Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
web
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prime vertical circle
U
دایره قائم اصلی
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
mine casemate
U
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case
U
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
boom
U
تیرک
booms
U
تیرک
beam
U
تیرک
beams
U
تیرک
rolling pin
U
تیرک
rolling pins
U
تیرک
boomed
U
تیرک
spars
U
تیرک
staked
U
تیرک
secondary beam
U
تیرک
stake
U
تیرک
spar
U
تیرک
sparred
U
تیرک
stakes
U
تیرک
joist
U
تیرک
joists
U
تیرک
booming
U
تیرک
quarter boom
U
تیرک پاشنه
sill beam
U
تیرک استانه
false spar
U
تیرک کاذب
stander
U
تیرک چوبی
lazy painter
U
ریسمان تیرک
bar frame
U
تیرک قاب
roller
U
تیرک دار
crown-post
U
تیرک عمودی
real box wing
U
بالی با سه تیرک
lower boom
U
تیرک میانی
crossbar
U
تیرک افقی دروازه
upright
U
تیرک عمودی دروازه
goalpost
U
تیرک عمودی دروازه
crossbars
U
تیرک افقی دروازه
embaded sill beam
U
تیرک توکار استانه
purlin
U
لایه یا تیرک اتصال
branch
U
[تیرک گوتیک در طاق]
goalposts
U
تیرک عمودی دروازه
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
vertical tail
U
دم قائم
erects
U
قائم
plumb lines
U
خط قائم
perpendecular
U
قائم
right
U
قائم
righted
U
قائم
righting
U
قائم
orthogonal
U
قائم
vertical
U
قائم
upstanding
U
قائم
normal
U
قائم
upright
U
قائم
erecting
U
قائم
erected
U
قائم
erect
U
قائم
plumb line
U
خط قائم
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
bodies
U
بدنه
shafts
U
بدنه
contour
U
بدنه
fuselages
U
بدنه
shaft
U
بدنه
frameworks
U
بدنه
framework
U
بدنه
compartment
U
بدنه
trunk
U
بدنه
casings
U
بدنه
casing
U
بدنه
bridge deck
U
بدنه پل
trunks
U
بدنه
fuselage
U
بدنه
hulls
U
بدنه
hull
U
بدنه
compartments
U
بدنه
housing
U
بدنه
body
U
بدنه
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
surrogate
U
قائم مقام
righting
U
قائم نگاهداشتن
surrogates
U
قائم مقام
enveloping
U
احاطه قائم
abeam
U
قائم بر مسیرحرکت
right
U
قائم نگاهداشتن
envelops
U
احاطه قائم
enveloped
U
احاطه قائم
stakes
U
قائم کردن
apeak
U
عمودی قائم
envelop
U
احاطه قائم
quadratic
U
منشور قائم
successor
U
قائم مقام
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
substitute
U
قائم مقام
substituted
U
قائم مقام
surreptitiously
U
قائم مقام
local vertical
U
قائم محلی
locumtenens
U
قائم مقام
vice chancellor
U
قائم مقام
vice-chancellor
U
قائم مقام
vice-chancellors
U
قائم مقام
locum
U
قائم مقام
locums
U
قائم مقام
vicar
U
قائم مقام
substantive
U
قائم بذات
vicars
U
قائم مقام
deputies
U
قائم مقام
deputy
U
قائم مقام
increate
U
قائم بالذات
right-angled
U
قائم الزاویه
substituting
U
قائم مقام
envelopment
U
احاطه قائم
ordinate
U
بعد قائم
staked
U
قائم کردن
normal vector
U
بردار قائم
normal plane
U
صفحه قائم
normal axis
U
محور قائم
normal acceleration
U
شتاب قائم
stake
U
قائم کردن
propping
U
تقویت قائم
righted
U
قائم نگاهداشتن
propped
U
تقویت قائم
prop
U
تقویت قائم
rectangular
U
قائم الزاویه
high angle
U
تیر قائم
vertical force
U
نیروی قائم
self perpetuation
U
قائم بذات
vertical cut
U
برش قائم
vertical drop
U
ابشار قائم
semierect
U
نیمه قائم
vertical envelopement
U
احاطه قائم
vertical photograph
U
عکس قائم
subsitute
U
قائم مقام
subrogation
U
قائم مقامی
self consistent
U
قائم بالذات
vertical axis
U
محور قائم
vertical bulking
U
کمانش قائم
vertical speed
U
سرعت قائم
vertical circle
U
دایره قائم
vertical creep
U
وارفتگی قائم
true vertical
U
قائم واقعی
nose ribs
U
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
keel area
U
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
magnet housing
U
بدنه اهنربا
box type van body
U
بدنه صندوق
elevator casing
U
بدنه بالابر
automobile body sheet
U
بدنه اتومبیل
buffer body
U
بدنه دافع
auto body sheet
U
بدنه اتومبیل
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
die stock
U
بدنه رنده
pump casting
U
بدنه پمپ
costa
U
تیغه در بدنه
loop body
U
بدنه حلقه
magnet case
U
بدنه اهنربا
trunks
U
بدنه ستون
stock
U
بدنه رنده
pressure hull
U
بدنه ضد فشار
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
fuselage refrence line
U
خط مبنای بدنه
furnace body
U
بدنه کوره
hull insurance
U
بیمه بدنه
tige
U
بدنه ساقه
the body of a carriage
U
بدنه یک کالسکه
monohull
U
قایق با یک بدنه
stocked
U
بدنه رنده
hull column
پایه بدنه
motor casing
U
بدنه موتور
turbin casing
U
بدنه توربین
side wall of a lock
U
بدنه سد دریچهای
hull
U
بدنه قایق
shells
U
بدنه ساختمان
white body
U
بدنه سفید
revetment
U
پوشش بدنه
cartridge shell
U
بدنه پوکه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com