
inventory
U
فهرست موجودی
inventory
U
لیست موجودی
inventory
U
موجودی کالا
fund
U
موجودی سرمایه
funded
U
موجودی دارائی
active stock
U
موجودی فعال
stock control
U
کنترل موجودی
quick assets
U
موجودی نقدشو
fund
U
موجودی دارائی
stock record
U
سابقه موجودی
surplus stock
U
موجودی مازاد
stock check
U
کنترل موجودی
stock audit
U
حسابرسی موجودی
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
stock accounting
U
حسابداری موجودی
stock
U
به موجودی افزودن
stock account
U
حساب موجودی
stock
U
موجودی ذخیره
safety stock
U
موجودی تضمینی
stocked
U
به موجودی افزودن
stocked
U
موجودی ذخیره
supply
U
موجودی جایگیرموقتی
reserve stock
U
موجودی ذخیره
inventory management
U
مدیریت موجودی
financial assets
U
موجودی مالی
inventory control
U
کنترل موجودی
danger warning level
U
حداقل موجودی
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
supplying
U
موجودی جایگیرموقتی
buffer stock
U
موجودی ذخیره
supplying
U
موجودی لزوم
supply
U
موجودی لزوم
excess stock
U
موجودی مازاد
complete inventory
U
موجودی کامل
buffer stock
U
موجودی احتیاطی
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
business inventories
U
موجودی تجاری
cycle stock
U
موجودی فعال
consumable stock
U
موجودی مصرفی
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
exhaust bin level
U
اتمام موجودی
idle stock
U
موجودی بی مصرف
continuous inventory
U
موجودی مستمر
supplied
U
موجودی لزوم
supplied
U
موجودی جایگیرموقتی
capital stock
U
موجودی سرمایه
assets
U
موجودی شخص ورشکسته
stock handling cost
U
هزینه جابجایی موجودی
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
stock
U
موجودی کالا ذخیره
wardrobes
U
اشکاف موجودی لباس
raw stock
U
موجودی مواد خام
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
continuous stock control
U
کنترل مستمر موجودی
continuous stock taking
U
رسیدگی مستمر موجودی
cyclical stock check
U
کنترل موجودی دورهای
base stock control
U
کنترل موجودی مبنا
inventory
U
ذخیره موجودی اماد
inventory
U
صورت دارایی موجودی
liability
U
تعهد موجودی بانکی
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
wardrobe
U
اشکاف موجودی لباس
inventory reconciliation
U
تطبیق اسناد موجودی
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
portfolios
U
موجودی اوراق بهادار
stocked
U
موجودی کالا ذخیره
portfolio
U
موجودی اوراق بهادار
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
appreciation
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
stockholder
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
appreciations
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
stockholders
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
fast moving stock
U
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
dead stock
U
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
inventory reconciliation
U
تطابق موجودی با دارایی یکان
transfer of portfolio
U
انتقال موجودی اوراق بهادار
warehouse refusal
U
اعلام عدم موجودی کالا درانبار
amphibious vehicle availability table
U
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
to take inventory
U
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
yielded
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
To take an invevtory.
U
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
yields
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yield
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
dead stock
U
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
deficit
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
eurytherm
U
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
we underwrite the company
U
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
hippocamp
U
[تندیس موجودی که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی است.]
continuous stock taking
U
موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
max min system
U
سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
sustains
U
پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained
U
پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain
U
پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
preserves
U
نگهداشتن
saved
U
نگهداشتن
save
U
نگهداشتن
retained
U
نگهداشتن
hold on
U
نگهداشتن
preserving
U
نگهداشتن
saves
U
نگهداشتن
retain
U
نگهداشتن
preserve
U
نگهداشتن
imprisoning
U
نگهداشتن
retains
U
نگهداشتن
bate
U
نگهداشتن
reserving
U
نگهداشتن
reserves
U
نگهداشتن
reserve
U
نگهداشتن
retaining
U
نگهداشتن
imprison
U
نگهداشتن
imprisons
U
نگهداشتن
holds
U
نگهداشتن
to hold in restraint
U
نگهداشتن
sustains
U
نگهداشتن
to keep in d.
U
نگهداشتن
to take into custody
U
نگهداشتن
sustained
U
نگهداشتن
sustain
U
نگهداشتن
retention
U
نگهداشتن
hold
U
نگهداشتن
retraining
U
نگهداشتن در ندامتگاه
station keeping
U
در خط نگهداشتن ناو
sabbattize
U
سبت نگهداشتن
chins
U
زیرچانه نگهداشتن
chin
U
زیرچانه نگهداشتن
preserving
U
باقی نگهداشتن
preserve
U
باقی نگهداشتن
tong
U
باانبر نگهداشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com